چگونه یاد گرفتم مهمانی های شگفت انگیز را هر بار پرتاب کنم

چند ماه پیش ، شام را برای دوستان برگزار کردم که هرگز واقعاً از زمین خارج نشدند. من نمی توانستم آن را درک کنم: من ساعتها وقت صرف ساختن لازانیا قارچ قاتل کرده بودم. من آپارتمان را تمیز و شسته و رفته می کردم. من از لیست پخش موسیقی زحمت می کشیدم.

با این حال تمام شب فقط به نوعی lah blah بود. همه ما چیت چت ساختیم ، اما با سکوت های ناجوانمردانه کمی زحمت کشیده شد. نمی فهمم ، با وحشت ملایمی فکر کردم. چرا این اتفاق نمی افتد؟ بعد از اینکه آخرین مهمانم در را درست کرد - چند دقیقه با ادب بعد از دسر - من خوشحال شدم که مستقیماً به لباس خوابم رفتم ، خیالم راحت تمام شد.

چرا بسیاری از افراد دور هم جمع ، احساس مبهم رضایت خاطر و کمی توخالی در ما ایجاد می کنند؟ پریا پارکر ، مجری گروه با سابقه حل اختلاف و بنیانگذار آزمایشگاه ها را رونق دهید ، که به رهبران کمک می کند تا اجتماعات معنی دارتری داشته باشند ، تحت تأثیر همین فکر قرار گرفت. پارکر می گوید که ما تمرکز زیادی بر سرگرمی داریم - انتخاب دستور العمل های عالی ، تنظیم لیست پخش مناسب - اما در مورد نحوه میزبانی وقتی همه در اتاق باشند ، واقعاً صحبت نمی کنیم.

کتاب جدید او ، هنر جمع شدن: چگونگی ملاقات و چرا اهمیت دارد ، عقب نشینی و هدف گذاری برای هر رویدادی از بزرگ یا کوچک است - عروسی ، کباب در حیاط خانه ، جلسات کاری. او اظهار داشت که برای ایجاد یک مناسبت مهم و به یاد ماندنی نیازی به برون گرا بودن یا داشتن خانه ای فانتزی نیستید. تمام آنچه لازم است ، کمی برنامه ریزی و چند تغییر ساده است. من توصیه های پارکر را برای چیدن صنوبرهای خود انتخاب کردم - و نکاتی را در مورد تغییر بازی انتخاب کردم که حتی یک میزبان تازه کار می تواند به راحتی آنها را عملی کند.

به یک هدف خاص متعهد شوید

داشتن یک قصد مشخص برای یک مهمانی از آغاز کار باعث می شود که اجتماع شما کمتر از یک اندازه مناسب باشد یا بی رمق باشد. قبل از شروع برنامه ریزی یک رویداد ، از خود دو س askال بپرسید: چرا جمع می شویم؟ و چرا مهم است؟ هر وقت به دلیل عمیق تری رسیدید ، دوباره دلیل آن را بپرسید. پاركر مي گويد ، گاهي براي رسيدن به هدف واقعي چهار پاسخ لازم است. مثل اینکه اگر از دوستی بپرسید که چرا می خواهد دوش کودک بگیرد ، ممکن است سرانجام او بگوید ، 'من حدس می زنم که من از زایمان و تولد واقعی ترسیده ام و می خواهم توسط افرادی که قبلاً چنین چیزی را پشت سر گذاشته اند تجمع کنند.'

اگر پاسخ این است ، خوب ، این روشی است که ما همیشه آن را انجام داده ایم ، به حفاری ادامه دهید. پارکر می گوید که گاهی اوقات ما عروسی ، میتزاوه و میهمانی های میهمانی و مراسم فارغ التحصیلی می بندیم که چنان با سنت گره خورده است که نشان دهنده زندگی و شخصیت فرد نیست. از خود بپرسید ، آیا این جمع ارزش های من را نشان می دهد؟ و اگر نه ، چگونه می توانم آن را تغییر دهم تا تغییر کند؟

