چگونه خود را برای رویارویی با خطرات مالی شروع یک تجارت آماده کنید - حتی اکنون

در قسمت این هفته از پول محرمانه، میزبان استفانی اوکانل رودریگز به ترس های مربوط به جهش مالی برای شروع یک تجارت می پردازد. Money Confidential قسمت 3 - هد شات پاکو د لئون Money Confidential قسمت 3 - هد شات پاکو د لئون اعتبار: حسن نیت

آبجو کوزل 's پول محرمانه پادکست سوالات و نگرانی های مالی را از افراد واقعی می گیرد و توصیه های عملی را از کارشناسان و میزبان استفانی اوکانل رودریگز ارائه می دهد. این افراد حرفه ای با هم در مورد پول و احساسی که به ما می دهد گفتگوهای واقعی و باز دارند. در اپیزود این هفته، اوکانل رودریگز با زنی که مشتاق شروع کسب و کار خود است صحبت می کند - اما می ترسد ثبات مالی را که در حال حاضر از آن برخوردار است، رها کند.

تماس گیرنده این هفته - ما او را میا صدا می کنیم، اگرچه نام واقعی او نیست - 28 ساله است، در شمال شرقی کار می کند و پنج سالگی را در شغل شرکتی خود جشن می گیرد. او یک صندوق اضطراری راحت دارد، در حد توانش زندگی می‌کند، و فرصت‌هایی برای رشد در محل کار فعلی‌اش دارد: مسیر شغلی او بسیار خطی است و امنیت مالی را ارائه می‌دهد. با این حال، میا رویای راه اندازی کسب و کار خود را دارد. و حتی از آنجایی که او نمی‌تواند از این احساس که می‌خواهد خوداشتغالی شود و نسبت به کارش اشتیاق دارد، خلاص شود، نمی‌تواند از ترس پشت سر گذاشتن امنیت مالی خود و پذیرش خطرات ناشی از کارآفرینی بگریزد.

برای کمک به میا تصمیم بگیرد که آیا خطرات راه‌اندازی کسب‌وکارش ارزشش را دارد یا نه - و اگر اکنون، در طول یک بحران همه‌گیر و اقتصادی، زمان خوبی برای انجام این کار است - اوکانل رودریگز به پاکو دی لئون، موسس آژانس حسابداری مراجعه می‌کند. و جامعه مالی شخصی گروه Hell Yeah که دارای تجربه به عنوان برنامه ریز مالی، جمع آوری بدهی، مشاور مشاغل کوچک و حسابدار است.

من خودم را شرطی کرده ام که از ترس به عنوان یک سیگنال تقویتی مثبت استفاده کنم. اگر در مورد چیزی احساس ترس نکنم... برای من، این علامتی است که به خودم فشار نمی‌آورم تا کاری را که باید انجام دهم.

- پاکو د لئون

د لئون در مورد این جهش اولیه برای راه اندازی یک کسب و کار می گوید: «شما فقط باید شروع کنید. او توصیه می کند که از کارهای کوچک شروع کنید و توجه کنید: 'به عنوان یک کارآفرین، وظیفه شما این است که به نوعی با مخاطبان خود و افرادی که به آنها خدمت می کنید همکاری کنید.' اگر تلاش اولیه و کوچک شما برای مخاطبان شما جذابیتی ندارد، می توانید رویکرد خود را تغییر دهید و دوباره امتحان کنید.

با این حال، بیش از آن، دو لئون به ترس و عدم اطمینان ناشی از خطرات مالی مرتبط با کارآفرینی می‌پردازد - و اینکه چگونه میا (و شروع‌کنندگان کسب‌وکار مشتاقی مانند او) می‌تواند با این احساسات مقابله کند.

به این هفته گوش کنید پول محرمانه - آیا اکنون زمان بدی برای شروع یک کسب و کار است؟ - برای گفتگوی د لئون و اوکانل رودریگز در مورد ریسک مالی، راه اندازی یک تجارت و ایجاد تعادل بین این دو. پول محرمانه در دسترس است پادکست های اپل، آمازون، لکه بینی، PlayerFM، یا هر جا که به پادکست های مورد علاقه خود گوش می دهید.

___________________

رونوشت

جین: 'من برای تغییر شغل آماده هستم'

یازمین: من آنطور که فکر می کنم راضی و راضی نیستم.

شوندا: من فقط نمی دانم زمان مناسب چه زمانی است و این تصمیم دشواری است.

استفانی اوکانل رودریگز: این Money Confidential است، پادکستی از Kozel Bier درباره داستان‌های پول، مبارزات و رازهای ما. من میزبان شما، Stefanie O'Connell Rodriguez هستم و امروز با شنونده ای صحبت می کنم که ما آن را Mia صدا می کنیم (نام واقعی او نیست).

من: اگر می توانستم کاری انجام دهم و شکست نخوردم، چه کار می کردم؟ یا آن علاقه ای که در حال حاضر در زندگی ام پیدا می کنم کجاست تا آن را به مرحله بعدی خود منتقل کنم؟

استفانی اوکانل رودریگز: میا 28 ساله است که در شمال شرقی مستقر است و به تازگی 5 سالگی خود را در شغل شرکتی خود جشن گرفت، اما….

من: در حالی که من افرادی را که با آنها کار می کنم دوست داشتم و کار روزمره خوب است، کنجکاو هستم که اگر کسب و کار خود را شروع کنم یا شغلم را تغییر دهم، کجا خواهم بود، که هر دو بلافاصله به کاهش دستمزد جهش کردند.

