چگونه می توانید با همسران خود رفتار کنید وقتی آنها شما را دیوانه می کنند

برادر همسرم از زمان ازدواج با خواهرم ، سه سال پیش ، باعث ایجاد تنش در خانواده نزدیک من شده است. او خودش را دعوت می کند ، بر گفتگوها مسلط می شود و فردی خودپسند است. به نظر می رسد خواهرم تصور نمی کند که از بودن در اطراف ناخوشایند باشد. من رابطه خوبی با خواهرم دارم اما می بینم که از او اجتناب می کنم بنابراین مجبور نیستم در کنار او باشم. بقیه اعضای خانواده ام خسته شده اند. باید چکار کنم؟ - K. H.

کاری که به نظر می رسد شما می خواهید انجام دهید - اما نباید این کار را انجام دهید - تخلیه تمام احساسات فرو رفته شما است. به خواهرتان نگویید که شما و همه فکر می کنید شریک زندگی او احمق است. زیرا علی رغم نتیجه گیری ناراضی شما مبنی بر اینکه این مرد یک فرد بینابینی است که خود را به خانواده شما القا کرده است ، اکنون او خانواده است. شما نمی توانید بدون از بین بردن رابطه خود با خواهرتان ، او را از جمع دور کنید. با این اوصاف ، می توانید با طرح نقشه های یک به یک با او برای صرف شام یا یک فیلم ، سعی کنید مدت زمانی را که با کسالت همسر خود سپری می کنید ، محدود کنید. و شما مطمئناً درحقوق خود هستید که بگویید بازدیدهای غیرمنتظره به درد شما نمی خورد. سرانجام - و سخت تر برای در نظر گرفتن ، می دانم: آیا می توانید اصلاً ذهن خود را باز کنید؟ وقتی مردم شروع می کنند به من احترام بگذارند ، من می توانم خودم را از هر کاری که انجام می دهم عصبانی کنم ، خواه رفتار تحریک کننده ای داشته باشند یا نه. در خانواده من ، ما تمام این تیرها را فقط به یک جهت نشان می دهیم و این یک عادت بد است که بهترین لرزش را دارد. هرچه برادر همسر شما با خانواده شما راحتتر می شود ، شاید وضعیت پر سر و صدا او فروکش کند و جنبه های جذابیت بیشتری از شخصیت وی نمایان شوند. ارزش تصور دارد

مادرشوهر 80 ساله من بسیار آگاه از بدن است و اغلب درمورد وزن دیگران در مقابل دختران جوانم اظهارات تحقیرآمیز می کند. آیا می توانید با یک خط لطف به من کمک کنید تا آن را خاموش کنم؟ من با دخترانم (دو و پنج ساله) خیلی در مورد سلامتی صحبت می کنم ، اما می ترسم این نظرات ناخوشایند در روانشان ریشه دواند. من از تجربه شخصی می دانم که چگونه آنها می توانند. - S. G.

بچه های شما خیلی خوش شانس هستند که شما مراقب آنها هستید. هر چه پیرتر می شوند و سهم مخاطبان بیشتر می شود - من از روی تجربه اینجا صحبت می کنم - می توانید با صراحت بیشتری این مسئله را حل کنید. وای! شما می توانید یک روز بگویید. مادربزرگ را خیلی دوست دارم ، اما طرز صحبت او در مورد بدن مردم را دوست ندارم! کاش او مثل ما فکر سالم بودن را درک می کرد. اما آنها اکنون برای این کار بسیار جوان هستند و اگرچه می توانید بر اهمیت قدرت و عملکرد بیش از حد وزن و ظاهر خود تأکید کنید ، همچنین ممکن است مفید باشد که مستقیماً با مادرشوهر خود صحبت کنید. من اگر جای تو بودم به بدنم افتخار می کردم. فکر می کنیم شگفت انگیز هستید ، می توانید بگویید. و ترجیح می دهم درمورد بدن و وزن دیگران در مقابل دختران نظرات منفی ندهید. چنین اپیدمی اختلالات خوردن و تصویر بدن وجود دارد و من سعی می کنم آنها را سالم نگه دارم. اگر او متقاعد نشده است ، از آمار مربوط به اختلالات خوردن استفاده کنید: یک مطالعه تخمین می زند که نیم میلیون نوجوان از آنها رنج می برند و انجمن ملی اختلالات خوردن ، تجلیل از لاغری را به عنوان یک عامل موثر شناسایی می کند. اگر انجام کار کثیف از شریک زندگی آسان تر است ، به هر حال کار را از بین ببرید. آنچه مهم است این است که دختران شما به فعالیت و آزادی جایزه برسند. از آنجا که شما مادر آنها هستید ، احتمالاً آنها دقیقاً این کار را می کنند.