وقتی پارکر فهمید که من قصد دارم برای شش دوست مادر فرسوده شام ​​بخورم ، من را در مورد س whyالاتی که در مورد آن وجود داشت سوراخ کرد. در ابتدا ، پاسخ من این بود ، از آنجا که بیرون رفتن از خانه سرگرم کننده است. آیا این کافی نیست؟ اما او فشار آورد و سرانجام ماجرا را استخراج کرد که چگونه ، وقتی من اخیراً به تاریخ بازی رفتم ، دوست من ناهار را برای من درست کرد. از آنجا که من معمولاً سرآشپز خانواده هستم ، بسیار خوشحال شدم - و سرگرم شدم ، زیرا به دلیل عادت والدین ، ​​او ساندویچ من را به چهار چهارم برید و چوب هویج را به من سرو کرد. من فهمیدم که می خواهم دور هم جمع شوم زیرا در سطح بسیار ابتدایی نیاز داشتم که احساس مراقبت کنم - و دوست داشتم دوستانم را نیز همین احساس را داشته باشم.

با فضا استراتژیک باشید

گفته می شود که 90 درصد از موفقیت هایی که در یک دور هم جمع شدن ایجاد می شود قبل از رویداد - با شروع فضا - برقرار می شود. پارکر می گوید ، تهیه یک مکان عظیم برای شیک پوش شما وسوسه انگیز است ، اما بزرگتر بهتر نیست. وقتی مردم از یک فضای غاری عبور می کنند ، یکی از جالب ترین چیزهای مهمانی را از دست می دهند: فرصت برخورد با شخص جدید و شروع مکالمه. اگر میزبان یک گروه بزرگ هستید ، در مناطق محدودی برای اجتماع مردم احداث کنید. یکی از برنامه ریزان پیشکسوت رویداد به پارکر گفت که دلیل اینکه غالباً میهمانان به سمت آشپزخانه گرایش پیدا می کنند این است که مردم برای کاهش تراکم به طور ذاتی با کم شدن گروه به دنبال فضاهای کمتری می روند. گردهمایی ها به محیط احتیاج دارند و یا تمام انرژی پر سر و صدا به بیرون نشت می کند.

با دعوت یک داستان بگویید

همچنین ارسال یک دعوت نامه سریع با جزئیات اساسی وسوسه انگیز است. اما پارکر می گوید دعوتنامه ها فرصتی مناسب برای احساس شخصی بودن رویداد شما قبل از این است که کسی پا به اتاق بگذارد. وقتی دعوت نامه مامان فرسوده خود را از طریق ایمیل ارسال کردم ، او از من خواست که خودم را آنجا بگذارم. (اگر می خواهید گردهمایی شما اصالت داشته باشد ، با شما شروع می شود.) او مرا به عنوان داستان ساندویچ هدایت کرد ، سپس چیز خاصی اضافه کنید: برای کسانی که اغلب در نقش اهدا کننده هستند ، خوب است که در نقش دریافت کننده باشید. در همین راستا ، من می خواستم یک مهمانی برپا کنم تا همه ما احساس مراقبت کنیم. بیایید در یک چیز خاص سفارش دهیم تا هیچ کس مجبور به آشپزی شود. همچنین: در هر لحظه از شب کلمه بچه ها را بگویید و باید بنوشید. هر شش دوست RSVP در عرض یک ساعت بله.

چند دقیقه اول آهنگ را تنظیم می کند

مطالعات نشان می دهد که افراد به طور نامتناسبی شروع و پایان یک تجربه را به یاد می آورند. با این حال ما اغلب کمترین توجه را به نحوه افتتاح و بستن یک رویداد داریم. پارکر می گوید ، ما با آن به عنوان یک فکر بعدی رفتار می کنیم و در عوض بر تدارکات و غذا تمرکز می کنیم. این یک فرصت از دست رفته است او می گوید شروع و خاتمه یک رویداد نیازی به حرکات یا سخنرانی های بزرگ ندارد. او پیشنهاد می کند با روشن كردن شمع ، ریختن همزمان هر میهمان با یك نوشیدنی خاص ، یا تهیه ی یك نان تست خوش آمد گویی ، مردم را در آنجا وادار كنید.

به عنوان مثال ، یکی از دوستان پارکر ، مهمانان جشن کریسمس از دو عکس از لحظات شاد سال گذشته کپی ارسال کردند. به عنوان یک شگفتی ، او یک درخت کریسمس را با آنها تزئین کرد ، و پس از رسیدن همه ، آنها یک کوکتل جشن در اطراف درخت داشتند ، و داستانهایی را به اشتراک می گذاشتند - مهمانی را با یک یادداشت شخصی و بازتابی شروع می کردند.

