بزرگترین فاجعه زیبایی شما چه بود؟

تهدید قرمز (مو)

من به طور طبیعی موهای بور توت فرنگی فر دارم و به دلایلی عجیب تصمیم گرفتم پرم بگیرم و موهایم را قرمز روشن رنگ کنم. نتیجه افتضاح بود. نمی دانستم که مادرم در مورد خواستگاری به برادرم گفته است. وقتی به خانه رسید ، با لووسی قوی استقبال کرد ، من خانه هستم!
جولیانا کلارکسون
گلدن ولی ، مینه سوتا

برش های Superbad

دهه 1980 بود ، موهاك در آنجا بود و آرایشگر من تازه از یك نمایشگاه مو در شهر نیویورك برگشته بود ، كه بیش از حد برای شهر معمول پنسیلوانیا در حومه شهر ما الهام گرفته بود. من از او خواستم چیز جدیدی را روی موهای کوتاه که قبلاً امتحان کرده ام امتحان کند نتیجه؟ کوتاهی مویی با کناره ها و پشت تراشیده شده و کمی موهای روی سر. من از سالن با افرادم تماس گرفتم و به آنها هشدار دادم كه در هنگام بازگشت به خانه هراسي را متحمل خواهند شد. وقتی وارد اتاق نشیمن می شدم ، پدر و مادرم با کیسه های کاغذی بالای سرشان نشسته بودند. نیازی به گفتن نیست ، آنها به من یاد دادند که همیشه به خودم بخندم ... و این موها دوباره رشد می کنند. خیلی دوست دارم بگویم که من هرگز اشتباه دیگری در سالن انجام ندادم ، اما بعد از پودل پودل و بور پلاتین مادونا ، من سرانجام موهای قهوه ای ظریف خود را درست همانطور که هست قبول می کنم.
جودی شولتز
لانس داون ، پنسیلوانیا

موهای دبیرستان در اواخر دهه 80 به صورت روزانه. پرم بد ، موی چتری اذیت شده ، Sun In brassiness ، مه AquaNet. فقط یک کتاب سال 1986 را برای اثبات ورق بزنید.
مگان مکای
نیویورک، نیویورک

وقتی شش سالم بود ، کمان داشت که مدام می افتاد ، بنابراین برای رفع آن ، از نوار چسب پدرم استفاده کردم. درست بود ... مادر من مجبور شد آن را قطع کند. به دلیل موهایی که صاف ایستاده بودند تا اینکه ماه ها بعد رشد کردند ، به ویسکر ملقب شدم.
کلی اشباو
میدولایکس ، تگزاس

مادرم همیشه به من می گفت که اوج بیوه من نمادی از زیبایی ایرلندی است ، اما من از آن متنفر بودم و می خواستم خط موی صافی داشته باشم. بنابراین وقتی 14 ساله بودم ، قیچی های برقی را که بر روی سگ استفاده کردیم ، برداشتم و قله بیوه خود را تراشیدم ، که منجر به ایجاد یک مثلث فاجعه بار کلاه بر پیشانی من شد. پانزده سال بعد ، وقتی که ما آلبوم های قدیمی را نشان می دهیم که سایه پنج ساعت من را نشان می دهد ، خانواده من هنوز می خندند.
کارولین گریل
بروکلین ، نیویورک

من یک بار به یک آرایشگر جدید گفتم ، نگران نباشید. نمی توانید خیلی کوتاه کنید. کلمات غیر واقعی بیشتر هرگز گفته نشد من موهای کوتاه را دوست دارم ، اما شما می دانید که وقتی شوهرتان می گوید احساس می کند مثل اینکه باید به شما سلام کند ، خیلی زیاد رفته اید.
سوزان کردن
مالورن ، پنسیلوانیا


