من گاهی آسیب پذیر هستم و دیگر عذرخواهی را متوقف کرده ام

من در شرف 30 سالگی هستم. من نزدیکترین گروه دوستانم را از 18 سالگی می شناسم ، اما فقط در این سال بود که توانستم به آنها بگویم که در واقع چه احساسی دارم وقتی بچه ها (معمولاً غیرمهم هستند) مرا به هم می ریزند .

این دوستان صمیمی - چهار نفر وجود دارد ، همه عالی ، دختران سفیدپوست از خواب بیدار هستند - و من بیشتر روزها با یکدیگر صحبت می کنم ، اما آنها را با هم در یک گپ گروهی انداختم ، زیرا فهمیدیم که همه ما فقط با گفتن همان حرف به هم تکرار می کنیم چیز. در یک مکان رمزگذاری شده دیجیتالی ، شما در مورد قطارهای تأخیری ، مشکلات کار ، ناهارهای بسته بندی شده فراموش شده صحبت می کنید ، شما آن را نامگذاری می کنید. هیچ موضوعی برای ما پنج نفر خیلی پیش پا افتاده نیست. هیچ چیز هم ممنوع نیست. ما درمورد اینکه چه نوع روشهای پیشگیری از بارداری بهترین نتیجه را دارند پیام می دهیم و در مورد بهترین روز در چرخه قاعدگی برای استفاده از لباس زیر جاذب نازک بحث می کنیم ما ساعتها وقت می گذاریم که در مورد قطع رابطه و قطع رابطه پیام کوتاه ارسال کنیم و زمانی که صحبت از قرارهای نامناسب و رابطه جنسی بدتر می شود یک وقت ناپسند صرف می شود که با عصبانیت روی انگشت شست ضربه بزنیم. شما در حال دریافت تصویر هستید: کف باز است.

ما دوست داریم در مورد همه چیز صحبت کنیم. من بد نیستم که داستان های ترسناک قدمتم را با کسی به اشتراک بگذارم ، چه رسد به نزدیکترین دوستانم. اما وقتی صحبت از چگونگی تأثیر واقعی این برخوردها بر من شد ، من کاملاً صریح و دروغ به دروغ گفتم که به چهار دوست صمیمی خود نزدیک شده ام. آنها همیشه به من اجازه داده بودند که خودم باشم. اما من همچنین می خواستم دختر قوی سیاه باشم. این به معنای پنهان کردن احساس بد من بود.

بیشتر بخوانید: 7 نویسنده آنچه را که دیگر برای آنها عذرخواهی نمی کنند به اشتراک می گذارند

پس از یک رشته به خصوص اتفاقات تکان دهنده با یکی از دوستانم که سال گذشته ملاقات کردم ، وقتی از من پرسیدند آخرین به روزرسانی چیست ، سریع توضیح دادم که او را مسدود کرده ام و وقتی ناگزیر او را بیرون دیدیم به یکی از آنها احتیاج دارد تا مرا پنهان کند از نو. هاااااا هرچند نگران نباشید ، همین است که هست! هان تایپ کردم و صورتم مستقیم مرده بود و اثری از خنده روی لبهایم نبود.

روز بعد ، تلفنم را از جیبم بیرون آوردم و پیام دیگری نوشتم. سلام دخترا. من واقعاً احساس بدی دارم من می دانم که ممکن است به نظر برسد که از عهده کارها برمی آیم ، اما در واقع هر بار که مرد احساس بیهوده و بیهوده ای به من می کند ، باعث می شود احساس من نسبت به آنچه هستم فرسوده شود. نفس عمیقی کشیدم و فرستادم. برای اولین بار ، صادقانه گفتم. در عرض چند ثانیه ، هر چهار نفر با پیام های عشق و پشتیبانی ، با عصبانیت شدید ، متحد و تهدید به حضور در خانه او پاسخ دادند. اگر می دانستم این نتیجه می شود ، شاید تاکنون شخص دیگری بودم. شاید یکی کمتر از ناراحتی و شرم و اندوه. اما اکنون که من فهمیدم که گشودگی ، آسیب پذیری ، صحبت در مورد موضوعات دشوار با همان راحتی که من درمورد اپیلاسیون بیکینی صحبت می کنم ، احساس خوبی دارد ، زندگی کاملاً پرتر است.

Candice Carty-Williams نویسنده رمان است کوینی (16 دلار amazon.com )