پس انداز برای بازنشستگی یکی از مواردی است که کارشناسان پول بارها و بارها توصیه می کنند. اما اگر زندگی مانع شود چه اتفاقی می افتد؟ این واقعیت برای لوئیز (نام واقعی او نیست)، یک مدیر بازاریابی 64 ساله است که برای این هفته تماس گرفته است. پول محرمانه پادکست او در تعجب است که چگونه می تواند آینده مالی خود را با پس انداز بسیار کمی برای بازنشستگی و اخراج اخیر تغییر دهد.
لوئیز به برخی اهداف مالی دست یافته است، مانند پرداخت هزینه تحصیلات دانشگاهی فرزندانش و درمان های گران قیمت کودک دیگر برای اعتیاد. اما شوهرش مجبور شد کسب و کار خود را تعطیل کند و شغل لوئیز به دلیل اخراج با مشکلاتی روبرو شده است - آخرین مورد چند ماه پیش. ورشکستگی و برخی سرمایه گذاری های بد که توسط یک مدیر پول انتخاب شده بود نیز مانع پیشرفت آنها شد. لوئیز میگوید: «ما تجملاتی نیستیم، ماشینهای معمولی و جواهرات بزرگ نداشتیم، یا زیاد بیرون غذا نمیخوریم. 'کاش کسی می توانست در محل کار کنار من بنشیند و به من بگوید که چه اشتباهی انجام می دهم.'
شما نمی توانید از دست دادن ویرانگر درآمد را جبران کنید. این گام های کوچک، تکه های کوچک است. برای جبران نمی توانید 12 کار انجام دهید. این اتفاق نخواهد افتاد. شما به کار خود ادامه میدهید، و امیدوارم حتی اگر بتوانید تا 70 سال صبر کنید تا حداکثر مزایای تامین اجتماعی را دریافت کنید، به آن خواهید رسید.
- جیل شلزینگر، تحلیلگر تجاری اخبار CBS و مجری برنامه جیل روی پول و چشم به پول پادکست ها
استفانی اوکانل رودریگز مجری برنامه برای مشاوره به جیل شلزینگر، CFP، تحلیلگر تجاری برای CBS News مراجعه کرد. شلزینگر قبلاً این داستانها را شنیده است: «یک بچهای که ممکن است بدهی بچههایش را بپذیرد و بچههایش را در دانشگاه به دست آورد، اما کوتاه آمده است و 60، 63 سال دارد و میگوید، فکر میکنم فقط باید این کار را انجام دهم. او می گوید برای همیشه کار کنید. 'و ترس من همیشه این است، خوب، اگر نتوانی چه؟'
پس انداز زودهنگام و اغلب در اوایل کارتان گزینه هایی را در اختیار شما قرار می دهد - اگر می خواهید کسب و کاری راه بیندازید یا باید یک محل کار سمی را ترک کنید - و بعداً، اگر در سن 64 سالگی بیکار شدید. شلزینگر میگوید زندگی شما این است که به شما گزینهها و گزینههایی را بدهد که احساس خوبی داشته باشید.
شلزینگر توصیه می کند که اکنون سه گام بزرگ را برای تضمین آینده مالی خود بردارید. ابتدا، یک صندوق ذخیره اضطراری با شش تا ۱۲ ماه هزینه زندگی در حال حاضر ایجاد کنید - و اگر آماده بازنشستگی هستید، نزدیک به دو سال هزینه کنید. دوم، با هرگونه بدهی مصرفکننده، مانند کارتهای اعتباری، وامهای دانشجویی یا وام خودرو مقابله کنید. و سپس، به پسانداز برای دوران بازنشستگی میپردازد - تا حد امکان آن را به حداکثر برسانید (حتی اگر او اذعان میکند که حداکثر سالانه، 19500 دلار، ممکن است یک هدف دشوار برای مردم باشد).
شلزینگر همچنین فکر میکند که همهگیری ممکن است راه را برای مشاغل طولانیتر اما انعطافپذیرتر برای همه هموار کرده باشد. او میگوید: «ما به تازگی این تغییر ناگهانی به کار از راه دور را دیدهایم که ممکن است در واقع خبر خوبی برای بسیاری از کارگران باشد. من فکر میکنم اگر به فکر بازگشت به نیروی کار هستید، ممکن است تمایل بیشتری به این کار داشته باشید اگر بگویید: «هی، من مجبور نیستم پنج روز در هفته رفت و آمد داشته باشم یا مجبور نیستم این کار را انجام دهم. در هر دقیقه در محل، یا میتوانم یک محیط ترکیبی ایجاد کنم که عمر طولانیتری به من بدهد.»