استفانی اوکانل رودریگز: ایده «رئیس خود بودن»، «داشتن پتانسیل نامحدود برای رشد» و «افتخار به آنچه می‌سازید» با دنبال کردن مالکیت کسب‌وکارهای کوچک، نسخه‌ای از رویای آمریکایی است که تقریباً دو سوم آمریکایی‌ها در آن مشاهده می‌کنند. اشتراک گذاری ، طبق یک نظرسنجی در سال 2019. میا یکی از آنهاست.

اگر می توانستید شغل رویایی یا کسب و کار رویایی خود را داشته باشید، چه شکلی بود؟

من: بنابراین بلافاصله ذهن من به سمت یک کشاورز بز می رود، که هیستریک است، زیرا فکر می کنم من هوس این نوع سادگی را دارم، می دانید. شما کار یدی دارید، اما می دانید که به روشی متفاوت با افراد مختلف ارتباط برقرار می کنید. شاید این به معنای فروش محصولات بز مانند شیر بز و همه اینها باشد، اما همچنین می‌دانید که جدول زمانی خود را تعیین می‌کنید، بنابراین واقعاً مجبور نیستید به شخص دیگری پاسخ دهید. و فکر می‌کنم این چیزی است که واقعاً برایم جالب است که بگویم دوست دارم آن استقلال را داشته باشم، اما همچنین تشخیص بدهم که خواهان ساختار هستم.

استفانی اوکانل رودریگز: در حالی که هیجان و جذابیت کارآفرینی چیزی است که اکثر آمریکایی‌ها با آن آشنا می‌شوند، تخمین‌های خوداشتغالی قبل از همه‌گیری بین 17 تا 28 درصد از جمعیت آمریکا در محدوده بود. سالهای اخیر.

بین تمایل به راه اندازی یک کسب و کار و انجام آن واقعاً یک گسست بزرگ وجود دارد. جای تعجب نیست که پول یکی از عوامل اصلی است، به طوری که 40 درصد از آمریکایی ها امنیت مالی خود را شناسایی می کنند، 35 درصد آمریکایی ها تعهد مالی برای راه اندازی یک تجارت و 35 درصد ترس از شکست را بزرگترین مانع خود برای پیگیری آنها می دانند. رویاهای کسب و کار کوچک

من: من قطعا یک برنامه ریز هستم. بنابراین این یکی از آن چیزهایی است که اگر طرح کلی نداشته باشم، بسیار عصبی می شوم و تقریباً به این کمال می رسم، همانطور که می توان گفت، اگر قرار نیست آن را درست انجام دهم، نمی خواهم اصلا انجامش بده بنابراین تا حدی به تعویق می افتید تا بگویید، خوب، می دانید، این چیزی است که من واقعاً به آن علاقه مند هستم، اما می ترسم زیرا نمی دانم آیا آن را به بهترین شکلی که می دانم انجام خواهم داد یا نه. که من می توانم

استفانی اوکانل رودریگز: و آیا نگران این هستید که کمال گرایی یا ترس از ریسک مالی شما را از انجام آن کاری که واقعاً می خواهید باز دارد؟

من: انجام میدهم. نتیجه این است که اگر بتوانم به زندگی ای که به آن عادت کرده ام ادامه بدهم، یا مشخص کنم که چه فداکاری هایی باید انجام دهم، آیا این تغییری را که انجام می دهم توجیه می کند؟

استفانی اوکانل رودریگز: یکی از چیزهایی که در حین صحبت با میا یاد گرفتم این است که وضعیت مالی او در واقع وضعیت خوبی دارد. او کمتر از توانش زندگی می‌کند، او در حال حاضر یک صندوق پس‌انداز اضطراری شش ماهه دارد، او برای بازنشستگی در برنامه 401k کارفرمای خود سرمایه‌گذاری بسیار خوبی انجام داده است، و او در مسیر پیشرفت در محل کار است.

اما چیزی چالش برانگیز در مورد دور شدن از آن نوع امنیت مالی، و آرامش ذهنی که با یک مسیر شغلی خطی و روشن همراه است، وجود دارد، به خصوص در زمانی مانند این، که عدم اطمینان و ناامنی زیادی در دنیای اطراف ما وجود دارد.

حتی در بهترین زمان‌ها، چگونه می‌دانید که آماده ریسک کردن هستید، و داشتن 'به اندازه کافی' برای دور شدن از امنیت و اعتباری که می‌دانید، برای دنبال کردن چیزهایی که نمی‌دانید، حتی به دنبال چه چیزی است. پسندیدن؟

اگر بخشی از امنیت مالی شما از بین برود، اما شما بیشتر مطابق با کاری که می خواهید انجام دهید، زندگی می کنید، چه شکلی یا چه حسی خواهید داشت؟

من: بله، واقعاً جالب است زیرا می توانم تصور کنم که آن شخص کیست. و آن شخص قطعاً مانند این است که واقعی‌ترین خود را زندگی کند و زندگی‌ای را داشته باشد که تعادل بین کار و زندگی را داشته باشد، اما بعداً از کاری که انجام می‌دهید احساس انرژی و اشتیاق می‌کند. چیزی که خیلی جالب است این است که اگر در کسب و کار خودم می‌توانم بگویم معیار موفقیت چیست؟ مثلاً آیا هدف مالی است؟ آیا می‌دانی این یک هدف اجتماعی است، کجا، کجا می‌خواهم آن حس ساختار و آن مسیر شناخت را قرار دهم تا بگویم، می‌دانی، اگر اینقدر درآمد یا فروش داشته باشم، یا تو چه چیزی داری، می‌دانی. ، آیا من خوشحال خواهم شد؟

من نمی دانم. واقعاً جایی نیست که فکر می‌کنم نیاز به آن نوع احساس خوشبختی داشته باشم، اما برای پول بسیار آسان است که آن را به عنوان منبع اندازه‌گیری داشته باشم.

