6 علامت تعطیلات شما را دیوانه می کند (و چگونه می توان به عقب برگشت)

آیتم های مرتبط

زیور آلات آرام را نگه دارید زیور آلات آرام را نگه دارید اعتبار: مایکل گلدمن / گتی ایماژ

1 چیزهای جالب نیستند

چند سال پیش ، من با دوست پسرم قرار ملاقات گذاشتم و بین گروههای مختلف دوستمان ، تعداد زیادی از مهمانیهای تعطیلات را برای شرکت در آن برگزار کردیم. یکشنبه یک صبحانه ، چند مهمانی بعد از ظهر و یک مهمانی عصرانه داشتیم. ما به یك مهمانی رسیدیم كه توسط یك دوست صمیمی برگزار شد و 200 نفر در آنجا بودند. تا آن زمان من به اندازه کافی کلوچه و سیب ادویه دار داشتم و خیلی خسته شده بودم. فهمیدم که غوطه ور شدن از یک حزب به طرف دیگر استرس زا است - به خصوص با کشف تدارکات - و احساس می کنم کمی بی معنی است. بنابراین ما تصمیم گرفتیم آخر هفته آینده فقط یک مهمانی را انتخاب کنیم و واقعاً در آن سرمایه گذاری کنیم. من باید از FOMO خودم عبور می کردم ، احساس می کردم باید به هر مهمانی کریسمس که وجود دارد بروم. اما بعضی اوقات باید راحت عمل کنید - و با 10 دقیقه توقف به کسی لطف نمی کنید. حالا حدود سه یا چهار میهمانی تعطیلات را برگزار می کنم تا سالم بمانم.

- Orlando Soria ، مدیر خلاق ساحل غربی برای Homepolish .

دو شما در شب کریسمس فروشگاه ها را تعطیل می کنید

اگر می توانستم هدیه ای در روز کریسمس بخرم ، مطمئن هستم که این کار را می کردم. در عوض ، هر شب کریسمس ، من از فروشگاه به فروشگاه دیگر می شتابم و سعی می کنم همه چیز مورد نیاز خود را پیدا کنم. برخورد با ترافیک و پارکینگ و سرما واقعا پرتنش است ، اما به نظر می رسد قادر به برنامه ریزی برای آینده نیستم. حتی اگر همسرم بیشتر استراتژی هدیه را برای بچه های ما در نظر دارد ، من همیشه می خواهم آن را در آخرین لحظه تکمیل کنم. سپس من باید به خانه بیایم و مانند دیوانه ها بسته بندی کنم ، به این امید که بچه هایم وقتی که من مشغول پرواز بابانوئل هستم ، طبقه پایین نیایند. سال گذشته من یک راه حل عالی را فهمیدم: همه خریدهایم را در یک فروشگاه انجام دادم. من شب کریسمس به بارنز و نوبل رفتم و هر چیز مورد نیاز خود را در آنجا خریدم. حتی بهتر ، کسی هدایای خود را برای خیریه جمع می کرد ، بنابراین من همه آنها را - 50 یا 60 چیز - جمع کردم و همه آنها را برای من مراقبت کردند. استرس ، رفت

- جف کینی ، نویسنده کتاب خاطرات یک کودک ضعیف مجموعه ، از جمله آخرین کتاب مدرسه قدیمی ، و صاحب کتابفروشی داستانی بعید .

3 You Impulse Buy، Big Time

روزهای منتهی به مراسم رژه روز شکرگذاری Macy’s همیشه تاریک است. چهارشنبه تا اواخر شب بیدار می شویم و بادکنک ها را باد می کنیم و شناورها را وارد می کنیم. سپس یک پنجره دو ساعته وجود دارد که باید تصمیم بگیرید آیا می خواهید بخوابید یا در پایان رژه بیدار باشید. یک سال تصمیم گرفتم بیدار بمانم و خودم را در eBay پیشنهاد دادم که یک ماشین کلاسیک پیشنهاد دادم - که برنده شدم. من BMW 1974 1974 خریداری کردم زیرا باید بیدار بمانم. ماشین شیفت تعویض داشت. من هرگز چوب رانندگی نکرده ام ، اما این مهم نبود ساعت 2 بامداد وقتی کسی شروع به پیشنهاد دادن علیه من کرد. قرار بود برنده شوم. وقتی واقعاً خسته هستید ، وقت آن نیست که فکر کنید پول زیادی را خرج می کنید. من حتی قیمت خوبی نگرفتم و در نهایت سه برابر برای اجرای آن هزینه کردم. سال بعد ، طی دو ساعت قبل از رژه ، خودم را پیدا کردم که به دنبال دوست پسرهای قدیمی ام می گشتم! این درست مثل خرید بد است. از کامپیوتر فاصله بگیرید.

- امی کول ، تهیه کننده اجرایی رژه روز شکرگذاری Macy.