و برای لوئیز، این ممکن است بهترین فرصت او برای بازنشستگی ایمن تر باشد و او از آن لذت می برد. او می گوید: 'من عاشق کار هستم.' وقتی بازنشسته میشوم، میدانم که قرار است داوطلب شوم، زیرا نمیتوانم فقط دور خانه بنشینم. بنابراین تا زمانی که قرار است کار کنم، ممکن است برای آن دستمزد دریافت کنم. من نمیخواهم فال ماهجونگ و پیکل بال بازی کنم - این فقط کار من نیست.
به این هفته گوش کنید پول محرمانه - من 64 ساله هستم و به سختی برای بازنشستگی پس انداز کرده ام. چه کار باید بکنم؟»—برای اینکه مکالمه کامل به شما کمک کند پس انداز بازنشستگی خود را بدست آورید. پول محرمانه در دسترس است پادکست های اپل ، آمازون ، Spotify ، پخش کننده FM ، دوخت ، یا هر جا که به پادکست های مورد علاقه خود گوش می دهید.
______________________________
رونوشت
ایولین: من اخیراً، در سال گذشته، برای اولین بار شروع به مشارکت در 401k خود کردم. من خجالت کشیدم که به اندازه منتظر ماندم.
کریستی: من حدود شش سال دیگر واجد شرایط بازنشستگی هستم. دوست دارم بتوانم این کار را انجام دهم، اما می دانم که باید کار کنم.
او: من فقط نگران این هستم که به جایی برسم که انگار از قبل برنامه ریزی نکرده ای و به گذشته نگاه می کنم و فکر می کنم خدای من 50 ساله هستم. و فقط پس انداز نکردم
استفانی اوکانل رودریگز: این Money Confidential است، پادکستی از Kozel Bier درباره داستانهای پول، مبارزات و رازهای ما. من میزبان شما هستم، استفانی اوکانل رودریگز. و امروز مهمان ما یک مدیر بازاریابی 64 ساله است که در طول همهگیری از کار بیکار شده است و ما او را لوئیز صدا میزنیم - نه نام واقعی او.
لوئیز: من همیشه رابطه بدی با پول داشتم. من هم احمق هستم و هم تنبل. و من اولین کسی هستم که به آن اعتراف می کنم. خیلی از اینها به شوهر من مربوط می شود. ما از دوران دبیرستان با هم بودیم و هر وقت پولی می آمد، من همیشه آن را به سمت او هل می دادم و او همیشه آن را به سمت من پس می زد. انتخاب های زیادی وجود داشت، تصمیمات زیادی برای گرفتن وجود داشت. من فقط هیچ یک از اصطلاحات را متوجه نشدم. بنابراین ما فقط تصمیم گرفتیم خودمان را فلج کنیم، پولمان را در پس انداز بگذاریم، و اینگونه شروع کردیم. و تقریباً به همین ترتیب داریم به پایان می رسیم.
استفانی اوکانل رودریگز: خوب، گذاشتن پول خود در پس انداز کار احمقانه ای نیست.
لوئیز: نه، اما ما صندوق های سرمایه گذاری مشترک یا سهام انجام ندادیم. من برای NBC Sports کار کردم و برای بچه دار شدن رفتم. من انتخابم را گرفتم که مستمری بگیرم یا یکجا بگیرم، آن را به صورت یکجا گرفتم. ما پیش یک مدیر پول رفتیم که آن را برای ما سرمایه گذاری کرد.
او در یک صندوق بسیار مخاطره آمیز سرمایه گذاری کرد و وقتی به سمت جنوب رفت، انتظار نداشتم او به ما پول بدهد، اما او دقیقاً گفت: 'اوه، خوب، این اتفاق می افتد.' و من فکر می کنم که طعم بسیار بدی در دهان ما ایجاد کرد. ما همچنین از بخش خوب آن استفاده کردیم - شوهرم تجارت خود را شروع کرد که برای مدتی موفق بود.
بنابراین در حدود 2000 بچه ها بزرگتر شدند. من به سر کار برگشتم، کارش از هم پاشید.
بنابراین ما به سرعت به سمت جنوب حرکت کردیم. تمام وقت سر کار برگشتم. در سال 2002 همه چیز خوب بود، اما او همچنان در تلاش بود تا کسب و کار را به نتیجه برساند و واقعاً اینطور نبود. بنابراین برای پرداخت وام مسکن سهام می فروختیم.
به علاوه بچه ها به دانشگاه می رفتند و من سه بچه دارم. او می خواست هزینه دانشگاه آنها را بپردازد و نمی خواست آنها بدانند که ما در مشکل مالی هستیم. او یک جور آدمی است که همیشه روی پایش می آید و به آنها گفت که ما هزینه کالج آنها را می پردازیم و آنها به کالج های خوبی رفتند و او هرگز واقعاً روی پاهایش فرود نیامد.