استفانی اوکانل رودریگز : حتی اگر از نظر عقلانی بدانیم که پول روش دقیقی برای سنجش موفقیت ما نیست، منطقی است که در عمل در انجام این جدایی مشکل داریم. پول همه چیز نیست، اما چیزی است. ملموس است، می‌توانیم به آن اشاره کنیم، می‌توانیم آن را ردیابی کنیم، می‌توانیم آن را به گونه‌ای اندازه‌گیری کنیم که نتوانیم خیلی چیزهای دیگر را اندازه‌گیری کنیم، مانند تحقق و هدف. اما اگر در استفاده از پول به‌عنوان معیاری برای موفقیت خیلی گیر کنیم، ریسک کردن پول‌مان می‌تواند باعث شود که موفقیت، منبع اعتبار و به طور بالقوه حتی هویتمان را به خطر بیندازیم - که ممکن است ما را از دنبال کردن چیزهایی که واقعاً داریم باز دارد. خواستن

می‌خواهم بپرسم که آیا زمان یا پولی را صرف سرمایه‌گذاری حتی برای تکرار کوچک ایده کسب‌وکارتان کرده‌اید؟

من: نه پول می‌توانم بگویم که شروع به شرکت در کارگاه‌های آموزشی کرده‌ام تا ببینم چه چیزی برای افراد دیگر مفید بوده است. برای دیدن، می دانید، اگر آنها می توانند این کار را انجام دهند - چرا من نه؟

فکر می‌کنم برای من، بسیاری از آن‌ها اینطور است که من آنقدر دارم که فکر می‌کنم می‌خواهم انجام دهم. مثل این است که اول چه چیزی را انتخاب کنم؟

استفانی اوکانل رودریگز: و اگر این جهش را انجام دهید در مورد چه چیزی نگران هستید؟

من: احتمالاً موفق نمی شوم.

استفانی اوکانل رودریگز: و این به چه معناست؟

من: شکست سخت است.

استفانی اوکانل رودریگز: آیا وقتی از آن کلمه استفاده می کنید شکست به نظر شما شبیه چیزی است؟

من: این خیلی جالب است زیرا فکر می‌کنم درباره افراد دیگر زیاد است. وقتی واقعاً می خواهم کاری برای خودم انجام دهم. و با دانستن این که واقعاً شبیه بودن، خیلی عجیب است، چگونه اجازه ندهم نظرات یا بازخوردهای دیگران واقعاً کاری را که انجام می دهم تغییر دهد؟ مثلاً اگر کاری برای خودم انجام می‌دهم، آن را برای خودم انجام می‌دهم و نه هیچ‌کس دیگر.

استفانی اوکانل رودریگز: آیا چیزی از نظر مالی وجود دارد که به شما این احساس را بدهد که می توانید هر کاری را که در ذهن دارید انجام دهید؟

من: اگر مجبور نبودم نگران پول باشم، فکر می‌کنم که این مشکل بزرگی است.

استفانی اوکانل رودریگز: چه مقدار پول باعث می شود چنین احساسی داشته باشید؟ یا اینکه واقعاً به دلار و سنت چگونه است که نگران پول نباشید؟

من: برای من، به نظر می رسد که باید مانند یک عدد شش رقمی، مانند صد K باشد. من برای کسب و کارم یک صندوق اضطراری خواهم داشت. من می خواهم بتوانم. می دانید، اگر من بخواهم کارمندان دیگری را بیاورم، چگونه می توانم آنها را نیز تامین کنم؟

بنابراین می‌خواهم احساس کنم هنوز می‌توانم در سبک زندگی فعلی‌ام و شریک زندگی‌ام مشارکت داشته باشم، فقط بگویم که بار مالی بر دوش شما نمی‌گذارم، زیرا کاری را انجام می‌دهم که نقل قول غیرقابل نقل قول است، بسیار خطرناک است. بنابراین، می دانید، اما من کسی هستم که آن را خطرناک تشخیص می دهم.

استفانی اوکانل رودریگز: همچنین به نظر می رسد، این احساس را به شما می دهد که قبل از اینکه احساس کنید آماده ریسک هستید، باید ببینید که چگونه تصویر مالی کامل جمع می شود؟

من: بله، فکر می کنم همین است، دوست دارم آن را تنظیم کنم و بدانم. من می توانم راهی برای خروج بالقوه ببینم. اگر به روشی که من تصور کرده ام کار نمی کند، کجا آن را بچرخانم؟ و این را بپذیریم. من می توانم از آنها یاد بگیرم و تشخیص بدهم که مجبور نیستم همه چیز را به خوبی انجام دهم، اما همچنان آرزوی انجام این نوع کارها را دارم.

