دیوانه ترین چیزهایی که در یخچال وجود دارد

یک دستکش کششی منفرد ، در بالای یک بقایای باقی مانده Qdoba. بوریتو پس از حدود یک هفته ادعا نشده بود که به بیرون پرتاب شد ، اما به دلایلی ، دستکش حدود یک سال در یخچال ماند. - کریستین گادفری

یک بار دی وی دی را در کشوی غذاهای مخصوص یخچال خود پیدا کردم. خانه ام را زیر و رو کردم و به دنبال آن شدم ، و دو روز بعد آنجا با برش های بوقلمون و پنیر بود. - آنژی بیتمن جونز

پسر بزرگتر من داشت پستانک خود را رها می کرد. وقتی او روزی به آشپزخانه پرسه زد ، پستانک اضافی روی میز بود. قبل از اینکه جاسوسی کند ، آن را در فریزر انداختم. تعجب من را تصور کنید وقتی یک سال بعد آن را پیدا کردم. - سوزان کولینگ

مغز گوسفندی که در کلاس عصب کشی تشریح می کردیم. —رنا لی آداوی عودیش

وقتی دخترم کوچک بود ، دوست داشت اسباب بازی هایش را در یخچال قرار دهد. من متوجه شدم که او از پشت گربه سیاه Beanie Babies را پر کرده و جیغ کشیده است زیرا فکر کردم یک مخلوط کن آنجا صعود کرده است. - ماری تالالی

هنگامی که برادرم 16 ساله بود (بیش از 27 سال پیش) ، او از مادرم بیشتر مقدار آن غذای قابلمه ای که مواد سبز روی آن قرار داشت را خواست. مادرم تقریبا متوجه شد که فلفل قرمز چیلی را که فراموش کرده دور انداخته است ، خورده است. - امی فات

موری اردک فریزر. او به معنای واقعی کلمه یک اردک سیاه طبقه بندی شده بود که سالها در فریزر ما زندگی می کرد زمانی که پدر من یک کار برنده فریب بود. دلم برای موری تنگ شده! - الیزابت بول

دختر هفت ساله ام در یخچال ایستاد تا به بالای قفسه برسد و در همان لحظه تصمیم گرفت لباس هایش را درآورد. بنابراین لباس های او را در یخچال یافتم. - جولی اولیگر سیمونز

گروه عروسی گمشده شوهرم. من آن را در در پشت چاشنی ها پیدا کردم. - نیکول جپسن

کلیدها من مغز بارداری داشتم و آنها را همه جا رها می کردم! —جنی پینتانگ

جوراب های دخترم خوشبختانه آنهایی که تمیز بودند. - سیندی آدلمن

من یک کودک چهار ساله و یک کارت هدیه 20 دلاری داشتم. کارت هدیه گم شد و ما ماه ها نمی توانستیم آن را پیدا کنیم. دست از سرش برداشت ، برای همیشه از دست داد. من سرانجام آن را در در یخچال زیر مقداری سس کباب پز یافتم. - کریستا براتباک اسقف

پدر همسرم هنگام بازدید از دامادهایم یک فنجان کرم برای یک سفر ماهیگیری خریداری کرد و آنها را در یخچال گذاشت. بعد از بستن در ، فنجان از دور خارج شد. صبح روز بعد ، برادر همسرم پس از آنکه یخچال را باز کرد ، ناگهان بیرون آمد و کرم هایی را دید که در سراسر پنیر و تخم مرغ ها می خزند! - السپت مور

پدر من یک تعویض دریچه قلب داشت و آنها را وادار کرد که دریچه خود را ذخیره کنند. داخل یک فنجان نمکی بود که درپوش آن پیچ محکم بود. هرگز بد نشد. او سالها آن را در یخچال نگه داشت تا بتواند دریچه قدیمی خود را به مردم نشان دهد. - وندی ویسه

شوهرم یک جعبه غلات در یخچال قرار داد ، اما این چیزی نیست که من را ترساند. من فکر کردم ، 'اگر غلات در یخچال باشد ، شیر کجاست؟' این در شربت خانه بود. - هدر فرانته کاترل

در دبیرستان ، یک بار از شام بیرون خانه آمدم و ریزوتوی مانده خود را در یخچال گذاشتم. روز بعد خانه را از هم پاشیدم و دنبال تلفن همراهم می گشتم. بعداً همان روز ، پدرم برای یك میان وعده به یخچال رفت و جعبه ریزوتو را باز كرد ، فقط تلفن من را داخل جعبه پیدا كرد ، درست بالای ریزوتو نشسته بود! وقتی تلفن را بالای جعبه تعادل دادم تا بتوانم یک چیز را حمل کنم ، حتماً داخل گوشی لیز خورده است. به طرز شگفت انگیزی ، بعد از شب ماندن در یخچال ، تلفن همچنان کار می کند ، اما ماه ها بعد بوی قارچ و ترافل می داد. - الکساندرا بروکس