بنابراین ما تا سال 2008 شناور بودیم. می دانید، روزنامه ها دقیقاً شکوفا نمی شدند. رکود شروع شد و تجارت او قرار نبود اتفاق بیفتد. او سعی کرد راه های دیگری برای کسب و کار بیابد و آنها اتفاق نیفتادند. بنابراین ما سه بچه در دانشگاه داشتیم و هیچ درآمدی نداشتیم.
استفانی اوکانل رودریگز: آیا برای هر سه تحصیلات دانشگاهی فرزندانتان کرایه کامل پرداخت کردید؟
لوئیز: دو تا از آن ها. ما هنوز دو تا از آنها را پرداخت می کنیم. فرزند سومم شروع به مصرف مواد کرد. در حدود سال 2010، مانند هروئین، مانند اعتیاد تمام عیار زندگی در خیابان، برگشت و برگشت.
او یک سال است که تمیز است، اما همه چیزهایی که ما برای او، بین دوره های توانبخشی و پرداخت همه هزینه های او و همه آن چیزها پرداخت کردیم، به نوعی مانند شهریه دانشگاه دیگری بود.
استفانی اوکانل رودریگز: این کار بسیار است. از نظر مالی زیاد است. این خیلی از نظر احساسی است. و من تعجب میکنم که در آن مدت چگونه از طریق آن کار میکردید؟
لوئیز: پس انداز خوبی داشتیم. وقتی شوهرم حالش خوب بود، خیلی خوب بود.
اگر میتوانستم خوبیها و بدیهایم را انجام دهم، یکی از خوبیهایم این است که اهل تجمل نیستیم. ما ماشین های خیلی معمولی داشتیم و جواهرات بزرگ نداشتیم یا زیاد بیرون غذا نمی خوریم. بنابراین ما پساندازهای خوبی بودیم. ما هنوز هم پساندازهای خوبی هستیم.
می دانستم که خانه را دوباره رهن کرده ایم، اما نمی دانستم 350 پرداخت کرده ایم. او آن را به قیمت 675 رهن کرد. تقصیر من بود که درگیر نشدم. اما وقتی اوراق را امضا کردیم، من مثل 675 بودم.
بنابراین کارتهای اعتباری و همه چیز را پرداخت کردیم. البته در نهایت دوباره کارت های اعتباری خود را ساختیم و در نهایت اعلام ورشکستگی کردیم و خانه خود را از دست دادیم.
فکر کنم حدود سال 2013 بود.
استفانی اوکانل رودریگز: آیا ورشکستگی همچنان در گزارش اعتباری شماست؟
لوئیز: من همچنان منتظرم تا از بین برود. من فکر می کنم این سپتامبر است که بالاخره از بین خواهد رفت. ما به دلایل ناگوار وقفه های زیادی گرفته ایم. پدرش فوت کرد و خواهرانش ما را مجانی در خانه او گذاشتند. ما فقط مالیات را به آنها پرداخت کردیم و تعمیرات زیادی روی آن انجام دادیم، اما نه اجاره ای پرداختیم و نه چیزی. و پدرش مقداری پول برای ما گذاشت. مادرم فوت کرد. او مقداری پول برای ما گذاشت.
بنابراین ما به نوعی این هجوم ها را دریافت کردیم که ما را سرپا نگه داشت.
در نهایت بعد از آن کار دیگری پیدا کردم. اما ما همچنان اخراج می شویم. و ای کاش کسی می توانست در محل کار کنار من بنشیند و به من بگوید که چه کار اشتباهی انجام می دهم.
فکر می کنم بخشی از آن به این دلیل است که وقتی در سال 2008 دوباره وارد نیروی کار شدی، من 52 ساله بودم. می دانید که بچه های جوان بیرون می روند و روابط خود را درست می کنند. از نظر اجتماعی لغزش در آن سخت است. زمانی که در آن سن شروع می کنید در جایی قرار بگیرید.
من تازه در دسامبر اخراج شدم، دوباره. پنج نفر از ما آزاد شدند و همه ما بالای 50 سال سن داشتیم. بنابراین همه ما در حال حرکت هستیم. بنابراین اکنون به دنبال فرصت بعدی خود در 64 سالگی هستم.
نسل پدر و مادر من بودند، می دانید، شما یک جمعه دبیرستان را تمام کردید، از دوشنبه و 40 سال بعد کارتان را شروع کردید، ساعت طلایی و حقوق بازنشستگی بزرگتان را گرفتید و رفتید و همینطور شد.