استفانی اوکانل رودریگز: خوب، کمال گرایی شما از بسیاری جهات به شما خدمت کرده است، درست است؟ این ابزاری بوده است که به شما اجازه می‌دهد تا کنون در حرفه‌تان و در زندگی مالی‌تان موفق باشید، و حتی ممکن است شما را در موقعیتی قرار دهد که چنین ریسک‌هایی را بپذیرید، اما خب، اگر این چیزی باشد که شما را از انجام آن باز می‌دارد. خطر از طرف دیگر، مطمئناً وجود دارد، نمی دانم، شاید ترس یا احساسی وجود دارد؟

من: قطعا. می دانم وقتی از آن در رد شوم، می گویم چرا زودتر این کار را نکردم؟ لایک به شما این حس را می دهد که، می دانید، حتی زمانی که خودتان را برای موفقیت آماده می کنید، جلوی خود را بگیرید و بگویید: 'اوه، خوب، من از نداشتن آن امنیت مالی که در گذشته برای خودم ایجاد کرده بودم می ترسم'. پنج، 10 سال. در مقابل دانستن اینکه در موقعیتی که در حال حاضر هستید چه چیزی راحت است.

استفانی اوکانل رودریگز: و من نمی دانم که آیا راهی برای شما وجود دارد که بتوانید این چیزها را پشت سر هم به جای قبل و بعد از آن مفهوم سازی کنید. برای مثال، حفظ بخشی از آن احساس امنیت که اکنون دارید چگونه به نظر می رسد؟ خواه صرفاً شغل خود را حفظ کنید، امم، و حفظ پس انداز و هر چیز دیگری و در عین حال ریسک کردن، اما شاید نه همه خطرات و ندانستن مسیر کامل از ابتدا.

من: آره این یک روش واقعاً جالب برای فکر کردن در مورد آن است زیرا من بسیار نگران این هستم که تمام تخم مرغ هایم در یک سبد باشد و واقعاً فکر نمی کنم این روشی پایدار برای شروع مسیر باشد زیرا اگر این کار را نکنم چه می شود حتی تا زمانی که من در آن کار نکنم بدانید که، می دانید، این چیزی است که قرار است انجام شود یا قرار است در آن راه اتفاق بیفتد.

استفانی اوکانل رودریگز: و آیا فقط می خواهید کسی به شما بگوید که این چیست یا آن چیزی است که فکر می کنید خودتان می توانید به آن برسید؟

من: اگر کسی بتواند به من بگوید این چیست بسیار ساده تر می شود، اما می دانم که این درست نیست. می دانم که باید از من بیاید.

استفانی اوکانل رودریگز: پس از وقفه، داستان میا را به مهمان متخصص این هفته می‌بریم تا ببینیم آیا می‌توانیم به این سؤال که صاحبان مشاغل مشتاق در همه جا هستند، پاسخ دهیم، حتی وقتی در مورد راه‌اندازی یک کسب‌وکار صحبت می‌کنیم، «پول کافی» به چه معناست؟ و آیا اکنون زمان خوبی برای در نظر گرفتن آن است؟

پاکو د لئون در بزرگ شدن، آن چیزی نبود که شما ممکن است آن را «ریسک‌پذیر» بدانید.

پاکو: من در یک خانواده مهاجر بزرگ شدم و پدر و مادرم زمانی که نسبتاً جوان بودند به ایالات متحده آمدند. احساس می‌کنم به نوعی به مسائل مالی دچار شدم، زیرا موضوع مهاجرت عملی، من اینطور فکر می‌کنم که اگر دوست دارم مدرسه موسیقی یا هنر را انتخاب کنم، فکر می‌کنم اگر نتوانم شغلی پیدا کنم احتمالاً والدینم ناراحت خواهند شد. و یک کار عملی انجام دهید پس این یکی از بذرهایی بود که همیشه در جایی کاشته می شد، مثل اینکه هرگز نمی توانی، توقع کسب درآمد از هنری بودن را نداشته باشی.

استفانی اوکانل رودریگز: اما پاکو پس از تحصیل در امور مالی و اقتصاد، سپس کار در مدیریت ثروت، مشاوره و سایر مشاغل سنتی «پایدار»، شروع به کشف جنبه‌های خلاقانه‌تر خود کرد و در نهایت آژانس حسابداری و جامعه مالی شخصی خود را به نام «گروه جهنمی» راه‌اندازی کرد.

پاکو: من به عنوان یک برنامه ریز مالی کار کرده ام. من به عنوان وصول بدهی کار کرده ام. من به عنوان مشاور کسب و کار کوچک و حسابدار کار می کردم و تقریباً در همه آن زمینه ها، همه چیز در مورد عملی بود. همه چیز در مورد این بود، مطمئن شوید که به مشتری در مورد امتیاز اعتباری آموزش می دهید و به مردم یاد می دهید که چگونه این کار را انجام دهند و به مردم یاد می دهید که چگونه این کار را انجام دهند.

و من واقعاً خوش‌شانس هستم که چنین دوره‌ای در درک عملی بودن پول و امور مالی را گذرانده‌ام، اما تا زمانی که خودم راه افتادم واقعاً وقت داشتم که بنشینم و به آن فکر کنم - ما می‌دانیم که کمبودی وجود ندارد. اطلاعات از اطلاعات عملی اگر اطلاعات عملی حل می شد مشکلات همه با شروع اینترنت حل می شد. اما اینطور نیست و البته این مسائل سیستمی بزرگتر در بازی وجود دارد، اما، اوم، برای بسیاری از مردم، فضای زیادی برای صحبت در مورد احساسات مالی وجود ندارد.

استفانی اوکانل رودریگز: من فکر می‌کنم واقعاً به طور خاص برای بررسی این سؤال شنونده بسیار مفید خواهد بود، زیرا یکی از بزرگ‌ترین موانعی که او تجربه می‌کند این است که احساس می‌کند باید کل نقشه‌ای را ببیند که کسب‌وکارش به کجا می‌رود و چگونه پیش می‌رود. قبل از اینکه حتی بتواند ایده ای در مورد اینکه اولین قدم چیست شروع کند، موفق شود.

