10 س toالی که اکنون از مادر خود بپرسید

مامان ، من باید چیزی از شما بپرسم ، هنری هفت ساله من شروع می کند. او با آن چشمان موقر به من خیره می شود و من خودم را فولاد می کنم. با توجه به خانواده منحصر به فرد ما ، هر تعداد چیزهایی می تواند باشد. چرا شما و بابا در جاهای جداگانه زندگی می کنید؟ (ما ازدواج کرده ایم اما هرگز تحمل زندگی مشترک را نداریم.) چرا گاس با بچه های دیگر خیلی متفاوت است؟ (برادر دوقلوی هنری خفیف اوتیسم است.) چرا بابا تمام وقت خسته به نظر می رسد؟ (شوهر من 68 ساله بود که پسران ما به دنیا آمدند ... شما ریاضی می کنید.) من آماده هستم.

به نظر شما تف بهتر از آب تمیز می کند؟ او می پرسد. شما همیشه از آن برای پاک کردن صورتم استفاده می کنید.

می دانید ، این یک بد سوال و به نوعی ، هر انفجار کنجکاوی این امید را به من می دهد که پسرانم همچنان درباره چیزهای جالب و شخصی تر ، به من سizال می کنند. زیرا ، به عنوان بزرگسال ، بسیاری از ما در مورد مادران خود به اندازه کافی س askال نمی کنیم. (شاید ترسیده باشیم. به احتمال زیاد فقط نکن به آن نزدیک شوید.) با این وجود هیچ راهی بهتر برای نزدیک شدن به یک شخص وجود ندارد ، حتی اگر تمام زندگی خود را با او می شناسید. بنابراین ، پس از یک نظرسنجی کاملاً غیر علمی از دوستان و آشنایان ، من برای شروع 10 سوال جستجو کردم. این روز مادر را امتحان کنید. حتی ممکن است در مورد خود چیزی یاد بگیرید.

1. یک کاری که شما به عنوان یک مادر می توانستید متفاوت انجام دهید چیست؟
اخیراً این مکالمه را با شخصی انجام داده ام که یکی از بهترین مادرانی را می شناسم که می شناسم ... نوعی که هرگز کنسرت بچه ها یا کنفرانس PTA را از دست نداده است. فرزندان او اکنون بزرگ شده اند ، و آنها نه مستقل هستند و نه به ویژه سپاسگزار هستند. او به من گفت باید اجازه می دادم آنها شکست بخورند. وقتی دخترم فراموش کرد که تکالیف خود را انجام دهد ، من نباید این کار را برای او انجام می دادم. وقتی آن دیگری دزدی از مغازه گرفت ، باید اجازه می دادم كه او یك شب را در زندان بگذراند. خوب یا بد ، مادر شما احتمالاً خیلی به این موضوع فکر کرده است.

2. چرا تصمیم گرفتید در کنار پدرم باشید؟
او را نگاه کن! مادرم با ستایش می گوید. او دقیقاً شبیه Jascha Heifetz است! در واقع او این کار را می کند. اما هایفز ، شاید بزرگترین ویولونیست جهان ، یک شخص عجیب و غریب بود. و پدر من حتی ویولن هم نمی زند. (که کمی شبیه یک حسابدار است که تصویر تف مایک جاگر را نشان می دهد.) پس آیا چیز دیگری وجود داشت؟ مادرم که وقتی در دهه 1950 با هم ملاقات کردند در دانشکده پزشکی بود ، می گوید خوب او زنان هوشمند را دوست داشت. آن وقت خیلی از مردها برنگشتند. دلیل بدی برای ازدواج با کسی نیست. خوشحالم که پرسیدم

3. از چه طرقی فکر می کنید من مثل شما هستم؟ و مثل شما نیست؟
دقت در اینجا مهم نیست ؛ می خواهید برداشت های او را بدانید. آیا او فکر می کند شما بهترین ویژگی های او را دارید یا بدترین او را؟ (و آیا شما موافقید؟) آیا شباهت ها و تفاوت های شما با هم مکمل هستند ... این باعث می شود شما هر دو کلیک کنید ... یا علت همه درگیری های شما است؟

4. کدام یک از ما بچه ها را بیشتر دوست داشتید؟
خوب ، به احتمال زیاد او از این سوال طفره می رود. اما احتمالاً مجبور خواهید شد که از او تعارف کنید ... شما کسی بودید که در سه سالگی میز را چیده اید ... و کمی درک می کنید که او چگونه به هر یک از شما نگاه می کند. و اگر او پاسخ مستقیمی بدهد؟ خوب ، همه شما چیز جدیدی برای اصلاح خواهید داشت.