هنگامی که من یک مهمانی شبانه مخصوص صرف شام چیلی برگزار کردم ، پارکر از من خواست که در مورد اینکه چرا احساس کردم احساس می کنم همه را دور هم جمع کرده ام اظهارنظرهای کوتاهی انجام دهم. من نوع اعلامیه نیستم ، اما به هر حال در آن فرو رفتم. با تأخیر ، به آنها گفتم که چون چرخه خبر در آن هفته به ویژه استرس زا بود ، دیدن چهره های آنها بسیار دلگرم کننده بود که باعث شد احساس ارتباط کنم. و زمین گیر شد. و سپاسگزار از اینکه می توانستیم در یک شب سرخوشی دور میز جمع شویم.

دوستانم همه تشویق کردند.

اگر قصد میزبانی دارید ، با قوانین میزبان شوید

شما چسبی هستید که همه را به هم متصل می کند. پارکر می گوید ، هیچ کس نمی خواهد در یک مکان بی قانون باشد. مهمانان خود را به حال خود رها نکنید. وظیفه شما محافظت ، اتصال و برابر سازی آنهاست. این بدان معنی است که از قدرت خود استفاده کنید: اگر کسی روی میز مسلط است ، مکالمه را پس بگیرید. اگر دو دوست قدیمی ساعت ها در گوشه ای مشغول رسیدن هستند ، راهی ظریف برای جدا کردن آنها یا آوردن مهمانان دیگر برای پیدا کردن. و حتی اگر یک ملیسای سریع باشد ، با جیک آشنا شوید - هر دو شما چیاهوا دارید!

پارکر می گوید که قوانین افراد را مجبور می کند تا در یک موقعیت بیشتر حضور داشته باشند و به آنها اجازه می دهد تا عمیق تر در یک تجربه قرار بگیرند. به عنوان میزبان یک مهمانی شام ، می توانید با صدور احکامی مانند فقط یک مکالمه در میز می توانید ارتباط برقرار کنید. این از مکالمات جداگانه در هر دو قسمت جلوگیری می کند. (به ناچار ، گروهی که شما در آن نیستید ، گروهی است که دارای گفتگوی پر جنب و جوش تر است ، با بسیاری از نگران کننده ها و شگفت آورها.)

یک میزبان باهوش پارکر می داند که هر مهمان قبل از شام یک کار دارد: پیدا کردن دو دوست جدید. یک انجمن مخفی در سانفرانسیسکو در طی یک رویداد قانونی صادر کرد که نمی توانید نوشیدنی خود را بریزید. شما باید به شخص دیگری نزدیک شوید تا آن را برای شما بریزد. من قبل از اینكه دوست دوستی شان را برای تولد 40 سالگی پرتاب كند كه بسیاری از مهمانی ها او را می شناسند اما نه یكدیگر ، این قانون را به او گفتم. او این ایده را دوست داشت (شان کمی مختل کننده است) و در تابلویی علامت گذاری کرد که حاوی این قانون است. این بسیار سرگرم کننده بود ، و میهمانان را ترغیب به تعامل بازی می کرد - و هرچه تعداد بیشتری نوشیدنی سفارش دهند ، افراد بیشتری نیز ملاقات می کنند.

سعی کنید گفتگوها واقعی باشد. chitchat مودبانه ممکن است بی خطر باشد ، اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که مردم تمایل دارند بیشتر از موارد کمتر احساسی ، حوادث احساسی بیشتری را به خاطر بسپارند. از صمیمی شدن نترس پارکر برای الهام بخشیدن به یک بحث پر جنب و جوش ، شامی را ترتیب داد به نام 15 تاست. فرضیه ساده است: به پانزده مهمان که دور یک میز نشسته اند ، یک موضوع باز مانند اعتماد یا مفهوم خانه داده می شود. در هر زمان ، هرکدام باید نان تست مربوط به آن مضمون را بدهند (و برای اینکه همه چیز را حرکت بدهند ، آخرین مهمان باید این کار را انجام دهد) آواز خواندن نان تست). همانطور که میزبان بیشتر این شام ها بود ، فهمید که بهترین مضامین ، موضوعات شیرین (مانند 'چه چیزی باعث می شود یک زندگی خوب نباشد؟') نیستند ، بلکه موضوعاتی هستند که جنبه تاریک تری برای آنها دارند: ترس ، غریبه ها ، مرزها. او می گوید ، این گفتگو غنی تر و سرسختتر است. بیش از حد بسیاری از اجتماعات بر اساس آیین مثبت گرایی انجام می شود.