و من فکر می کنم که بسیاری از این موانع احتمالاً برخی از چیزهای احساسی است که شما در مورد آن صحبت می کنید.

پاکو: توهم کنترل واقعاً آسان است، به نوعی در آن طلسم و آن دام افتادن، به خصوص زمانی که انگار برای شرکت دیگری کار می کنید و آن شرکت اهداف سه ماهه خود را دارد و آنها، می دانید، نیمی از آنها هستند. اهداف شما و سالانه آنها، اهداف پنج ساله آنها برای 10 سال.

فکر می کنم به خاطر همین چیزها جلوی خودم را گرفتم. کجا قرار است برود؟ اوم، آیا تضمینی وجود دارد که، می دانید، واقعا برای من سخت بود، این دقیقاً مانند پریدن بدون چتر نجات، بدون دانستن اینکه کجا فرود می آیم. اما شما فقط باید شروع کنید زیرا وقتی شروع کردید و ممکن است کوچک باشد، نمی گویم که می دانید وام شش رقمی یا هر چیز دیگری بگیرید.

میگم هر چی بفروشی مربا باشه یا سرویس. فقط خیلی کوچک شروع کنید، پیدا کنید که سه یا پنج مشتری این کار را به صورت دسته‌ای کوچک، تا حد امکان ارزان انجام می‌دهند و شروع کنید، زیرا به محض شروع، داده‌ها به شما بازگردانده می‌شوند. جهان خواهد گفت، بله، ما می خواهیم که این کار را ادامه دهد. یا می گوید ما به نوعی آن را می خواهیم، ​​اما نه به این شکل. و سپس اصلاح می کنید، بنابراین به عنوان یک کارآفرین، وظیفه شما این است که به نوعی با مخاطبان خود و افرادی که به آنها خدمت می کنید همکاری کنید.

فکر می‌کنم همانطور که به عنوان یک فرد تجاری پیشرفت می‌کنید، می‌بینید که مراحل، هر سطح جدید، شیطان جدیدی وجود دارد. و بنابراین ترس هایی که در این مراحل اولیه بر آنها غلبه می کنید با ترس هایی که در این مراحل بزرگتر بر آنها غلبه می کنید متفاوت است.

و شما باید به نوعی حفاری کنید و بگویید، آیا می‌خواهم ترس را رها کنم، به من بگو برگردم؟ یا می‌خواهم به ترس اجازه دهم، بگویم جلو برو؟ و فکر می‌کنم در جایی که الان هستم، خودم را شرطی کرده‌ام که از ترس به عنوان یک سیگنال تقویتی مثبت استفاده کنم. اگر در مورد چیزی احساس ترس نکنم، مثلاً از اینکه در حال حاضر در این پادکست باز باشم، احساس ترس می کنم، اما اگر این احساس را نداشته باشم، برای من این نشانه ای است که من نیستم، نه، من من خودم را برای انجام کاری که باید انجام دهم تحت فشار قرار نمی دهم.

از آن لحظات برای احساس ترس و گفتن اینکه واقعاً در مورد آن کنجکاو باشید استفاده کنید. مثلا خدایا این چیه؟ این چه حسی در بدن من است؟ و آیا قرار است مرا بکشد؟ احتمالا نه. اوم، باشه، باحال خوب، می توانم اینجا بنشینم و احتمالاً می گذرد.

آیا می دانیم که آیا میا در حال حاضر در 'اقتصاد بز' شرکت می کند؟ حتی اگر یک سرگرمی، حتی در سطح سرگرمی.

استفانی اوکانل رودریگز: بنابراین این سؤالی است که من از او پرسیدم، گفتم، آیا شما حتی کوچکترین تکراری را دنبال کرده اید که این ایده تجاری چیست؟ پاسخ تاکنون منفی بوده است.

پاکو دی لئون: منظورم این است که ابتدا فکر می‌کنم که بفهمم آیا می‌خواهی تمام روز در اطراف بزها باشی؟ این همان چیزی است که شما آرزو دارید یا می خواهید فردی باشید که می خواهید یک کسب و کار، یک تجارت مبتنی بر محصول را راه اندازی کنید؟ زیرا این دو چیز کاملاً متفاوت هستند. و پاسخ واقعا آسان است.

اگر می‌خواهید در تمام طول روز در اطراف بزها باشید، اوم، می‌دانید، وارد بزها شوید، با آنها معاشرت کنید، در یک مزرعه داوطلب شوید. فکر می‌کنم اگر می‌خواهید یک کسب‌وکار مبتنی بر محصول ایجاد کنید، من تازه شروع به بررسی هزینه‌های شروع تولید آن محصولات می‌کنم.

مثل اینکه تامین کنندگان شما چه کسانی خواهند بود؟ چه گزینه هایی دارید، اوم، از نظر تامین کنندگان، امم، مثلاً چند تکه صابون باید در کمترین زمان تولید کنید و هزینه آن چقدر است؟

هزینه بسته بندی چقدر خواهد بود؟ منظورم این است که به تدارکات فکر می‌کنید، احتمالاً برای شما ارزان‌تر خواهد بود که تمام هزینه‌های حمل و نقل را انجام دهید، اما سپس آن را نیز بررسی کنید، بررسی کنید، خوب، خوب، هی، من فقط می خواهم یک غرفه بازار کشاورز داشته باشم. هر شنبه و یکشنبه، ما می توانیم، شما می توانید به بازارهای کشاورزان مختلف بگردید و می دانید، فکر می کنید چه مقدار محصول باید در دست داشته باشید؟ نمی دانم، چند صد میله. آیا افرادی در بازار کشاورز وجود دارند که بتوانید واقعاً با آنها صحبت کنید؟ یکی از کارهایی که من انجام می دهم این است که سعی می کنم شرکتی را پیدا کنم که در حال حاضر کاری را که شما انجام می دهید انجام می دهد و ببینم آیا می توانید برای آنها کار کنید، آیا می توانید یک دوره کارآموزی انجام دهید یا می توانید به صورت پاره وقت در آنجا کار کنید یا در آنجا کار کنید. تمام وقت و اگر چنین کاری انجام می دهید، خوب است.