برای رنگ آمیزی برای

سراغ هایلایت رفتم و موهایم صورتی رنگ شد. من با بهترین دوست و همسرانمان سالن را برای قرار ناهار ترک کردم ، با این فکر که بعد از آن برمی گردم تا آن را درست کنم. در رستوران ، شوهرم من را دید و گفت ، تو موهای کوچک پونی من را داری. بهترین دوست من به من گفت که شبیه عروسک لیدل کیدل هستم. شوهرش عاقلانه گفت ، من یک کلمه نمی گویم.
مولی کولی ایروین
لوبوک ، تگزاس

من یک بار سه کار رنگ آمیزی پی در پی انجام دادم و سعی کردم رنگی عالی داشته باشم و به جای آن موهای سبز پیدا کردم. اما دوست پسر جدیدم دست و پا نمی زد. او نگهبان بود. من در نهایت با یک کار جدید ، یک رنگ جدید ... و یک شوهر مواجه شدم.
ریگان پستون
لادرا رانچ ، کالیفرنیا

من تصمیم گرفتم در تعطیلات کاری خود به آرایشگاه بروم زیرا روز موهایم بد بود. آرایشگر رنگی روی موهای من گذاشت اما من را فراموش کرد. هنگامی که او بازگشت ، برجسته سفید بود. برای یکنواخت کردن مسائل ، او مرا به عنوان یک راه حل موقت بور کرد. من نه تنها خیلی دیر به کار برگشتم ، بلکه پذیرنده مرا متوقف کرد زیرا او نمی دانست من کیستم. سپس او فریاد زد. در آن زمان ، دیگران به منطقه پذیرایی آمدند تا همکار کار خود را ببینند که با سبزه ای برای ناهار رفته بود و مانند مریلین مونرو بازگشت. من در راه بازگشت به خانه رنگ موهای خود را خریداری کردم و خودم آن را برنز رنگ کردم.
دلین پاک کن
گرند رپیدز ، میشیگان

چهره سازی

اولین باری که آمپول های آرایشی زدم ، ابروهایم روی پیشانی ام پایین افتاد تا اینکه شبیه زن غاری شدم. ظاهراً متخصص پوست گروه عضلانی اشتباهی را تزریق کرده است. همکارانم سخنگوی خود را انتخاب کردند تا به من بگویند دیگر هرگز این کار را نکن. آنها مرا به چشمهای عصبانی صدا کردند. من حتی مجبور شدم عکس شناسه شرکتم را دوباره تهیه کنم. وقتی به دکتر برگشتم ، او به من گفت که من باید یک ماه عینک آفتابی بزنم ، تا زمانی که اثرات آن از بین برود.
سندی سلمر
جکسونویل ، فلوریدا

فر کننده مژه من به نوعی نامرتب شد. به جای اینکه مژه هایم را حلقه کند ، مثل گیوتین آنها را خرد کرد! به دلیل اینکه مژه ها بتدریج دوباره رشد می کردند ، خردهای خرد چند هفته مسخره به نظر می رسید.
اشلی پتری
ایندیاناپولیس ، ایندیانا

داشتم بیرون می رفتم و ابروهایم به شدت نیاز به فرم دادن داشتند. زمان کافی برای تعیین وقت کافی نبود ، بنابراین مجبور شدم خودم آنها را انجام دهم. تصمیم گرفتم درمان جدید موم را امتحان کنم ، درمانی که از نوارهای پارچه ای استفاده می کند. وقتی پارچه را استفاده کردم و اساساً یک نوار عمودی مو را در مرکز ابرو برداشتم ، روی پخش شدن موم حساب نکردم. خوشبختانه ، من شوهر فوق العاده ای دارم که همیشه احساس زیبایی می کند ، حتی وقتی از خندیدن نفس نمی کشد.
نیکول اندرسون
دانورس ، ماساچوست