دوره های آنلاین را گذرانده ام. بنابراین در حال حاضر من یک برنامه گواهی را از طریق مدرسه تجارت کلمبیا در بازاریابی دیجیتال می گذرانم تا فقط مهارت های خود را تازه کنم. آخرین بار هم از طریق راتگرز این کار را انجام دادم. من خوش شانس هستم که می توانم این کار را انجام دهم، به خصوص در شرایط همه گیر، که بتوانم آن را به صورت آنلاین انجام دهم.
و نسبتاً مقرون به صرفه و واقعاً جالب است و برای بازار کار خوب است.
استفانی اوکانل رودریگز: اکنون، در حالی که در حال عبور از این بیماری همه گیر بوده اید، آیا توانسته اید مزایای بیکاری یا هر گونه مزایای دیگری را مطالبه کنید؟
لوئیز: آره. و این کمک کرد.
و همچنین دیروز اطلاعیه ای دریافت کردم مبنی بر اینکه شرکت من COBRA یا دولتی را که فکر می کنم آن را پوشش می دهد پوشش خواهد داد، بنابراین این واقعا مفید است. و سپس شوهرم در حال حاضر در مدیکر است.
یک زمانی صد دلار در حساب پس اندازم داشتم. الان جاهای دیگه ای دارم که میتونم ازشون بگیرم. ما در نقطه ای هستیم که یک تخم مرغ لانه درست کرده ایم، اما دارم فکر می کنم چگونه می توانم، حتی نمی توانم قبض تلفن همراه را پرداخت کنم.
و ناگهان بالاخره به سراغ کسی میروم و هجوم دیگری به سراغم میآید. و اکنون احساس می کنم که به معنای واقعی کلمه می توانم شب بخوابم. بنابراین من در فقیر بودن بسیار خوب هستم. می دانی پدرم زمانی فوت کرد که مادرم خواهر کوچکم را باردار بود و او منشی بود و از ما حمایت می کرد و ما هیچ وعده غذایی را از دست ندادیم.
همیشه در یک خانه خوب زندگی می کرد، به مدرسه کاتولیک رفت. به نوعی او موفق شد این کار را انجام دهد. و او واقعاً آن ابزارها را به من داد تا - می دانید، بعضی شب ها استیک می خوریم و بعضی شب ها پنکیک.
بنابراین من پایه خوبی برای زنده ماندن دارم وقتی که اوضاع عالی پیش نمی رود.
استفانی اوکانل رودریگز: به نظر می رسد که شما در مدیریت روز به روز هوش و ذکاوت زیادی دارید. چگونه آن را درست کنم؟ چگونه می توانم پولم را امروز کار کنم؟ اما به نظر می رسد که این برنامه ریزی مالی طولانی مدت است که ناراحتی ایجاد می کند.
لوئیز: آره. آره. چند سال پیش پیش مشاور دیگری رفتیم. شوهرم اصلا کار نمیکرد حالا او لیفت را میراند و جایگزین تدریس میکند، بنابراین اوکی میکند. اما مشاور به من گفت، او گفت، در راهی که می روی، هرگز نخواهی توانست بازنشسته شوی.
و رفتیم و بدون برنامه رفتیم. من حدود صد هزار دلار در 401k و دیگر پس انداز دارم. ما توانستهایم آن را با هم حفظ کنیم، بنابراین اینطور نیست که چیزی نداریم.
و واقعاً برنامه بازی ما این است، زیرا ما در شمال شرقی زندگی می کنیم. من واقعاً نمی خواهم این کار را انجام دهم، اما برای رفتن به یک ایالت ارزان تر، واقعاً نمی خواهم اینجا را ترک کنم. میدونی خانواده من اینجان من احساس میکنم که میتوانیم آن را در اینجا به کار ببریم، اما اگر اتفاق دیگری نیفتد، این شبیه برنامه پشتیبان ما است.
و من سالم هستم و واقعا از کار کردن لذت می برم. بنابراین تا زمانی که بتوانم شاغل بمانم، این برنامه ماست. اگر می توانستم 50000 دیگر از هم اکنون تا زمان بازنشستگی پس انداز کنم، کمی احساس راحتی می کردم.
برنامه ما برای کار تا 70 نیز این است که تا 70 تامین اجتماعی را نگیریم.
استفانی اوکانل رودریگز: و آیا از کار کردن لذت می برید؟ قرار بود اینو بپرسم
لوئیز: من عاشق کار کردن هستم. وقتی بازنشسته میشوم، میدانم که قرار است داوطلب شوم، زیرا نمیتوانم فقط دور خانه بنشینم. بنابراین تا زمانی که قرار است کار کنم، ممکن است برای آن دستمزد دریافت کنم.
تا زمانی که تیله هایم و بینایی ام را دارم، به نوعی فکر می کنم که حالم خوب است. اما می دانید، این اگر بزرگ است.
