این خانواده 6 نفره دره سیلیکون را ترک کردند تا تبدیل به یک دامدار گاو شوند - در اینجا نحوه ساخت سوئیچ آورده شده است

تابستان قبل کلاس هشتم ، وقتی همسالانش روزهای تنبل استراحت را با دوچرخه سواری و رفتن به بازار می گذراندند ، ماری هفرنان 14 ساله اولین تجارت خود را شروع کرد. پس از اینکه یک عمه او را برای پرستاری از چند پسر عموی خود دعوت کرد ، مری تصمیم گرفت با راه اندازی یک راهپیمایی سرگرم کننده Mary’s Summer در حیاط پشتی پدر و مادرش در منلو پارک ، کالیفرنیا - راه خود را بالا ببرد. من فکر کردم که ممکن است برخی دیگر از بچه های محله را نیز تماشا کنم و ارزش آن را داشته باشم ، او درباره دوازده اتهام خود گفت. این اشکال کارآفرینی را برای من ایجاد کرد.

در اوایل 30 سالگی ، مری ، اکنون 40 ساله ، با موفقیت 10 کسب و کار کوچک با همسرش برایان که اکنون 47 سال دارد افتتاح کرده بود. این مراکز شامل یک مرکز تدریس خصوصی ، یک فروشگاه گل ، یک مرکز مهد کودک و دو رستوران از مزرعه به میز دیگر بود. . هنگامی که زوجین در تهیه گوشت پرورشی از نظر اخلاقی با مشکلی روبرو شدند ، مری مانع را به عنوان یک فرصت دوباره تهیه کرد. او می گوید ما دقیقاً می دانستیم که حیوانات را چگونه پرورش می دهیم. او فکر کرد ، چرا ما نمی توانیم فقط خودمان این کار را انجام دهیم؟ مری و برایان مدتها آرزوی خرید ملک در خارج از شهر را داشتند. یک تجارت دام به طور بالقوه می تواند یک هدف دوگانه داشته باشد - تهیه گوشت برای رستوران های آنها و فرار شبانه روزی خانواده آنها باشد.

Heffernans ، Sharps Gulch Ranch ، مزرعه دام 160 ساله در فورت جونز ، کالیفرنیا را در تاریخ 27 دسامبر 2013 ، حدود شش هفته پس از اولین گشت و گذار در 1800 هکتار آن ، خریداری کرد. در ابتدا ، این زوج یک مدیر دامداری استخدام کردند ، که قصد داشت آخر هفته ها - یک سفر رفت و برگشت 12 ساعته - را به عقب و جلو رفت و آمد کند تا بتوانند سایر مشاغل خود را اداره کنند. فقط چند تعطیلات آخر هفته در مزرعه طول کشید تا این زوج متوجه شوند که خانواده شان در این محیط جدید چقدر خوشبخت ترند. آنها عاشق ریتم روزانه مراقبت از حیوانات خود ، هوای تازه و فضای پرسه زدن ، جامعه گره خورده فورت جونز بودند. سیلیکون ولی از کودکی ماری به طور قابل توجهی تغییر کرده بود. اگرچه آنها بسیاری از موفقیت های تجاری خود را مرهون رشد نجومی و ثروتمندی منطقه می دانند ، اما هافرنان از تلاش برای همگام سازی خسته شده اند. آنها نگران بودند دخترانشان با نگاهی کج به دنیا بزرگ شوند.

در ماه آوریل ، هنگامی که از هشتمین سفر آخر هفته خود به مزرعه به منطقه خلیج برمی گشتند ، این دو در مورد گزینه های خود بحث کردند. زندگی در فورت جونز به صورت تمام وقت باعث می شود که مشاغل دیگر آنها دشوار باشد ، کاری که باید از راه دور انجام دهند. اگر آنها مشاغل خود را بفروشند ، می توانند در این کار جدید شرکت کنند ، اما آنها باید همانطور که در ابتدا برنامه ریزی کرده بودند ، یک تجارت دامداری مناسب ایجاد کنند که در حال حاضر پایگاه مشتری موجود از دو رستوران آنها را نداشته باشد. سرانجام این تصمیم به سبک زندگی آنها برای چهار دختری که در پشت ماشین خوابیده بودند ، رسید. این حرکت برای آنها ، برای آینده آنها بود. هفرنان همه در آنجا بودند.