4 همه چیز باید به هر قیمتی عالی باشد

یکی از سنت های مورد علاقه من در تعطیلات ، گرفتن چشم قرمز از بوربانک ، کالیفرنیا ، در 23 دسامبر به نیویورک است. من همیشه از حیاط خانه خود کیسه ای پر از پرتقال و لیمو در کالیفرنیا می آورم که مادرم درخواست می کند. یک سال داشتم برای پرواز آماده می شدم که تصمیم گرفتم سریع به باغ فرار کنم تا گل محمدی تازه برای مادرم تهیه کنم. شاید آن را به شکل تاج گل درآورید. روی چمن لغزیدم و مچ پایم را بدجوری پیچاندم. من در عذاب بودم و نمی توانستم بلند شوم و سپس صدایی را از پشت پرچین ها شنیدم که می گفت ، من پزشک هستم. حال شما خوب است؟ او به من کمک کرد تا بلند شوم و گفت ، من شما را به اورژانس می برم. گفتم ، لازم است سه ساعت دیگر در پرواز باشم! فقط نگاهم کرد و خندید. قرار نیست که اتفاق بیافتد. من شب را با ناراحتی خودم گذراندم. چرا من مجبور شدم آن رزماری را بگیرم؟ همه ما قبل از کریسمس به دنبال چیزی کامل می افتیم که فکر می کنیم فرد دیگری را خوشحال می کند ، هرگز احساس نمی کنیم آنچه که می دهیم کافی است. چند نفر از ما برای آن هدیه لحظه آخری عجله می کنیم - مبارزه با ترافیک ، هزینه زیاد ، سلامتی خود را به خطر می اندازیم؟ آیا تعطیلات خیلی بهتر می شود؟ نه. بهترین هدیه کریسمس عشقی است که با هم تقسیم می کنیم.

- ایلینا داگلاس ، بازیگر ، کارگردان و نویسنده من سرزنش دنیس هاپر .

5 اشک غیرقابل کنترل وجود دارد

تولد پسر بزرگتر من یک هفته قبل از کریسمس است. بنابراین دسامبر در خانه ما بیش از حد شلوغ است. یک سال خاص ، هنگامی که پسران حدود 6 و 10 ساله بودند ، تصمیم گرفتیم برای کریسمس به خانه یکی از دوستان خود برویم. ما ماشین را با هدایای بچه هایمان و هدیه های بچه هایشان بار کردیم و بعد من تا کنتیکت ادامه گریه کردم. من در مورد بیش از حد آن ، درباره پیامی که با همه آن هدایا برای بچه ها می فرستادیم ، گریه کردم. روز سختی بود از آن به بعد ، ما در تعطیلات ، معمولاً برای یک سفر خدمات اجتماعی دور می شدیم. بچه ها کاملا از این کار خوب بودند. آنها زیاد اهل کار نیستند و سفرها را دوست داشتند. تحقیقات زیادی نشان می دهد که اگر درآمد یکبار مصرف خود را صرف ایده ها و تجربیات کنید ، رضایت بیشتری خواهید داشت.

- آوریل لین بنسون ، Ph.D. ، روانشناس و نویسنده این مقاله خرید یا عدم خرید: چرا ما بیش از حد خرید می کنیم و چگونه می توانیم جلوی آن را بگیریم .

6 شما احساس می کنید مانند اسکروج است

فصل تعطیلات گاهی اوقات بسیار شرکتی و بدبینانه می شود. من در مکانی بوده ام که بالاخره سه ماه جهنم بازاریابی قبل از کریسمس به من رسیده است. این من را به یاد زمان نوشتن فیلم می اندازد اسکروب با مایکل اودونوگو ، شریک فقید نویسندگی من ، و در انتهای فیلمنامه به یک دیوار برخورد کردیم. صادقانه می توان گفت چه چیزی در مورد کریسمس دوران مدرن واقعی و خاص بود؟ ما هفته ها مسدود شده بودیم. سرانجام ، این حقیقت را فهمیدیم: برای یک شب ، در شب کریسمس ، حتی نیویورکی های سخت ، سرد و مشغول به سادگی با یکدیگر خوشایند بودند. و نوشتیم که: برای چند ساعت از کل سال ، ما افرادی هستیم که همیشه امیدوار بودیم که باشیم. من هنوز هم بر این باورم. بنابراین ، حالا که احساس بدخلقی می کنم ، دو کار انجام می دهم: وسط همه چیز بیرون می روم - به یک مرکز خرید ، خیابان شلوغ خرید یا رستوران شلوغ. شادی و هیجان در چهره ها ، روحیه خوب و رفتارهای ساده آن معجزه شب کریسمس مرا احیا می کند. دوم ، من به خانه می روم ، موسیقی مورد علاقه کریسمس خود را می گذارم و هرکسی را که واقعا برایم مهم است می نویسم. به آنها می گویم که به آنها فکر می کنم و آنها را دوست دارم.

- میچ گلیزر ، تهیه کننده اجرایی کریسمس بسیار موری .