من در بسیاری از جاهای مختلف کار کرده ام. من در پنج صنعت مختلف کار کرده ام که واقعاً حوصله ام سر نمی رود. بسیاری از افراد هم سن و سال من برای بازنشستگی روز شماری می کنند و فقط از شغل خود متنفرند.
و فکر میکنم تقریباً ترجیح میدهم در موقعیت خود باشم، میدانید - و آنها مقدار زیادی پول دارند و حالشان خوب است، اما من تقریباً ترجیح میدهم در موقعیت خود باشم، کار کنم و خوشحال باشم. و من نمی خواهم فال ماهجونگ و پیکل بال بازی کنم و این موضوع من نیست.
استفانی اوکانل رودریگز: در حالی که لوئیز ممکن است عاشق کار کردن باشد، واقعیت این است که کارگران آمریکایی به طور مداوم زودتر از آنچه در ابتدا انتظار داشتند بازنشسته می شوند و احتمال اینکه بتوانند پس از بازنشستگی در برخی از ظرفیت ها به کار خود ادامه دهند، بیش از حد برآورد می کنند.
بنابراین پس از وقفه، با برنامهریز مالی خبره و تحلیلگر تجاری CBS News، جیل شلزینگر، در مورد چگونگی آماده شدن برای بازنشستگی زمانی که پسانداز بازنشستگی کافی ندارید صحبت خواهیم کرد.
جیل شلزینگر: من فکر میکنم که ما افراد زیادی داریم که بهخصوص بچههایی که کارشان را شروع کردهاند، معتقدند در یک مسیر هستند. و ناگهان هزاران هزار مانع مختلف و طوفان های برفی و یخ در حال فرو ریختن اشیا و آتش سوزی ها و خشکسالی ها و همه این چیزها ظاهر شد. بنابراین اگر آنها به اندازه کافی خوش شانس بودند که شروع کنند، برای بازنشستگی زودهنگام پس انداز می کنند و به نوعی در یک مسیر مالی خسته کننده، مستقیم و باریک می مانند، مشکلی ندارند.
اما اگر روزی مسیر را عوض میکردند و کار کمی مخاطرهآمیز انجام میدادند، واقعاً از طرق مختلف مجازات میشدند.
استفانی اوکانل رودریگز: جیل شلزینگر است، او علاوه بر کارش به عنوان یک تحلیلگر تجاری برای CBS News، میزبان پادکست های Jill on Money و Eye on Money نیز هست.
جیل شلزینگر: همه همیشه می گویند، اوه، این بی سابقه است، مطمئناً یک بیماری همه گیر است، قرنطینه یک تجربه بی سابقه برای اقتصاد ایالات متحده است. از طرف دیگر، اگر به نوعی به اصول خود پایبند بودید و دیوانه نشدید، احتمالاً باید خوب باشید.
بنابراین برای افرادی که ثروتمند بودند، شما واقعاً 30 سال گذشته را طی کرده اید و آسیبی ندیده اید.
اگر در وسط بودید، درد داشت و اوضاع کند شد و سطح دستمزدتان به نوعی راکد شد. بنابراین فکر میکنم دوران واقعاً سختی بوده است و من برای این افراد دلسوزی زیادی دارم، زیرا فکر میکنم گاهی اوقات شما مثل یک هزاره هستید و میگویید خوب، به من گفتید که به دانشگاه بروم. تو به من گفتی که پول قرض بگیر و حالا دیگر کار بیهوده ای وجود ندارد.
خوب، امیدوارم این تغییر کند. بنابراین امیدوارم مشاغل زیادی وجود داشته باشد و امیدوارم بتوانید راهی را که می خواهید کار کنید انتخاب کنید.
استفانی اوکانل رودریگز: وقتی صحبت از شغل شد، برای کسی که پس از بیماری همه گیر است، به بازار کار بازگشته است، اخراج شده است، اما اکنون شاید در دهه شصت زندگی خود است، چه نکاتی را باید در نظر داشته باشند و چگونه نیروی کار ایجاد کنند. برای آنها کار کنید؟
جیل شلزینگر: جنبه ای از این بیماری همه گیر وجود دارد که واقعاً ماهیت نحوه کار ما را تغییر داده است. ما به تازگی شاهد این تغییر ناگهانی به کار از راه دور هستیم که ممکن است در واقع خبر خوبی برای بسیاری از کارگران باشد. فکر میکنم اگر به فکر بازگشت به نیروی کار هستید، ممکن است تمایل بیشتری به این کار داشته باشید اگر بگویید: 'هی، من مجبور نیستم پنج روز در هفته رفت و آمد داشته باشم یا مجبور نیستم در محل باشم. در هر دقیقه، یا می توانم یک محیط ترکیبی ایجاد کنم که به من عمر طولانی تری بدهد.
