چگونه - و چرا - یک زن در 150 فوت مربع زندگی می کند

جنی کارنی یک بار تقریباً دچار صاعقه شد. او که یک بوم شناس میدانی بود ، از یک مخزن فلزی نیتروژن فشرده برای اندازه گیری میزان رطوبت در یک درخت استفاده می کرد. او می گوید ، این باران نم نم بارید. سپس از ناکجاآباد ، رعد و برق به تانک برخورد کرد. خوشبختانه ، مخزن منفجر نشد. اما او به شوخی گفت که تجربه همزمان صدای نور - لحظه ای بسیار هیجان انگیز در زندگی کاری او (فضای باز).

حدود 10 سال پیش ، جنی که اکنون 37 ساله است ، مهارتهای تحقیق علمی خود را در خانه انجام داد ، جایی که احساس می کرد می توانند تأثیر بیشتری بگذارند. وی یک شرکت مشاوره پایداری در شیکاگو به نام YR&G را اداره می کند که به شرکت ها در مورد تمام جنبه های ساختمان سبز و بهره وری انرژی مشاوره می دهد. مطمئناً کار ارزشمندی است. اما نشستن تمام روز جلوی رایانه باعث شد جنی که در روستاهای ویسکانسین بزرگ شده بود و در برنامه قبلی خود از جنگل ها عبور می کرد ، برای طبیعت درد کند. این یک احساس آشنا است ، حتی برای آن دسته از ما که دارای ریشه های شهری و مشاغل میز کار هستیم.

نقشه برداری

جنی که توسط والدینی که اجازه داده بودند بچه هایشان با اخلاق غفلت از خیرخواهی آزاد سرگردان شوند ، تربیت شده بود ، خاطرات خوبی از سر خوردن نرده های سیم خاردار برای سلام به گاوهای همسایه داشت. او آرزوی چنین حال و هوایی را برای بزرگسالی داشت ، اما بودجه ای برای یک خانه سنتی در کشور نداشت.

سپس او کتابی خواند که گالوانیزه او بود. توسط روزنامه نگار ریچارد لوو و با عنوان بود آخرین فرزند در جنگل: نجات فرزندانمان از اختلال کمبود طبیعت . به طور ناگهانی جنی نام بیماری زیادی را به وجود آورد که بسیاری از ما از همکاری بیش از حد - اختلال کمبود طبیعت - احساس می کنیم و تأیید می کنیم که ، همانطور که او توضیح می دهد ، یک اجبار به طبیعت یک ضرورت سلامتی است. اگر او نمی توانست مکانی خریداری کند ، تصمیم گرفت که خودش یک مکان بسازد. چیزی ریز آیا او ریزه کاری های ساختمانی داشته است؟ نه هنوز. اما او یک دانش آموز خوب بود و یک سلاح مخفی داشت: پدرش پل ، که به گفته وی ، می توانست تقریباً هر چیزی را بسازد. او شروع به ترکیب لیست های آنلاین برای املاک مقرون به صرفه نزدیک به شیکاگو کرد ، در بخشی از ایالت خانه اش که به نظر او بسیار زیبا بود.

کشف Xanadu

در اوایل سال 2009 ، جنی شش هکتار زمین خام در منطقه Driftless در جنوب غربی ویسکانسین ، نزدیک بلوف رودخانه می سی سی پی خریداری کرد. او به خود نرم افزار مدل سازی 3 بعدی SketchUp را آموخت و آن بهار را صرف طراحی یک ساختار کوچک کرد. جنی قبلا هرگز چیزی را طراحی نکرده بود ، اما این نرم افزار برای مبتدیان مناسب است. او می گوید ، من برای چیزی بیشتر مانند یک استودیو عکسبرداری می کردم. در ذهنش ، این واقعیت را که باید واقعاً یک شب در آنجا بخوابد ، کم اهمیت می شمرد. (این زمین چهار ساعت با شیکاگو فاصله داشت.) این باعث شد که با وجود کمبود تجربه ، پروژه قابل دستیابی به نظر برسد ، او با خنده اضافه کرد.

ساختاری که او ترسیم کرده و بعداً ساخته شده بزرگ و فانتزی نیست. جنی می گوید: عمداً خانه نیست - در بهترین حالت پناهگاه است. من در واقع آن را سوله می نامم. اگر اشکالات و هوا قابل تحمل باشد ، گاهی اوقات من در یک چادر یا بیرون ایوان می خوابم. گاهی اوقات داخل آن می خوابم. دوست جنی ، کیس ، ملقب به عقب نشینی Xanadu ، پس از منظره افسون شده در شعر ساموئل تیلور کولریج ، کوبلا خان بود. این یک فرد نظارت کننده مناسب است. این منطقه دارای تپه های نوردی ، مزارع کوچک و جاده های روستایی است که با حشره های آمیش پر شده است. و در 150 فوت مربع ، سوله همه چیز را در اطراف آن قرار داده است. جنی می گوید ، حالت پیش فرض در زانادو طبیعتاً بیرون بودن است. برای رفتن به داخل باید تصمیم فعالی بگیرید.