عروسی من یک فاجعه زیبایی فوق العاده بود. آرایشگر و آرایشگر من دوست داشت لباس کشیده بپوشد ، و او فقط تصور کرد که من به تمام آرایش هایی که انجام داده است نیاز دارم. مادر و خواهرم با وحشت تماشا کردند اما نتوانستند یک کلمه بگویند. خواهرزاده سه ساله من غیر قابل تسکین بود. بله ، کار آرایش من باعث شد که از ویدیوی Michael Jackson’s Thriller به شخصیتی شبیه شوم: خطوط خاکستری برای استخوان گونه ، پودر سفید در تمام صورتم و غیره. بنابراین قبل از مراسم صورتم را شستم و آرایش خودم را انجام دادم.
سالی کوکرناک Millwood
میلتون ، ماساچوست

در دهه 1970 با یکی از دوستانم در یک نمایش شرکت کردم. بازی تراژدی بود و من بدون هانکی و دستمال کاغذی گریه کردم. بعد از آن ، من و دوستم برای نوشیدنی و شام بیرون رفتیم و اوقات خوبی را سپری کردیم. بعداً ، وقتی به خانه رسیدم ، دیدم که ریمل سیاه من مانند لک پیروت ، در لکه های آبکی روی گونه های من خط زده است. ظاهراً ساعتها همین طور بوده است. مادرم حق داشت: همیشه هانکی داشته باش.
روز لین
بروکلین پارک ، مینه سوتا

قبل از ارائه در محل کار ، قرار ملاقات با دندانپزشک داشتم. او مجبور شد یک پرکردن کند و دهانم بی حس شد. با عجله از مطب دندانپزشک به محل کار خود رسیدم و به سرعت رژ لب را در ماشین قرار دادم. وقتی دهانتان بیهوش می شود ، نمی توانید لبهایتان را پایان دهید ، بنابراین من با رژ لب آغشته به اطراف دهانم پیچیدم. خوشبختانه ، من قبل از ارائه سخنرانی خود اشتباه کردم.
پیج لی
شیکاگو، ایالت ایلینویز

من 16 ساله بودم و به طور خطرناکی به یک آینه بزرگ کننده و یک موچین مسلح شده بودم. مورد بعدی که می دانستم ، ابروهایم را تقریباً به دلیل عدم وجود موچین کرده بودم. تنها چیزی که برایم باقی مانده بود ابروهایی با طول مداد نازک و نگاهی متعجب به همیشگی بود. من هنوز به یاد دارم که مادرم با دیدن قتل عام ابرو سعی می کرد نخندد.
جاستین شری
دریاچه Hiawatha ، نیوجرسی


بلایای طبیعی

وقتی 17 سالم بود ، برای کاهش پف ، برشهای خیار را روی پلکهایم گذاشتم. ظاهراً به خیار حساسیت داشتم ، چون چشمانم ورم کرده بود. کمپرس سرد تورم را کمی کاهش داد ، اما من مجبور شدم در کنسرت راک که آن شب به آنجا رفتم ، از عینک آفتابی استفاده کنم. دوستانم بی وقفه مرا طعنه می زدند.
چای هورنبورگ
آستین ، تگزاس

به دهه 80 میلادی ، من در مورد فواید قرار دادن تخم مرغ خام در موهای خود به عنوان نرم کننده خواندم. من و بهترین دوست من فکر می کردیم حتی بهتر است اگر بگذاریم تخم مرغ گرم شود و واقعاً خیس بخورد. بنابراین ما در آفتاب تابستان بیرون نشستیم و گو را در پوست سر خود ماساژ دادیم. لازم نیست که دانشمند موشک باشید تا بفهمید چه اتفاقی افتاده است. تخم مرغ خرد شده را به مدت یک هفته از موهای خود شانه زدیم. شاید باید سس تند اضافه می کردیم؟
الین آدامز
دنور ، کلرادو