بنابراین من فکر می کنم که مدل کار هیبریدی واقعا می تواند خوب باشد. این ایده که افراد پنجاه یا شصت یا هفتاد ساله می توانند به طور بالقوه تلاش جدیدی پیدا کنند که آنها را برآورده کند و واقعاً مایل به ادامه کار در آنها شود، مجذوب من شده است. چون فکر نمیکنم کار بزرگترین چیز دنیاست.
افراد زیادی هستند که شغل بدی دارند و برای شما خوب نیست. اما اگر در یک محل کار مبتنی بر دانش هستید، اگر از کاری که انجام میدهید لذت میبرید، اگر احساس رضایت میکنید و احساس میکنید که ممکن است تغییر ایجاد کنید، فوقالعاده است.
و بنابراین فکر میکنم راههای مختلفی برای پیشبرد حرفهتان در آینده وجود دارد. و من فکر می کنم که با توجه به اینکه ما بسیار طولانی تر زندگی می کنیم، بازنشستگی اساساً مانند یک دوره بیکاری 35 ساله است. پس بهتر است سرگرمی های خود را دوست داشته باشید.
استفانی اوکانل رودریگز: بنابراین من این ایده را برای افزایش عمر کاری خود دوست دارم و می بینم که در واقع این ممکن است اختراع مجدد کار باشد، این مدل ترکیبی که عمر کاری طولانی تر را تسهیل می کند، شاید به روشی که بیشتر بر اساس شرایط خودمان کار می کند.
اما فکر میکنم گاهی اوقات به این ایده منتهی میشود که چون برای همیشه کار میکنم یا مجبور میشوم برای همیشه کار کنم - تلاش برای پسانداز برای بازنشستگی چیست؟
جیل شلزینگر: منظورم این است که اگر اینطور باشد، پس احساس میکنم آنها واقعاً توجه ندارند.
چیزی که بیشتر میشنوم این است که در واقع از یک بچهی بزرگ میشنوم که شاید بدهی بچههایش را گرفته و بچههایش را از طریق دانشگاه گرفته است، اما کوتاه آمده است و میدانید، 60، 63 ساله است. می گوید، حدس می زنم فقط باید برای همیشه کار کنم. و ترس من همیشه این است، خوب، اگر نتوانی چه؟ میدونی ترس من همیشه همینه
من می خواهم گزینه های خود را داشته باشم. من می خواهم کار کنم. میخوام کار نکنم تنها دلیلی که شما در اوایل زندگی خود پس انداز می کنید این است که گزینه ها و گزینه هایی را به شما ارائه دهیم که احساس خوبی داشته باشید. شما یک رئیس افتضاح دارید و تنها در صورتی که پول کافی برای انجام آن پس انداز کرده باشید، این گزینه را دارید که استعفا دهید و شغل جدیدی پیدا کنید.
شما می گویید، من واقعاً می خواهم بتوانم یک تغییر شغلی ایجاد کنم. من می خواهم نسبت به کاری که انجام می دهم اشتیاق بیشتری داشته باشم. می خواهم انجامش دهم. باشه. شما می توانید این کار را انجام دهید تا زمانی که کار سختی را انجام داده باشید و چند دلار را از دست داده باشید، یا من واقعاً آماده هستم تا کسب و کار جدیدم را افتتاح کنم. و من بسیار سپاسگزارم زیرا به اندازه کافی زود شروع کردم و اکنون می توانم به نوعی تلاش های جانبی خود را به تجارت جدیدم تبدیل کنم.
بنابراین همه آن چیزها به یک ویژگی متحد کننده نیاز دارد و آن صرفه جویی زودهنگام و مداوم است. لازم نیست شما یک سرمایه گذار بزرگ باشید. این اسطوره شناسی پیرامون این است. اولین کار من در وال استریت، یک تاجر کالا در طبقه بورس کالا در نیویورک بودم.
و افسانه این است که شما فکر می کنید می خواهید راه خود را برای خروج از چیزی سرمایه گذاری کنید. درست است که شما می توانید خوش شانس باشید. شما می توانید برای یک شرکت کار کنید، تعداد زیادی گزینه یا سهام داشته باشید و پول زیادی به دست آورید. این اکثریت قریب به اتفاق مردم نیستند. اکثریت قریب به اتفاق مردم در طول زمان به طور مداوم پس انداز می کنند و از یک سبد متنوع از صندوق های شاخص استفاده می کنند.
این کاری است که آنها انجام می دهند. پر زرق و برق نیست، اما کار می کند.
استفانی اوکانل رودریگز: من برای شنونده ما در این هفته تعجب می کنم - او در اواسط دهه شصت خود است و هر بار که برخی از این دارایی ها را ایجاد می کند، باید از آنها استفاده می کند تا هزینه های سبک زندگی را پوشش دهد، تا شوک های مالی را پوشش دهد.