مادرشوهر من دائماً شوهرم را گنگ می کند ، گزینه های شغلی او را زیر سوال می برد و می گوید او به اندازه کافی از من و کودک ما مراقبت نمی کند. در واقعیت ، ما یک ازدواج قوی داریم و من اتفاقاً بیشتر از او درآمد کسب می کنم. چگونه می توانم کاری کنم که او را تنها بگذارد؟ من در گذشته مستقیماً با او روبرو شده ام ، اما او یک قربانی ناراحتی شد. ما اکنون در حالت دیگری زندگی می کنیم اما می خواهیم به خانه خود برگردیم. مطمئن نیستم که چقدر می توانستیم با شوهرم خوشحال باشیم که دائماً از خودش و من که روی پوسته های تخم قدم می زنیم دفاع می کند. کمک. - K.E.

من فقط دعایی خاموش فرستادم که تبدیل به آن نوع مادر انتقادی و مداخله گر بزرگسالان نشوم. خوشبختانه ، کوچک شمردن مادر شوهر شما ایمان شما به ازدواج شما را خدشه دار نمی کند - فقط شما را آزار می دهد و شوهرتان را ناراحت می کند. یا ممکن است او را ناراحت کند. لازم به یادآوری است که گاهی اوقات این پویایی دیرینه خانواده بیش از آنکه برای بازیکنان اصلی ترسناک باشد بیشتر آشنا هستند. در هر صورت ، این جنگ شما برای جنگ نیست. مطمئناً می توانید او را با عشق ، ستایش و سپاسگزاری پرورش دهید و می توانید در مورد بهترین راه های پاسخ به مادرش استراتژی بدهید. اما اگر او را به دوش خود بگیرید ، این حس مادر شوهرتان را ادامه می دهید که شوهرتان بی تأثیر است - و بدتر از آن ، خطر می کند که خودش احساس ناتوانی کند. روابط بین همسران و مادرشوهرها بسیار معروف است. شما مجبورید خود را از مثلث خارج کرده و به شوهر خود اجازه دهید مستقیماً با مادرش معامله کند ، خواه در وضعیت دیگری باشد یا در همان شهر (گلوله).

ما منتظر بچه دار شدن هستیم و دامادهایم از اینکه وقت خود را با اولین نوه شان سپری می کنند بسیار هیجان زده هستند. من از پیشنهادهای آنها برای پرستار کودک بسیار استقبال می کنم ، اما نگران یک چیز مهم هستم: آنها رانندگان وحشتناکی هستند. هر دو بینایی و شنوایی دارند و من می ترسم که با آنها سوار ماشین شوم ، چه برسد به اینکه اجازه دهم جای بچه های من بروند. چگونه می توانم با کمال ادب این پیشنهاد را برای کمک به آنها مطرح کنم؟ - C. Z.

اگر فقط ما در روزهای خوب بچه ها را تربیت می کردیم ، مانند همسران شما ، وقتی بچه ها فقط در مسیر بازگشت جغجغه می کشیدند و هیچ کس اهمیتی نمی داد! افسوس من توصیه می کنم پیرامون موضوع دامن بزنید. اما اگر سعی کنید ظرافت ها را به طرز ظریفانه ای ترتیب دهید تا وضعیت رانندگی هرگز بالا نرود ، پس همیشه نگران خواهید بود که چنین شود. در عوض با شفافیت پیش بروید و مسئولیت ناشیانه بودن را به عهده بگیرید: 'من از اینکه شما دو نفر می خواهید در زندگی کودک دخیل باشید بسیار خوشحالم ، اما من با دیگران احساس راحتی نمی کنم. متاسفم که چنین نگران کننده ای هستم. ' بله ، این یک دروغ سفید است - با 'دیگران' برای شما یک حسن تعبیر است - اما شما می خواهید از احساسات آنها دریغ کنید. در حالت ایده آل ، آنها به دنبال جلب نظر شما در یک تناقض نیستند. اگر آنها موضوع را پیگیری کردند ، بدانید که آنها تصمیم دارند تعامل را بیش از آنچه لازم است دشوار کنند. یا سر جایش بایستید ('متاسفم - این گفتگوی سخت تری از چیزی است که امیدوارم داشته باشم ، اما من واقعاً در این باره قاطع هستم') یا شریک زندگی خود را به وظیفه پیگیری محول کنید.