موج بگیر

وقتی هشت ساله بودم ، مادرم تصمیم گرفت خانه دائمی به من بدهد. وقتی اخبار تلویزیونی مبنی بر ترور رئیس جمهور کندی ، موهای من کاملاً بلند شد. مادرم چنان درگیر این پوشش شده بود كه كاملاً موهای من را فراموش كرد تا اینکه پدرم آن شب به خانه آمد و پرسید ، چرا كیم در بیگودی است؟ تمام موهای سر من از ریشه ها جدا شد ، به جز یک وصله مقاوم در وسط ... من را به عنوان اولین شخص در شهر موهاک درآورد.
کیم ویلی
شارلوت ، کارولینای شمالی

شاید من در 13 سالگی ابراز حقایق خود می کردم ، اما بعد جلو رفتم و در 25 سالگی دوباره این کار را کردم. این حالت باعث شد که من شبیه یک پورنو ستاره دهه 70 باشم. من از آن زمان درس خود را آموخته ام.
جولی یوهانس
مینتورن ، کلرادو

من به عنوان یک کودک مو فرفری از توجهی که خواهر کوچکترم در مراسم شنبه شب داشت موهای صاف خود را به حالت سنجاق برای کلیسا در روز یکشنبه گرفت ، ناراحت شدم. بعد از اینکه بیش از یک ماه سر و صدا کردم ، مادرم موافقت کرد که موهای فرفری من را بپوشاند اما هشدار داد که بعد از آن مجبور به رفتن به کلیسا خواهم شد ، مهم نیست که چطور این حالت بیرون بیاید. در سن جوانی ، یک درس مادام العمر آموختم که با آنچه مادر طبیعت به من داده است ، اشتباه نگیرم. و ، بله ، به کلیسا رفتم که شبیه یک فاجعه بودم.
پام هورنر
گیبسون ، بریتیش کلمبیا

من در حالی که چتری هایم را در یکی از آن بیگودی های صورتی خیلی بزرگ جمع کردم ، در کباب رئیس های شوهرم حاضر شدم. شوهرم فکر کرد که من یک بیانیه مد ارائه می دهم و تصمیم گرفت چیزی نگویم.
امی اسگالیونه
کانتون شمالی ، اوهایو


عجایب بی مو

در 16 سالگی ، می خواستم پاهای صاف و ابریشمی با لباس شنای جدیدم برای مهمانی استخر بروم. من موم پا گذاشتم ، آن را برای مدت زمان تعیین شده ای روشن گذاشتم ، و فقط بعد فهمیدم که قبل از استفاده از مرحله پودر کردن پاهایم کنار رفته ام. پدرم سعی کرد مرا با چاقوی جیبی بیرون بکشد. من در مهمانی با پاهای قرمز و خام که هنوز هم وصله های ورزشی موم سبز منزجر کننده بودند ، به پایان رسیدم. من فقط سپاسگزارم که خط بیکینی خود را انجام ندادم.
دیرس جانسون
لانگ ویو ، واشنگتن

آزمایش حذف موهای زائد من با یک محصول ژل جدید و ظاهرا ملایم ، قطعاً دردناک ترین و بد زمان ترین فاجعه بود. شب قبل از تعطیلات ساحلی بود و زیر بغلم تاول زد. برای افزودن توهین به آسیب ، هیچ مویی برداشته نشد. من با کیسه های یخ زیر بغل موهایم به سمت کیپ کد رفتم.
لورا راچینسکی
نوروک ، کنتیکت

من که در دانشگاه ضعیف بودم ، این واقعیت را که آهن پیچش یا حلقه زنی من در حال خروج بود نادیده گرفتم. در آخرین مأموریت خود ، آنقدر داغ شد که چتری های من را سوخت. در آن زمان ضربه ای بود ، همانطور که سعی کردم بفهمم با موهای دو میلی متر چه کاری باید انجام دهم ، اما 10 سال بعد من و بهترین دوست من خیلی سخت می خندیم ، هر وقت به آن فکر می کنیم گریه می کنیم.
میشل دیرکس
هلیارد ، اوهایو