و به این ترتیب حالا مثل این است که در 64 سالگی کافی نیست، حتی اگر قرار باشد به کار ادامه دهم. بنابراین رسیدن به عقب چه چیزی شبیه است؟
جیل شلزینگر: می دانید، این است که یک پا را جلوی پای دیگر می گذارد. اگر بتواند آن را تا سن بازنشستگی کامل کنار بگذارد، از امنیت اجتماعی برخوردار خواهد بود و می تواند به کار خود ادامه دهد و این ممکن است کافی باشد.
به احتمال زیاد، اگر او هیچ چیز وحشتناکی نداشته باشد، مانند بدهی بزرگی که در آنجا شناور است، می تواند آن را خراش دهد. می دانید، نمی توانید یک ضرر ویرانگر در درآمد را جبران کنید و بگویید، فقط این کار را انجام دهید. این کار را نمی کند این گامهای کوچک، تکههای کوچک است و شما بهترین کار را انجام میدهید.
و بس.
برای جبران نمی توانید 12 شغل انجام دهید. این اتفاق نخواهد افتاد. زمان علیه شماست تو به کار ادامه بده و سپس امیدوارم حتی اگر بتوانید تا 70 سال خود را نگه دارید، بنابراین حداکثر مزیت تامین اجتماعی را دریافت کنید، به آن خواهید رسید.
شما ممکن است سبک زندگی عالی و بزرگی نداشته باشید، اما می دانید که این شانس وجود دارد.
استفانی اوکانل رودریگز: نکته دیگری که در داستان به میان آمد این بود که این شنونده قبلاً نزد یک متخصص مالی رفته بود که پول او را گرفت و برای او سرمایه گذاری کرد اما تمام پول را از دست داد.
و بنابراین این واقعاً او را از کل صنعت دور کرده است. و من تعجب می کنم که چنین آسیب اقتصادی شخصی داشته باشم. چگونه شروع به ایجاد اعتماد و تعامل مجدد می کنید؟
جیل شلزینگر: شما یک درس بسیار هوشمندانه یاد می گیرید و آن این است که از افرادی در صنعت خدمات مالی که به چیزی به نام استاندارد امانتداری پایبند نیستند اجتناب می کنید.
و این زمانی است که من یک کلمه F را مستقیماً در برنامه شما می نویسم. این عالی نیست؟ امانتدار پس امانتداری چیست؟ این یک متخصص مالی است که با این فرض کار می کند که باید منافع مالی شما را بر منافع مالی خود یا منافع مالی شرکت خود ترجیح دهد.
شما اول بیایید و انواع مختلفی از متخصصان مالی وجود دارند که به این استاندارد امانتداری پایبند هستند. بنابراین برنامه ریزان مالی تایید شده. من یک برنامه ریز مالی معتبر هستم. اگر من در عمل بودم، نیازهای مشتری همیشه اول است. CPA ها بر اساس یک استاندارد امانی نگهداری می شوند.
CFA همچنین مطابق با استانداردهای امانتداری است. اما اساساً اگر کسی به شما مشاوره مالی میدهد، ممکن است تصور کنید که آن شخص مطابق این استاندارد است که نمیتواند چیزی را که به نفع من نیست به من بگوید، اما دنیای منحرف صنعت خدمات مالی است. واقعا هست. و افراد زیادی وجود دارند که توصیه هایی می کنند که به نفع مشتری نیست، اما به سادگی مناسب است. بنابراین من ممکن است بگویم، استفانی، شما می دانید چه کاری باید انجام دهید. باید در طرح 529 پس انداز کنید.
من آن را برای شما می خرم. و این یک توصیه مناسب است. ممکن است این بهترین توصیه برای شما نباشد زیرا شاید بهترین توصیه این باشد که بتوانید طرح 529 خود را بخرید، آن را از طریق ایالت خود انجام دهید. اگر می خواهید برای دانشگاه پس انداز کنید، این کارآمدترین راه است. با یک امانتدار شماره یک کار کنید.
شماره دو، هزینه دریافت مشاوره مالی و سرمایه گذاری شروع به کاهش کرده است. پس عالیه
ماهیت آن این است که شما هرگز نباید به کسی پول بدهید که فقط تجارت کند.
اگر قرار است برای مشاوره هزینه بپردازید، پس می دانید، برای مشاوره هزینه می کنید، اما واقعا باید مراقب باشید. و درس کسی که توسط آن سوخته است، شما یک فروشنده بیمه یا یک مدیر سرمایه گذاری پول را می شناسید که اساساً برای انجام ندادن کارهای زیادی هزینه دریافت می کند، این است که اگر فقط مدیریت پول انجام می دهید، اگر فقط دارید بله، من IRA دارم.