همسران من در خارج از کشور متولد می شوند افراد بزرگی هستند اما تا حدودی از آداب و رسوم سفره بی بهره هستند. آنها اغلب مستقیماً از ظروف سرو غذا می خورند. بسیار ناخوشایند است ، اما ظاهراً در فرهنگ آنها ظروف پذیرایی وجود ندارد. چگونه می توانم این رفتار را دلسرد کنم بدون اینکه به عنوان یک عروس افتضاح ظاهر شوم؟ - جی جی

مسئله این نیست که آنها در رفتار جدول کمبود دارند. این است که آداب و رسوم همسر شما با رفتار شما متفاوت است. آداب و رسوم جدول ، از نظر فرهنگی خاص است. آنچه در یک مکان بی ادب است ممکن است در مکان دیگری ارزش گذاری شود. آروغ زدن پشت میز به مادربزرگ روسی ام ثابت کرد که کلم شکم پرش خوشمزه است و سلامتی ما خوب است. فرهنگ همسران شما ممکن است برای جامعه و اشتراک در بهداشت بسیار ارزش داشته باشد. احترام به این تفاوت ممکن است موجب کراهت شما شود ، اما انتظار عمومی این است که افراد از مکانهای دیگر با شیوه های محلی سازگار شوند. (وقتی در رم هستم ...) من می توانم مشکل را برای همسرتان برطرف کنم ، زیرا والدین کمتر از فرزند خود که هر دو فرهنگ را می فهمد ، آزرده خاطر می شوند. اما اگر خودتان می خواهید چیزی بگویید ، از استفاده از این موارد به عنوان فرصتی برای روشنایی متقابل پرهیز کنید. 'به من بگو چگونه غذا از آنجا که شما می آیند سرو می شود ، ممکن است شروع کنید. در حالت ایده آل ، مکالمه می تواند به بحث در مورد نقش سرو ظروف در محلی که اکنون مشغول غذا خوردن هستند بپردازد.


مادر و پدر همسرم خارج از کشور زندگی می کنند و بندرت ما آنها را می بینیم. آنها از نظر اقتصادی بسیار خوب هستند و با این حال هدیه ای که فرزندانم ، شوهرم و من می گیریم از طریق یک فروش گاراژ ، یک فروشگاه محموله یا یک فروشگاه ثروتمند است. من نمی توانم کمک کنم هر وقت بچه هایم هدیه ای را که روی آن لکه هایی وجود دارد باز کنند یا وقتی که یک لباس دست دوم مشهور را در روز تولدم باز می کنم ، خجالت بکشم. آیا من بیش از حد حساس هستم ، یا این چیزی است که می توانم به شکلی درجه یک به آن بپردازم؟ - K. C.

به نظر نرسید اسب هدیه در دهان به بررسی دندانهای اسب از نظر سن و آسیب می رسد. و این معنی به معنی ، هی ، این یک اسب است ، و برای شما مناسب است! سپاسگزار باشید می بینید که این به کجا می رود. هرگز مناسب نیست که از ارزش هدیه ای که به شما اهدا شده است ، خواه جدید یا قدیمی باشد. و مطمئناً دلیلی ندارید که هنگام باز شدن هدایا خجالت بکشید. شما آنها را نخرید. علاوه بر این ، صرفه جویی می تواند ارزش های خوبی را نشان دهد. مادرشوهر شما اکنون وضع مالی خوبی دارد ، اما اگر او فقیر بزرگ شود ، باز هم ممکن است نگرانی مالی او را آزار دهد. از طرف دیگر ، شاید او فقط ارزان باشد. در هر صورت ، شما چند گزینه دارید. یکی ، کاری نکن یعنی یک یادداشت تشکر بنویسید و موارد را به حسن نیت اهدا کنید. (آنها با دوستان قدیمی خود دوباره جمع می شوند!) یا دو نفر ، مادرشوهر خود را به آرامی به سمت رویکرد دیگری هدایت کنید: با بزرگتر شدن بچه ها ، شناختن آنچه ممکن است دوست داشته باشم سخت تر و دشوارتر می شود. چرا کارت هدیه به iTunes یا Amazon نمی گیرید ، بنابراین می دانید که از هدایای شما استفاده خوبی می شود؟ دامادها معمولاً باعث خشم و عصبانیت در مورد موضوعات مختلف بزرگ و کوچک می شوند. از آنجا که این یک مورد کوچک است ، ببینید آیا می توانید آن را رها کنید.