حالا ما داریم نگاه می کنیم، باشه. در چه نقطه ای این از من در حال کاوش به 'اوه نه' می شود. دارم پول اضطراری ام را خالی می کنم.' بنابراین من آن بودجه اضطراری را به 12 ماه افزایش می دهم، که می دانم هیچ کس از شنیدن آن خوشش نمی آید. اما، اوه، به خصوص با وقوع کووید و جهان در حال تغییر بسیار. نمی‌دانم، نمی‌دانم شما با این موافق هستید یا نه، اما خیلی‌ها که می‌گفتند اوه، سه تا شش ماه خوب است.

همه آنها توصیه خود را به 12 ماه تغییر می دهند.

استفانی اوکانل رودریگز: همانطور که پاکو اشاره کرد، من برای ایجاد حساب پس انداز اضطراری خود تلاش کرده ام تا 12 ماه هزینه زندگی را شامل شود، به ویژه به عنوان یک صاحب کسب و کار و به ویژه پس از یک سال مانند سال 2020.

کنار گذاشتن پس‌اندازهای اختصاصی کسب‌وکار، جدا از صندوق اضطراری‌ام، همچنین راهی برای من بوده است تا انگشتان پایم را در ایده‌های تجاری جدید غوطه‌ور کنم، بدون اینکه احساس کنم که مالی شخصی‌ام را به خطر می‌اندازم.

اما چیزی که بیشتر از همه در مورد صحبت های پاکو مرا تحت تاثیر قرار داد، آن مراحل مالی نبود...

جالب بود چون، اوم، به ایده شما از این تمرین احساسی تفکر برگشت، خوب، خوب، چه چیزی را می خواهید احساس کنید؟

پاکو دی لئون: کاملا. بله، چون اگر او دوست داشته باشد، من می خواهم چهره صابون بز، صنعت صابون بز را برای همیشه تغییر دهم، مثل اینکه می خواهم صابون بز را به اوج برسانم. فوربس عزیزم این واقعاً با آنچه من می‌خواهم در تمام روز بزها را نوازش کنم متفاوت است. من فکر می کنم آنچه بسیاری از مردم با آن دست و پنجه نرم می کنند همین است. در فرهنگ غربی، تاکید بیش از حد بر این است که کار شما بسیار معنادار است و کار شما تعیین کننده شخصیت شماست.

استفانی اوکانل رودریگز: من می گویم یکی از چیزهای احساسی که میا قطعاً در خودش تشخیص داد و می خواست احساس کند این بود که می تواند رئیس خودش باشد و آن نوع استقلال را داشته باشد. اما او این نیاز به ساختار و داشتن کل برنامه را دارد و همه چیزهایی را دارد که به او اجازه می‌دهد واقعاً در یک محیط شرکتی موفق و برتر باشد. چگونه او همزمان با تلاش برای اینکه دوست داشته باشد رئیس خودش باشد، به این موضوع پایبند است؟

پاکو دی لئون: جالبه. من در واقع فکر می کنم که تمایل به ساختار واقعاً به شما به عنوان یک کارآفرین خدمت می کند. من با اقتدار مشکل دارم و همیشه اینطور بوده ام که نمی خواهم قوانینی داشته باشم. و زمانی که برای اولین بار کار را برای خودم شروع کردم، هر زمان که بیدار می شدم از خواب بیدار می شدم و هر زمان که ورزش می کردم ورزش می کردم و دو سال اول واقعاً سریع و شل بود، و من آنقدرها هم موفق نبودم.

من واقعا آنقدر پول در نیاوردم. و سپس لحظه‌ای که من می‌گفتم: «هی، شاید باید این فرآیندها، رویه‌ها و ساختارهای مشابه را وارد کنی». فقط همه چیز را تغییر داد. مثل اینکه صددرصد درآمد بیشتری کسب کردم و تجارت را جدی‌تر گرفتم. بنابراین من در واقع فکر می کنم که تمایل به ساختار واقعا مفید خواهد بود.

استفانی اوکانل رودریگز: فکر می‌کنم بسیاری از ترسی که مردم هنگام صحبت درباره شروع کسب‌وکارشان تجربه می‌کنند، این ایده است که باید از همه چیزهایی که در حال حاضر دارند صرف نظر کنند تا حتی این کاوش اولیه را انجام دهند. مثل این است که من یا به طور سنتی شاغل هستم یا صاحب کسب و کار هستم.

پاکو دی لئون: مردم وقتی نمی دانند که قرار است در آینده چه کاری انجام دهند و نمی دانند چه شکلی خواهد بود، واقعاً احساس ناراحتی می کنند. و البته شما باید فردی قاطع باشید. شما باید تصمیم بگیرید و به آن پایبند باشید، اما گاهی اوقات روند رسیدن به آنجا غرق در داده ها، غرق شدن در اطلاعات، غرق شدن در سوالاتی است که از خود می پرسید.