یا از مهمانان بخواهید که لحظات قابل توجهی را به اشتراک بگذارند ، مواردی چالش برانگیز در زندگی آنها که به نوعی عمیق آنها را شکل داده و دیدگاه آنها را نسبت به جهان تغییر داده است. پاركر مي گويد اين كار را انجام دهيد و زره پوش از بين مي رود. من آن را در مهمانی خانه دوست یکی از دوستان امتحان کردم. دو ساعت بعد ، ما هنوز در مورد موضوع بودیم. بعضی از ما اشک ریختیم - و من چیزهای وحیانی جدیدی درباره دوستانی که برای دهه ها می شناختم یاد گرفتم. یکی فاش کرد که پس از مرگ مادرش ، که با او رابطه مشاجره برانگیزی داشت ، سیل آسایش را احساس کرد. یکی دیگر از مبارزات خسته کننده مادر مهاجر خود برای جذب و چگونگی شکل دادن به جاه طلبی او. سومی در مورد روزی صحبت کرد که تصمیم گرفت برای فرار از یک رئیس سمی شغل پردرآمد خود را ترک کند.

سایر مبتدیان مکالمه مطمئن: در یک گروه کتاب ، بپرسید ، واقعاً چه کتابی از کودکی روی شما تأثیر گذاشته است؟ در یک مهمانی شام ، بپرسید کدام قسمت از زندگی شما اتلاف وقت بوده است؟ پارکر با الهام از فیلسوف و نویسنده تئودور زلدین گفت که او دوست دارد از مردم بپرسد که علیه چه چیزی قیام کرده اند و در حال حاضر علیه چه چیزی شورش می کنند. (او می گوید این سوالی است که همیشه جواب می دهد.) شما بعنوان میزبان ، احتمالاً ابتدا باید پاسخ دهید ، اما اگر به خود اجازه دهید آسیب پذیر باشید ، مهمانان نیز این کار را می کنند - همانطور که پارکر می گوید دیگران را باز خواهید کرد - و به اشتراک گذاشتن چیزی واقعی و متحرک چیزی است که باعث می شود یک اجتماع اوج بگیرد.

رویداد خود را قاطعانه ببندید

همه ما آنجا بوده ایم: اواخر وقت است ، مردم با خیال راحت به سمت درب خانه نوک می زنند و مهمانی به سختی بیرون می رود. پارکر می گوید مهمانان ساختار و جهت می خواهند - بنابراین پایان را با خط خروجی علامت گذاری کنید. از همه متشکرم و چند نکته مهم در این مراسم را جمع بندی کنید (من داستان الکس در مورد چگونگی مهاجرت مادرش به آمریکا را هرگز فراموش نمی کنم). اگر در خانه خود میزبان هستید ، به همه پیشنهاد کنید که برای آخرین نوشیدنی یا قهوه به اتاق نشیمن بروند.

سپس با لمس شخصی با رفتن هر میهمان به در برای خداحافظی به پایان برسید. با دادن یک یادگاری کوچک یا رفتار با آنها ، گرما را طولانی کنید. بعد از مهمانی چیلی ، یک ظرف شکلات تکه ای فانتزی بیرون آوردم و از هر مهمان خواستم یکی را انتخاب کند. من در سرگرمی تماشا می کردم که چگونه دوستانم ، کاملاً در میانسالی ، مانند کودکان نوپای حریص رفتار می کنند و با بازی با یکدیگر بر سر مورد علاقه های خود بحث می کنند. دوستان من هنوز در مورد آن کاسه آب نبات صحبت می کنند. پاركر می گوید ، این اقدامات كوچك و كوچكی است. اما آنها به چیز بزرگتری اضافه می شوند. آنها می گویند ، 'تو مهم هستی.'