0419 0419 اعتبار: کریستا رنی

دو ماه بعد ، آنها بجز یکی از شرکتهای خود را به فروش رسانده بودند (مری اولین تجارت خود را که یک مرکز آموزش بود ادامه می داد ، اما اخیراً آن را فروخت) و با دخترانشان از خانه رویایی 5000 فوت مربعی صنعتگر در لس آلتوس به یک روستایی تبدیل شدند ، کابین سرایدار 780 فوت مربعی در Sharps Gulch. ماری اکنون می گوید ، این بسیار دور از وجود راحت حومه ما بود. Heffernans دو ظرف بزرگ ذخیره سازی را با وسایل خود پر کرده بودند (آنها بعداً وسایل و سایر وسایل خود را در اطراف ملک تغییر مکان دادند) ، ماشین خود را بسته بندی کردند و رانندگی طولانی را در روزی انجام دادند که بزرگترین کودکستان آنها را به پایان رساند.

آنها فکر کردند حرکت آنها ، که برایان توصیف می کند از یک خانه بزرگ با یک حیاط پشتی کوچک به یک خانه کوچک با یک حیاط خلوت بزرگ ، دشوار است - به طوری که آنها به عنوان یک طرح B برای شش خانه خود را در لس آلتوس نگه داشتند. ماه قبل از فروش. مری می گوید ، اما ما یاد گرفتیم که برای داشتن زندگی بسیار شاد و راضی کننده به چیزهای زیادی احتیاج نداریم. چهار خواهر هفرنان قبل از اینکه در اتاق زیر شیروانی قرار بگیرند به مدت دو سال یک تخت مشترک داشتند. گرچه بیشتر شب ها هنوز می توانید آنها را در اتاق نشیمن با هم پیدا کنید و کنار اجاق گاز بخوابند.

پس از نقل مکان ، مری و برایان خود را به یادگیری انداختند. آنها خانه جدید خود را نامگذاری کردند پنج مزرعه مریم - برای مری و دخترانشان ، MaryFrances (فرانسی ، 11 ساله) ، MaryMarjorie (مایزی ، 9 ساله) ، MaryJane (جانی ، 8 ساله) و MaryTeresa (تسا ، 6 ساله). در حالی که هیچکدام تجربه دامداری نداشتند ، برایان در یک مزرعه یونجه و یونجه پرورش یافت ، بنابراین حداقل می دانست چگونه می تواند خوراک پرورش دهد. برادر همسر برایان ، یک گاودار نسل پنجم از اورگان ، یک مربی بسیار ارزشمند شد. همسایگان کمک کردند و این زوج ده ها کتاب خواندند و آموزشهای آنلاین را تماشا کردند - یک ویدیوی YouTube به زبان سواحیلی ، مری را در اولین اختگی خوکچه ها راهنمایی کرد. در چهار ماه اول ، برایان دو بار به عنوان دامدار و وکیل کار می کرد ، اما به زودی تصمیم گرفت که فقط در مزرعه تمرکز کند.

خواهران هفرنان از بدو تأسیس تاکنون بخشی جدایی ناپذیر از مزرعه Five Marys Farms بوده اند: جمع آوری تخم مرغ ، بره و گوساله های شیردهی و کمک به غذای دور. مری می گوید چاره ای نبود جز اینکه آنها را قدم بردارند. آنها بسیار تواناتر و مسئولیت پذیرتر شده اند. مری و برایان می گویند دختران - همگی زیر سن 6 سالگی هنگام جابجایی - بدون خداحافظی اشک آور از هم مدرسه ای ها و دوستانشان ، می توانستند به آرامی به زندگی دامداری بروند. دختران اولین کسی هستند که به شما می گویند کشور جایی است که قرار بود بزرگ شوند. آنها از دویدن در میان چمن ها و بره های قاچاق لذت می برند. فرانسی از خودمختاری قدردانی می کند: اکنون نمی توانم به شهر برگردم. ما عاشق این هستیم که تمام روز بیرون باشیم ، کار کنیم و در مزرعه اسب سوار شویم. ما استقلال بسیار بیشتری داریم. کوچکترین ، تسا ، ترجیح خاص تری دارد: در شهر شما باید کفش بپوشید. ترجیح می دهم پابرهنه در گل و لای باشم.

این خانواده موانع زیادی را پشت سر گذاشته است. تا کنون بزرگترین مسئله در مورد چگونگی ارائه گوشت آنها بود. در آغاز ، هفرنانی ها سعی کردند محصول 30 بره اول خود را مستقیماً از طریق ایمیل با دوستان و آشنایان خود در منطقه خلیج فارس و تهیه تحویل درب منزل ، مستقیماً به مصرف کنندگان بفروشند. مری در مورد خرابکاری می گوید ، من در حال تلاش برای انجام 27 سفارش هستم که 13 ساعت در خنک کننده های گوشت و چهار بچه گریان گیر افتاده ام. در نیمه راه ، با گریه اشک برایان تماس گرفتم و گفتم ، 'ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم. این پایدار نیست.