این می تواند فرآیندی باشد که می توانید هر روز صبح یک ساعت در آن صرفه جویی کنید. اولین کاری که می‌خواهم انجام دهم این است که می‌نشینم و به خودم فضای فکری می‌دهم تا به‌طور سیستماتیک به نوعی از هم جدا شوم، می‌دانی، جواب من چیست، فکر می‌کنم این باشد. واقعا، واقعا مفید است.

استفانی اوکانل رودریگز: بله، این دوگانگی خنده‌دار است بین اینکه به خودمان اجازه دهیم در این فضاهای خاکستری، اکتشافی و کنجکاو باشیم. و همچنین داشتن ساختار زیاد، مانند پول بسیار ملموس است. بنابراین من تعجب می کنم که چگونه افرادی مانند میا یا هر کسی می توانند این نیاز عملی را به اندازه کافی متعادل کنند، زیرا این یک نیاز عملی است. ما به اندازه کافی نیاز داریم اما چگونه آنها آن را در برابر مغالطه کافی متعادل می کنند؟

پاکو دی لئون: بله، این یک هدف سخت است، زیرا قطعا یک هدف متحرک است. من قصد دارم با آنچه قبلاً گفتید از نظر این که لازم نیست باینری باشد ادامه دهم. لازم نیست سیاه و سفید باشد. فکر می‌کنم اگر بتوانید چیزی را به آرامی در کنار هم بسازید، این عدد در نقطه‌ای کلیک می‌کند، درست است؟ شما ممکن است به سطحی از فروش برسید که می تواند منجر به دستمزدی شود که جایگزین 50 درصد چیزی شود که در شغل خود به دست می آورید.

و ممکن است ناگهان احساس شود که کافی است. من فکر می‌کنم که این کار سختی است، زیرا می‌دانید که در عین حال خشن است. اینطور نیست که همه موافق باشند که 10000 دلار در صندوق اضطراری شما کافی است. بستگی دارد.

استفانی اوکانل رودریگز: من می‌خواهم لحظه‌ای وقت بگذارم و در چارچوب واقعیت اقتصادی که همه‌گیری و پیامدهای سال گذشته است، درباره این موضوع صحبت کنم - آیا اکنون زمان خوبی برای شروع یک تجارت است؟

پاکو دی لئون: من معتقدم در بحران همیشه فرصت وجود دارد. من در زندگیم سختی های زیادی داشته ام و در لحظه ای که احساس می کنی دردناک است و سخت است و می خواهی بگذرد و می خواهی از بین برود. اما این به شما فرصتی می دهد که فکر کنید و سپرده گذاری کنید، به آنچه واقعا برای شما اهمیت دارد فکر کنید و آیا حاضرید برای آن مبارزه کنید؟ آیا حاضرید برای آن ناراحت باشید؟ آیا حاضرید به خاطر آن با ترس های خود روبرو شوید؟

استفانی اوکانل رودریگز: آیا قوانین کلی مالی یا بهترین روش هایی وجود دارد که به صاحبان مشاغل مشتاق یا در حال رشد ارائه می دهید؟

پاکو دی لئون: من می‌توانم بگویم که حتماً باید وقت بگذارید تا بفهمید اقتصاد شخصی شما چیست. سطل اول همه چیزهایی است که برای زندگی نیاز دارید. مواد غذایی، سقف بالای سر شما، پرداخت وام دانشجویی. سطل دوم من به عنوان آینده و اهداف نگاه می کنم. این عدد چه چیزی را نشان می دهد و برای چه چیزی می خواهید پس انداز کنید؟ احتمالاً بازنشستگی، احتمالاً یک صندوق اضطراری، احتمالاً تجارت جدید شما. و سپس سطل سومی که دوست دارم به آن نگاه کنم، چیزهای سرگرم کننده است، چیزهای مزخرفی که نیازی ندارید، اما زندگی را سرگرم کننده می کند.

و وقتی می‌توانید این را بدانید، این تعداد به صورت کلی، فکر می‌کنم زمانی که در حال گذار به یک هنر، کارآفرینی، راه‌اندازی کسب‌وکار خود هستید، کار را بسیار آسان‌تر می‌کند، زیرا در این صورت می‌توانید ببینید، خوب، عالی. بیایید فقط چند عدد گرد خوب را در نظر بگیریم. اگر به فکری نیاز دارید، فرض کنید 3000 دلار برای ضروری شما عالی است.

شما می توانید با کسب و کار رو به رشد خود ارزیابی کنید که چه زمانی می خواهید به آن مرحله برسید و سپس می توانید شروع به تصمیم گیری کنید. باشه باحال من می توانم با شغلم به صورت پاره وقت بروم زیرا وسایل ضروری من تحت پوشش هستند یا، امم، از آنجایی که وسایل ضروری من تحت پوشش هستند، حاضرم از چیزهای غیرضروری خود کم کنم.

و شاید حتی این ریسک را بپذیرم که سرمایه گذاری های آینده را برای سه ماه آینده، نمی دانم، خاموش کنم. من فقط میرم دنبالش و ببینم چی میشه بنابراین، نگاه کردن به وضعیت مالی خود در این سه سطل گسترده، فکر می کنم به مردم کمک می کند. هضمش خیلی راحت تره البته، من فکر می کنم همه به یک صندوق اضطراری نیاز دارند. فکر نمی کنم نیازی به گفتن داشته باشم. من فکر می کنم تجربه جمعی ما از آنچه در حال حاضر برای ما اتفاق می افتد، همه چیزهایی را که باید در مورد آن گفته شود، می گوید.