5- آیا چیزی وجود دارد که شما همیشه دوست داشته باشید به من بگویید اما هرگز آن را نداشته اید؟
زنی که این س suggestedال را مطرح می کرد در اواخر زندگی آموخته بود که عمه ای که در دوران بزرگ شدن با والدینش زندگی کرده بود ، در واقع معشوق پدرش بود ... قراردادی که ظاهراً مناسب همه افراد درگیر بود. اسرار مادر شما ممکن است کمی خیره کننده باشد. اما شنیدن چیزی که او مانع آن شده است ممکن است رابطه شما را به قلمروی ناشناخته (خوب) برساند.

6. آیا فکر می کنید مادر شدن اکنون آسان تر یا دشوارتر از زمانی است که خانواده ما را بزرگ می کردید؟
ما ممکن است در مورد ساعات بیشتر کار در خارج از خانه و رقابت با تلفن های همراه بچه هایمان برای جلب توجه ، ناراحت شویم ، اما مادران ما جنگ های دیگری داشتند. یکی از دوستانش گزارش می دهد که مادرم فکر می کند اگر شغلی داشته باشد ، کمتر ناامید و مادر بهتری می شده است. لازم نیست شما دو نفر باشید شرایط تأخیر لحظه ای بیش از این ، اما با درک آنچه که او تجربه کرده است ، شما ممکن است وضعیت خود را بیشتر درک کنید.

7. آیا چیزی وجود دارد که از عدم پرسش آن پشیمان شوید شما والدین؟
در نظرسنجی غیررسمی من ، این لیست ادامه داشت و همه چیز را پوشش می داد ، از آیا شما تا به حال به این فکر کرده اید که پدرم را برای شخص دیگری بگذارید؟ و آیا تا به حال می خواستید فقط حوله بیندازید؟ به چه موسیقی می خواهید در مراسم خاکسپاری شما پخش شود؟ مردم از آنچه که نپرسیده اند پشیمان شدند ... هرگز از آنچه که داشته اند ، پشیمان شدند.

8. بهترین کاری که اکنون می توانم برای شما انجام دهم چیست؟
مادرم ظریف نیست: هر روز زنگ بزن. اگر این کار را نکنید ، فکر می کنم شما مرده اید. دوستان دیگری که طی این سالها این سوال را پرسیده بودند ، همیشه تعجب کردند. یک مادر می خواست دخترش به او استفاده از کامپیوتر را بیاموزد. دیگری می خواست پسرش ، یک جراح پلاستیک ، به او لیفت صورت بدهد. (لحظه ای داشتم که دقیقاً دوست نداشتم پوست مادرم را بردارم ، اما فکر می کردم می توانم کار بهتری نسبت به دیگران انجام دهم.) مادر یک همکار جوان می خواست با دوستانش ملاقات کند. او می گوید من همیشه فکر می کردم که او به آنها علاقه ای ندارد. در واقع ، مادرم فقط خجالتی بود.

9. آیا چیزی وجود دارد که شما آرزو می کنید بین ما متفاوت باشد ... یا هنوز هم دوست دارید آن را تغییر دهید؟
این پرسش مادر یک مادر را بر آن داشت تا برای اولین بار در سفر با دختر 30 ساله خود ، سفری را ترتیب دهد. او و همسرش همیشه وقتی بچه هایشان کوچک بودند در تعطیلات به تنهایی به سر می بردند و او سال ها از این بابت احساس بدی داشت. چه شما 25 ساله باشید و چه 55 ساله ، احتمال اینکه بین شما و مادرتان پویایی وجود داشته باشد وجود دارد که می تواند بهتر باشد. به او فرصت دهید آن را در آنجا قرار دهد.

10. چه زمانی فهمیدید که دیگر کودک نیستید؟
من می دانم که جواب من چه خواهد بود ، و من از شنیدن جواب مشابهی که مادرم داشت متعجب شدم: او به من گفت وقتی مادر مادرم فوت کرد ، این را می دانستم. این آخرین باری است که کسی در جهان وجود دارد که همیشه من را بر خودش مقدم بدارد.

درباره نویسنده

جودیت نیومن نویسنده کتاب شما باعث می شوید که من مثل یک زن غیر طبیعی احساس کنم: دفتر خاطرات یک مادر تازه وارد (کتابهای میراماکس ، 13 دلار ، amazon.com ) او با پسران دوقلوی خود در شهر نیویورک ، نه چندان دور از همسرش و با قطار سریع مادرش ، فرانسیس ، زندگی می کند.