در ژن هاست

جنی بزرگ شد و هر دو پدر و مادرش با دست خود چیزهایی درست می کردند. مادرش ، جین ، هنرمندی است که در دانشکده فنی محلی ، رنگ آمیزی مجدد (فقط یکی از مهارت های بسیار او) را آموزش می دهد. جین به جنی و خواهرش نحوه استفاده از صندلی عصا را یاد داد ، مهارتی که در هنگام تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی به پول جیبی احتیاج داشت. پدر جنی ، یک سرپرست بازنشسته ساخت و ساز که روی پل ها کار می کرد ، با کمک بچه ها و برادرانش خانه فعلی خانواده و چندین ساختمان ساختمان را ساخت. جنی می گوید ، بسیاری از مردم ویسکانسین اینگونه هستند. آنها سخت کوش هستند - آنها فقط کارهایی انجام می دهند.

پرورش یک سوله

با توجه به بیشتر حساب ها ، ریزش Jenny's یک آخر هفته اکتبر سال 2009 به نرمی بالا رفت ، دلیل عمده آن این بود که جنی و پاول یک تیم عالی تشکیل دادند. او یک برنامه ریز است. او یک شخصیت است-همانطور که شما بروید او می گوید ، من فوراً از او کمک گرفتم تا به نقاشی هایم نگاه کند و به من بگوید که آیا کارایی دارد. اما او کاملاً درگیر پروژه نشد تا اینکه ما واقعاً آن را ساختیم. پس مشکلی پیش نیامد که نتواند حل کند.

آنها با انتخاب مکانی برای سازه شروع کردند. جنی می خواست در اعماق جنگل ، در جاده ای هم تراز که به دنبال حصار یک کشاورز قدیمی است ، بسازد. خود شهر او به دنبال حفظ حریم خصوصی بود. پائول او را متقاعد کرد که سایت را به مکانی که ماشین خود را در آن پارک می کند نزدیک کند ، تا حدی که مجبور نباشند مصالح ساختمانی را خیلی دور بکشند. (بعداً از او تشکر کرد.) آنها با گذاشتن یک بستر کوچک شن برای هر پایه و چیدمان 12 بلوک عرشه بتونی (به نظر می رسد مانند بلوک های سنگ استوانه ای) چیزی را که به عنوان پایه شناور شناخته می شود ، ایجاد کردند. در تمام آخر هفته با جنی و پل سخت کار می کردند ، پدر برادر پل و مادر جنی ، جین ، که تیم را نیز به خوبی تغذیه می کرد. در یک لحظه ، چند نفر از دوستان در آنجا متوقف شدند تا دست های اضافی بدهند.

جنی ، سازنده تازه کار می گوید ، وقتی روی قسمتهای تشکیل دهنده آن تمرکز می کنید ، [پروژه ای مانند این] قابل کنترل به نظر می رسد: یک طبقه بسازید ، چند دیوار اضافه کنید ، آن را با سقف قرار دهید. و این کاری است که آنها کردند. پس از قرار دادن پایه ، آنها کف را قاب بندی کردند و تکیه گاه هایی را با طول های مختلف ریختند تا سطح هم سطح روی تپه ایجاد شود. از آنجا که آنها روی یک شیب بنا می شدند ، تکیه گاه های بالای تپه کوتاه تر از آنهایی هستند که در پایین قرار دارند - و به نظر می رسد کف مستقیم از دامنه تپه بیرون زده است.

روزهای حضور در زانادو در حالی که 20 دقیقه طول می کشد تا آب بجوشد ، در ایوان می نشینیم و از معاشرت دوستان لذت می بریم.

بعد آنها کف تخته سه لا را زمین گذاشتند. سپس آنها دیوارها را قاب کردند ، جایی برای پنجره ها و سقف را که فلزی بود ، برای سهولت در جمع آوری آب باران باقی گذاشتند.

بعد از اینکه اسکلت سوله در جای خود قرار گرفت ، آنها دیوارهای خارجی ساخته شده از تخته سه لا را آویزان کردند و یک لایه سایدینگ سازگار با محیط زیست (ساخته شده از سیمان ، شن و الیاف چوب) اضافه کردند. جنی توضیح می دهد که سایدینگ الیاف سیمان با دوام است و از ماندگاری کمی برخوردار است ، با این حال از لحاظ محیط زیست بسیار بهتر از سایدینگ وینیل است. یک چیز ، بی اثر و غیر قابل احتراق است ، بنابراین در صورت آتش سوزی نگران گازگرفتگی یا آزاد شدن ترکیبات سمی نیست. پال و جنی با نصب پنجره های کم مصرف و درب شیشه ای کشویی که به یک ایوان باز می شود و در پشت بام آویزان شده است ، کار را تمام کردند.