استفانی اوکانل رودریگز: و افرادی که در حال حاضر برای شخص دیگری کار می کنند و می خواهند برای خود شروع به کار کنند، چه سوالات مالی باید بپرسند؟

پاکو دی لئون: منظورم این است که قطعاً فکر می‌کنم آنها باید بپرسند - چیزی که می‌خواهید به دیگران بفروشید، آیا آنها واقعاً آن را می‌خواهند یا فقط می‌خواهید آن را بسازید؟

اگر من فقط بخواهم ژاکت های مخصوص گربه های وگان بسازم، مانند ژاکت هایی که گربه ها وگان می پوشند. اگر بخواهم کاری کنم که گربه‌ها و صاحبان گربه‌ها واقعاً می‌خواهند آن را بخرند، مطمئن نیستم. آنها مجبور نیستند فقط آن را بخواهند. آنها باید حاضر باشند برای آن هزینه کنند. بنابراین اگر به فکر راه اندازی یک کسب و کار هستید، می گویم، سعی کنید چند مشتری پیدا کنید. احتمالاً این مادر و پسر عمویت خواهند بود. و شخص دیگری، اما اگر بتوانید افرادی خارج از حلقه خود را که شما را می شناسند، علاقه مند کنید، مثلاً اگر مادر یا پسر عموی شما شروع به گفتن دوستانشان کند و آنها به دوستان دیگران بگویند، پس این همان داده است، می دانید، مخاطب می گوید ما این را می خواهیم، ​​ما می خواهیم این وجود داشته باشد.

بنابراین می‌توانید، می‌دانید، واقعاً راه‌هایی کم‌هزینه، کم فشار و با فناوری پایین برای دریافت بازخورد درباره ایده‌تان وجود دارد.

استفانی اوکانل رودریگز: درست است، من نیازی به ساختن کل کارخانه تولید ژاکت گربه و سرمایه گذاری 300000 دلاری در لوازم، مواد کارگری ندارم، قبل از اینکه ایده را آزمایش کنید و ببینید آیا واقعاً یک پایگاه مشتری وجود دارد یا خیر.

پاکو دی لئون: دقیقا.

استفانی اوکانل رودریگز: بنابراین آیا اکنون زمان بدی برای شروع یک کسب و کار است، برای میا یا برای هر کسی؟ به قول پاکو، «همیشه فرصت وجود دارد»، حتی در مواقع بحران.

شما می توانید با اصول مالی شروع کنید - تا 6 تا 12 ماه از هزینه های زندگی در پس انداز اضطراری صرفه جویی کنید

و هزینه های ضروری زندگی خود را محاسبه کنید تا بتوانید تصمیمات آگاهانه تری در مورد اینکه پس انداز «کافی» یا درآمد «کافی» حاصل از سرمایه گذاری های کارآفرینی شما واقعاً چگونه است، بگیرید.

شروع یک کسب و کار به معنای انجام یک سرمایه گذاری اولیه بزرگ نیست. حتی به این معنی نیست که شغل فعلی خود را ترک کنید یا امنیت و امنیت یک چک حقوق ثابت را پشت سر بگذارید.

این می تواند به این معنی باشد که فردی را پیدا کنید که قبلاً کاری را که انجام می دهید انجام می دهد و ببینید که آیا می توانید برای او کار کنید یا حتی داوطلب شوید. این می تواند به این معنی باشد که ایده های خود را در کوچکترین مقیاس آزمایش کنید تا ببینید آیا افرادی وجود دارند که می خواهند و مایلند برای چیزی که ما ارائه می دهیم پول بپردازند.

و این می تواند به معنای انجام تحقیقات و کاوش باشد تا ببینید آیا کسب و کاری که برای ایجاد آن کار می کنید واقعاً شما را به آنچه می خواهید احساس کنید نزدیک تر می کند یا اینکه آیا راه دیگری برای رسیدن به آن احساسات قبل از سرمایه گذاری زیاد وجود دارد. یا پول

زیرا همانطور که پاکو برای میا گفت: 'من می خواهم چهره صنعت صابون بز را برای همیشه تغییر دهم' با 'من می خواهم تمام روز بزها را نوازش کنم' واقعاً متفاوت است.

و کنکاش در آنچه واقعاً می‌خواهید احساس کنید و روی آن کار کنید، چیزهای بیشتری را در مورد کارهایی که از نظر مالی برای رسیدن به آن باید انجام دهید به شما می‌گوید.

این پول محرمانه از Kozel Bier بوده است. اگر مانند سوفیا، راز پولی دارید که برای به اشتراک گذاشتن آن در تلاش بوده اید، می توانید به آدرس money dot confidential در real simple dot com ایمیلی برای من ارسال کنید. همچنین می توانید برای ما یک پست صوتی به شماره (929) 352-4106 بگذارید.

Money Confidential توسط Mickey O'Connor، Heather Morgan Shott، Me, Stefanie O'Connell Rodriguez تهیه شده است. با تشکر از تیم تولید ما در Pod People: Rachael King، Matt Sav، Danielle Roth، Chris Browning و Trae Budde .

اگر آنچه را می شنوید دوست دارید، لطفاً نظر خود را در مورد پادکست های اپل برای ما بگذارید یا به دوستان خود در مورد Money Confidential بگویید. کوزل بیر در شهر نیویورک مستقر است. می توانید ما را به صورت آنلاین در realsimple.com پیدا کنید و با جستجوی Kozel Bier در www.magazine.store در نشریه چاپی ما مشترک شوید.

از اینکه به ما پیوستید متشکریم و هفته آینده شما را خواهیم دید.