چگونه این یک تغییر باعث بهبود خواب من شد ، روحیه ام را تقویت کرد و مرا آرام کرد

من ذاتاً آدم عوضی نیستم. اما من یک نیویورکی هستم ، با تمام آنچه که دلالت دارد: سرعت خسته ، فضاهای تنگ ، کار بیش از حد تحت فشار ، جایی که خواب کافی نیست. من صبح وارد دفتر کار خود می شوم و مدتها بعد از آنچه مردم بیشتر وقت صرف می کنند ، ظهور نمی کنم. خورشید یک همدم گریزان است.

بنابراین داوطلبانه به انجام نور درمانی پرداختم. یک هفته نشستن زیر چراغ خلق و خو مصنوعی چه فایده ای برای من خواهد داشت؟

روز 1

لازم به ذکر است که من این آزمایش را در شرایط ایده آل انجام نمی دهم. من می خواهم چراغ را تنظیم کنم (Carex Health Brands Day-Light Sky Bright Light Therapy Light، 210 $؛ amazon.com ) به جای اینکه آن را به خانه بکشید ، روی میز کار من بنشینید ، این بدان معنی است که بین کامپیوتر و تلفن من گیر افتاده است. این همچنین بدان معناست که من صبح و فقط روزهای هفته دوز وات مصرفی نخواهم داشت.

چسباندن لامپ کنار هم آسان است. پنج دقیقه ، برترین ها. سر بزرگ و پرتو روشن آن من را به یاد سکوهای روشنایی قدرتمند در تلویزیون و مجموعه های فیلم می اندازد که در خیابان های منهتن ظاهر می شوند. من در حالی که سعی می کردم با سیل آفتاب مصنوعی که به صورتم تابانده شده است سازگار شوم ، کارم را کنار می گذارم. وقتی کمی بیش از نیم ساعت دکمه خاموش را فشار دادم ، تاریکی ناگهانی دلهره آور است. تغییر حالت؟ گفتن سخت است. اما من آن شب مثل نوزاد می خوابم. انصافاً ، این می تواند به دلیل دو لیوان گل رز من باشد که در مهمانی شام یکی از دوستانم پایین می روم.

روز 2

به محض اینکه پشت میزم می نشینم سوئیچ لامپ را ورق می زنم ، اما بعد می فهمم که باید زیر آب نور آب سرد داشته باشم. با پر کردن بطری خود در شربت خانه پایین راهرو ، به یک دوست برخوردم. شما به چه کاری مشغول هستید؟ او می گوید می گویم نور درمانی. Lite درمانی؟ او می گوید چه ، شما فقط مثلاً نیم ساعت با درمانگر صحبت می کنید؟ غرغر کردیم آه ، نیویورکی ها ما درمان خود را دوست داریم.

به دفتر خود برگشتم ، در زیر نور مستقر شدم ، که در حال حاضر کمتر سرزده به نظر می رسد. اما وقتی یکی دیگر از دوستان هنگام عبور از راهرو سر او را می گیرد ، فکر می کنم ، نور درمانی من را قطع نکنید !!! اگر با شما صحبت کنم ، باید سرم را برگردانم ، این بدان معنی است که نور به چشمان من نمی تابد ، این بدان معنی است که من تمام آب مورد نیاز خود را نمی گیرم !!! بعدا با من صحبت کن !!!

هوم من ممکن است بیش از یک هفته تحت این کار نیاز داشته باشم.

روز 3

در طول سال ها ، من به برخی از عادات خواب بسیار بد افتاده ام. خیلی بد. از آنجایی که من به ندرت قبل از ساعت 9:30 به خانه برمی گردم ، چه به این دلیل که بعد از کار بیرون رفته ام یا به دلیل اینکه دیر کار کرده ام ، در ساعات آخر روز خیلی گیر می کنم. اخبار را بصورت آنلاین بررسی کنید. پاسخ به ایمیل ها مرتب کردن نامه تماس های تلفنی را برگردانید. حتی گاهی شام بخورید. همه اینها باید بگویند که من معمولاً تا نیمه شب و اغلب حتی یک ساعت یا بیشتر دیرتر در رختخواب نمی خزم. و بعد ساعت 7:00 بلند می شوم و همه چیز را از نو شروع می کنم.

چیزی که دو شب گذشته متوجه آن شدم: من آماده بودم که روز خیلی زودتر را تمام کنم ، خواه تمام کارهای معمول خود را تمام کرده باشم یا نه. و من نیز زودتر از خواب بیدار می شدم ، و احساس شادابی بیشتری می کردم. یک حقه؟ قدرت پیشنهاد؟ خواهیم دید.

روز 4

خاطرات عزیز: این اتفاق افتاده است. من با فکر فکر کردم ، نمی توانم صبر کنم تا زیر چراغ خود قرار بگیرم . من فکر می کنم ما در حال توسعه یک رابطه واقعی هستیم.

روز 5

از زمانی که جمعه را تعطیل کردم ، سه روز طولانی بدون نور می روم ، اما روحیه خوبم ثابت است. شاید این همه علاقه ای بود که در تابش آفتاب تابستان انجام می دادم ، شاید فقط ذهنیت متعهدانه من بود. یا شاید ، فقط شاید ، این نور معامله واقعی است.

اواخر شب در خانه ، من با شرکت تلفن خود با صدور آرام و رضایت بخشی مسئله صدور صورت حساب را برطرف کردم. تکرار: با آرامش و راضی کننده و این علی رغم سه تلاش برای رفع مشکل ، مجبور است داستان من را به طور مکرر بازگو کند ، فقط نیم ساعت در حالت تعلیق قرار می گیرد تا قطع شود ... شما تصویر را دریافت می کنید. و با این وجود هیچ وقت احساس نمی کنم که حال و هوایم در معرض خطر جدی چرخش به سمت جنوب است.

روز 6

شما می خواهید بدانید که کجای کار اشتباه پیش می رود؟ من قرار ملاقات دارم که دیر رسیدم ، مترو به تأخیر افتاده است ، مسافران دیگر مانند آنها راه می روند همه توهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه . در عرض چند دقیقه دارم زیر لب غر می زنم و دندان هایم را می فشارم. ظاهراً نور کمی با سیستم حمل و نقل شهر نیویورک مطابقت ندارد.

نور: 0
مترو: 1

اما من قبل از رفتن به خانه به سالن بدنسازی ضربه می زنم و چرخش خود را بدون این که یک بار در این مورد چنگ بزنم انجام می دهم (بسیار غیرمعمول ؛ در واقع ، فوق العاده - فقط از مربی خود بپرسم). تا وقتی به خانه می روم ، صداقت دوباره برقرار شده است. همه چیز یک بار دیگر با جهان درست است.

نور: 1
سالن بدنسازی: 0

روز 7

من به زمزمه کار می روم. زمزمه کردن . در حدود نیم ساعت ، من می خواهم چراغ را خاموش کنم ، آن را بسته بندی کنم ، و برای افراد خوب روابط عمومی که به من اجازه دادند آن را قرض بگیرم می فرستم و بنابراین این آزمایش را پایان می دهم. اما این یک تعریف نهایی برای یک محصول آزمایشی است: امشب ، یکی از محصولات خودم را سفارش خواهم داد.