سه و نیم روز پس از شروع پروژه ، پوسته بیرونی کامل شد. مادر جنی با یک تشت لازانیا ساخته شده روی اجاق گاز به تیم پاداش داد.

پر کردن جای خالی

ساخت و ساز باقیمانده طی مراحل بعدی در سال بعد انجام شد. جنی به تنهایی برگشت تا دیوارهای داخلی را بسازد. او بین گل میخ ها از عایق کف واجد شرایط Energy Star استفاده کرد و دیوارهای داخلی و سقف را با تخته سه لا بدون فرمالدئید به پایان رساند.

در آن پاییز ، پاول بازگشت و آنها با هم یک اجاق چوبی و یک دودکش را در فضا قرار دادند تا بتوان از آن در زمستان استفاده کرد. او و جنی یک تخت ساده و کم مصرف از نوع مورفی ساختند: این یک تخت پایه اصلی است که سر آن با لولا به دیوار متصل است. آنها قلابها را به پاهای دور و زنجیرها را به دیوار اضافه کردند تا تخت بتواند لولا شود و بلند شود تا به صورت عمودی آویزان شود ، و در صورت عدم استفاده از آن بر روی دیوار قرار گیرد. ملافه های تختخواب در دو سطل نگهداری از انبارها نگهداری می شوند که مانند اکثر وسایل موجود در سوله ، هدف دو منظوره دارند - جای آنها روی مبل است.

چیزی برای خوردن ، کاری برای انجام دادن

جنی در مورد سبزیجاتی تحقیق کرد که بدون مراقبت می توانستند رشد کنند. از آنجا که او به طور منظم آبیاری نمی کند ، آنها باید با آنچه طبیعت فراهم می کند خوب باشند. در تخت های برافراشته در مزرعه ای نزدیک ، او پیاز ، سیب زمینی انگشتی و لوبیا می کارد ، که می گذارد تا روی تاک خشک شود و سپس برای شام برداشت می کند.

روزهای حضور در زانادو در ایوان ، ردیابی های دنباله دار ، شکار قارچ های وحشی و لذت بردن از همراهی دوستان و عزیزان خود در حالی که 20 دقیقه طول می کشد تا آب روی اجاق گاز بجوشد ، سپری می شود.

محصول ناتمام

هنوز هیچ لوله کشی یا برق در ملک نصب نشده است و در حال حاضر جنی آن را به این روش ترجیح می دهد. وی برای شستن ظروف آب باران را در بشکه جمع می کند ، روی یک کوره پروپان یا اجاق گاز طبخ می کند ، برای تأمین انرژی چند چراغ از باتری شارژ خورشیدی استفاده می کند و به یک خاک اره و یک سطل تبدیل می شود. او می گوید ، مادامی که آماده خستگی هستید ، ماندن در Xanadu احساس اردو زدن سرحال می کند.

در تلاش برای بازگرداندن زمین به حالت اولیه خود. جنی گیاهان چمن زار مانند شیره شیر می کارد. (لارو پروانه مونارک به آن احتیاج دارد و متأسفانه در حال از بین رفتن است.) سال گذشته ، او درختان سیب موروثی کاشت ، که آهوها مرتباً آنها را می چیند. در زمینی نزدیک باغ باغهای پرستو درختی ساخته شده است که پل از طرحی که جنی به صورت آنلاین پیدا کرده است. پرندگان در فصل جفت گیری خانه خود را در آنجا می سازند. موشهای صحرایی بقیه سال را اقامت می کنند. جنی می گوید: حتی پرستوها هدف دوم دارند: آنها حشره خوار هستند و پشه هایی را لرزاندند تا باعث آرامش بیشتر انسان برای انسان شود.

جنی آرزو دارد که یک راه آهن سریع السیر بین شیکاگو و مدیسون ، ویسکانسین برقرار کند ، که به او امکان می دهد بیشتر از سفر استفاده کند. تا آن زمان ، او هر زمان که می تواند از آنجا دور شود ، چهار ساعت رانندگی می کند و تا زمانی که برنامه اش اجازه می دهد ، می ماند.

در پایان هر دیدار ، قبل از اینکه به زندگی شهر خود برگردد ، او یک آیین برگزار می کند. او در ایوان نشسته ، آبجو می نوشد و شعر می خواند.

پل کارنی تمایل جنی به سمت این پروژه روستایی را درک می کند. در دوران بازنشستگی ، وی اظهار داشت که 90 درصد از وقت بیداری خود را در خارج از خانه ، باغبانی ، ماهیگیری و کار در خانه خود می گذراند. او گزارش داد ، در تابستان ، من فقط برای خوردن و خوابیدن وارد می شوم.

مثل پدر ، مثل دختر.