به مادر من در روز مادر اول به عنوان یک آشیانه خالی

هیچ درمانی برای لانه خالی وجود ندارد.

بخشی از خلاoid را می توان با استفاده بیش از حد از شکلک قلب قرمز ، برچسب ها در الگوهای رفتاری مربوط به فیس بوک ، بسته های UPS و چت های سریع پر کرد که به طور حتم به مکالمه های چند ساعته تبدیل می شوند. و در حالی که من برای همیشه مدیون فناوری هستم ، می دانم تا زمانی که من در نیویورک هستم و مادرم در کالیفرنیا هستم ، همیشه دو لانه خالی وجود دارد.

با حضور خواهرم در دانشگاه ، این یکشنبه اولین روز مادر در روز عادی مادر است. در آخرین مرحله زندگی خانواده ما: خواهر کوچک من در حال تحصیل برای مسابقات نهایی در شمال کالیفرنیا است و من بسیار ناراحت در شهر نیویورک واقع شده ام ، 3000 مایل از اولین و بهترین دوست من.

چرا هرگز کالیفرنیا را ترک می کنید ؟! یک س -ال معمول است که بومیان ساحل شرقی آماده آویختن مانتوهای پف دار خود را به دلیل زوزه کشیدن فریاد می زنند. این آسان است: من صدای خرابی موج و نزدیكی تقریباً با هر یك از اعضای خانواده بزرگم را به خاطر بوی بیشمار مترو و بیل مكرر رهگذران معامله كردم ، همه به خاطر روزنامه نگاری (و بستنی آمپل هیلز).

چه زمانی او دوباره به کالیفرنیا برمی گردد ؟! سوالی است که مادرم به طور مکرر انجام می دهد ، معمولاً توسط شخصی که او از طریق راه رفتن روزانه در کنار ساحل عبور می کند ، این درخواست را دارد. برای این سeryال خاص ، پاسخی وجود ندارد. و اشکالی ندارد او می گوید که افتخار می کند ، احتمالاً در مورد آخرین مقاله من صحبت می کند ، و سپس به حرکت خود ادامه می دهد. زیرا علیرغم اولویت ما برای حضور هر چه بیشتر در کنار یکدیگر ، لانه به یک دلیل خالی است. با استقبال از تشبیه پنیر برای آنچه در آن است ، زمانی برای پرواز وجود دارد و می توانید آن مکان را پر از عشق و راحتی بی قید و شرط کنید.

اما آنچه من آموخته ام این است که عشق و راحتی بی قید و شرط در محدوده خانه کودکی من نگهداری نمی شود. هیچ چیز با آغوش حماسی او مقایسه نمی شود ، اما صدای مادر و سخنان حکمت آمیز دائماً در دسترس است. او حاضر نیست زنگ خود را کمتر از حجم کامل تنظیم کند ، که فقط وقتی در یک سالن سینما حضور دارد یا وقتی اختلاف ساعت سه ساعته را فراموش می کنم و او را در ساعت 10 صبح / 7 صبح وزوز می کنم ، اما حتی از طریق سبیل او ، شکایت نیمه خواب ، او حاضر ، مثبت و درخشان است.

مادرم می گوید وقتی من و خواهرم در شهر هستیم مردم متوجه می شوند که او می درخشد ، اما من اطمینان دارم که در واقع هیچ وقت از بین نرفته است. من می توانم آن را از طریق تماس FaceTime احساس کنم زیرا او با افتخار از آخرین پیروزی خود پس از مقابله با a ساده واقعی دستور العمل ، و من می توانم آن را ببینم هنگامی که او لبخند تابناک خود را در یک عکس با پدر من براق می کند.

مشکلی که در رابطه ما از راه دور وجود دارد این نیست که ما در داخل خالی هستیم یا اینکه درخشش خود را از دست داده ایم. شاید مناسب تر این باشد که لانه هایمان را سه چهارم پر بخوانیم. برای هر لحظه سپری شدن شخص شخصیتی ناخوشایند و ناراحت کننده وجود دارد و اشک های زیادی هنگام خداحافظی می ریزد ، اما اکنون ما حتی بیشتر هم مشترک هستیم. از بررسی مکان بستنی جدید ، بررسی کردم که آیا پدر دیشب کانال History را خدشه دار کرده یا خاموش کرده است ، ما هرگز برای مرور روزانه خیلی دور نیستیم.

هجده سال در لانه پیوند مهیبی ایجاد کرد ، اما چهار سال خارج از لانه ما را در معرض مزایای گرامی داشتن هر شکلک چشم قلب و تک یادداشت های دست نویس قرار داده است (همیشه با ارسال مداوم: XOXO ، M.)

مامان لانه شما ممکن است در حال حاضر کمی خالی احساس شود ، اما قلب من خیلی پر است. امیدوارم مال شما هم باشد. من وقتی شما را می بینم شما را می بینم و مهمتر از همه ، همیشه شما را دوست خواهم داشت. روز مادر مبارک!

(اوه ، و بعداً با شما تماس خواهم گرفت.)