مری تحقیق درباره فروش آنلاین را آغاز کرد. او بدون بودجه تبلیغاتی زیاد ، در شبکه های اجتماعی به بازار عرضه شد و تصاویر و فیلم هایی را از زندگی روزمره آنها - از حملات کایوت گرفته تا دور آرام تغذیه - در اینستاگرام منتشر کرد و افراد دیگری را جمع کرد. تلاش های او نتیجه داد: پنج مشتری ماریز فارم از سال 2016 چهار برابر شده است. آنها اکنون بیش از 800 جعبه در ماه در سراسر کشور حمل می کنند. آنها همچنین خانه های عقب نشینی زنان را ارائه می دهند و یک فروشگاه مزرعه ، یک مهمانخانه و یک رستوران را اداره می کنند ، Five Marys M5 Burgerhouse ، در مرکز شهر فورت جونز.

مری می گوید مهم است که او با جامعه جدید خود و سایر کشاورزان ارتباط برقرار کند. او می گوید چند تردید وجود دارد. اما اگر مزرعه خود را به روی مردم باز می کنید و آنها را به خوردن غذای خود دعوت می کنید ، به شما کمک می کند تا داستان کشاورزی را بگویید. روایت آن داستان دشوارتر می شود. او سعی کرده است آنچه را که آموخته است - در مورد ساخت مزرعه و ایجاد تنوع در تجارت - از طریق یک کارگاه تجارت کوچک در فورت جونز و یک دوره الکترونیکی به اشتراک بگذارد.

0419 0419 اعتبار: کریستا رنی

صبح بیدار شدن قبل از طلوع آفتاب ، هفت روز در هفته ، برایان اولین کسی است که به انبارها می رود. وی واگن غذای خود را با 85 عدد یوجه 120 پوندی یونجه بار می کند. سپس تمام خانواده به داخل کامیون انباشته می شوند تا خود را به کوه ها برسانند ، جایی که از اواخر پاییز تا اوایل بهار گاوها را تغذیه می کنند. دختران آنها به سمت گاوهای جمع کننده پولک می اندازند. پس از تغذیه گاوها ، خانواده کامیون را بار خوراک گوسفندان ، سپس خوک ها و سرانجام مرغ ها بارگیری می کنند. دو تا سه ساعت طول می کشد - یک بار صبح و یک بار دیگر شب - برای تغذیه همه حیوانات آنها. برایان می گوید ، حتی اگر او اکنون بیشتر کار می کند ، سخت ترین روز رنکینگ من هنوز از بهترین روزهای کاری خود بهتر است.

پس از تغذیه صبح ، مری دختران خود را در مدرسه ابتدایی محلی رها می کند و سپس به طور معمول برای کار به فروشگاه آنها می رود. همزمان با گسترش مزرعه Five Marys ، هفرنان توانسته اند کارمندانی استخدام کنند. پنج روز در هفته ، برایان با یک دست جوان گاوداری کار می کند ، که به او در لیست کارهای پایان ناپذیر کمک می کند: تعمیر نرده ها ، انتقال خطوط آب ، پیدا کردن حیوانات فراری. مری یک زن دست راست دارد که از جمله کارهای دیگر به او در انجام سفارشات و راه اندازی فروشگاه کمک می کند و آنها برای ماههای شلوغ تابستان یک کارآموز فصلی را به همراه می آورند.

زندگی گاوداری همه جنجال های رویایی و غروب خورشید با شکوه نیست. روزی را در نظر بگیرید که مری ، هر چهار دختر یدک کش ، برای یافتن یک میش بزرگتر که در حال زایمان است ، رحم او افتاده را در نظر بگیرید: همه ما برای کمک به او دویدیم. او رنج می برد ، و ما داشتیم او را از دست می دادیم. من رفتم اسلحه را گرفتم و آن را پر کردم. دیدم که دختران قبلاً به مکانی امن در بالای تپه رفته بودند. پس از آن آنها با من کار کردند تا مادر را در بخش C برسانند و سعی کنند دو بره کوچک را نجات دهند. متأسفانه ، هیچکدام موفق نشدند. آن تجربیات به شما می چسبد.

اگرچه دل درد بخشی طبیعی از زندگی روزمره در مزرعه است ، اما هفرنان یاد گرفته اند که این سختی ها را با هم مرور کنند. ما اکنون یک حساب پس انداز عظیم یا یک خانه بزرگ فانتزی نداریم ، اما او هنوز می گوید که وقتی من و برایان بیرون از حیوانات خود غذا می خوریم ، قرار تاریخی است. من هر روز را با شوهر و فرزندانم می گذرانم و کاری را انجام می دهم که به شدت باور کردم. این - نه پول در بانک - جایی است که خوشبختی نهفته است.