50 بزرگ در آن وجود دارد، و من می خواهم کسی آن را مدیریت کند. این هزینه باید بسیار بسیار پایین کاهش یابد. اکثر شرکت های بزرگ این کار را انجام می دهند. و اگر بخواهید خودتان این کار را انجام دهید می تواند حتی ارزان تر باشد. چهار یا پنج صندوق شاخص مختلف را انتخاب کنید. آن را یک روز صدا کنید، آن را روی خلبان خودکار قرار دهید.
استفانی اوکانل رودریگز: کسی که در اواسط دهه شصت زندگی می کند باید به چه چیزی فراتر از سبد سرمایه گذاری خود فکر کند؟
جیل شلزینگر: من حتی فکر نمی کنم 60 باشد. فکر کنم همه باشد.
بنابراین جیل سه نفر بزرگ است. شما می خواهید یک صندوق ذخیره اضطراری ایجاد کنید. شما باید 6 تا 12 ماه از هزینه های زندگی خود را در یک سی دی کوتاه مدت پس انداز بازار پول امن داشته باشید. این شماره یک است، شش تا 12 ماه. معامله همین است. اگر در آستانه بازنشستگی هستید، یک تا دو سال از مخارج شما مطمئن است.
و سپس شماره دو، پرداخت بدهی مصرف کننده، نه بدهی وام مسکن، اما ما در مورد بدهی کارت اعتباری و وام خودرو، بدهی دانشجویی صحبت می کنیم. پرداخت کن، انجامش بده وام های دانشجویی دیگر ارزان نیستند. آنها در واقع هنوز هم بسیار گران هستند. و آخرین چیز این است که حساب بازنشستگی خود را تا حد امکان به حداکثر برسانید.
19500 دلار پول زیادی برای کنار گذاشتن است. حتی اگر Roth IRA باشد، 6000 دلار، اگر سن شما کمتر از 50 سال باشد، اگر بیش از 50 سال سن دارید، یک کمک اضافی بیشتر است.
و علاوه بر آن، آیا اگر من از نظر مالی بمیرم، کسی متضرر خواهد شد؟ درست. همه از نظر عاطفی رنج خواهند برد - قول می دهم، نگران نباشید. اما اگر بمیرید، آیا عواقب مالی برای کسی در زندگی شما خواهد داشت؟ برای جوانانی که از والدین خود حمایت می کنند، ممکن است والدین شما رنج ببرند. برای والدینی که فرزندان خردسال دارند، فرزندان شما رنج خواهند برد. بنابراین یک ماشین حساب بیمه عمر را اجرا کنید، ببینید چقدر بیمه عمر نیاز دارید. و اکثر شرکت ها بیمه از کار افتادگی ارائه می دهند. از کارافتادگی اتفاقی است که در طول سال های کاری برای شما رخ می دهد و شما دیگر نمی توانید درآمد خود را جمع آوری کنید. بنابراین این یک نوع پوشش بیمه است که باید در مورد آن فکر کنید.
من فکر می کنم چیزی که کوتاه می شود، برنامه ریزی املاک است، که، می دانید، هیچ کس نمی خواهد انجام دهد. فقط این کار را انجام دهید زیرا صادقانه بگویم، انجام آن چندان سخت نیست. اگر نتوانی با مرگ و میر خودت مقابله کنی، تو خیلی آدمی هستی، می دانم که قرار است در این مورد خیلی خوب رفتار کنم، اما تصحیح آن اشتباه بسیار دشواری است.
وقتی در عمل بودم میتوانستم هر مشکل سرمایهگذاری را اصلاح کنم. من واقعا می توانستم. حتی می توانستم مردم را در مسیر درست پس انداز قرار دهم. می توانستم آنها را وادار به پرداخت بدهی کنم. شما بدون اینکه بخواهم واقعاً به همسر یا یکی از اعضای خانواده شما کمک کنم می میری؟
سخت است. من نمی توانم آن اشتباه را اصلاح کنم. پس اگر 30 سال است که اسناد ملکی خود را انجام نداده اید و به دوران بازنشستگی نزدیک شده اید، بروید و آن را بررسی کنید. یا به یک وکیل مراجعه کنید، به یک وکیل املاک مراجعه کنید، اگر هرگز این کار را نکرده اید، و می ترسید و می گویید، من 3000 دلار برای آن هزینه نمی کنم.
فقط یه کاری بکن آنلاین شوید و آن را بررسی کنید.
مطمئناً بهتر از نوشتن آن روی یک دستمال 9 است. بنابراین من فکر می کنم که این مسائل هستند. و البته، همانطور که شما به بازنشستگی و حتی در زندگی کاری خود فکر می کنید، فکر می کنم افراد بیشتری با بیمه درمانی سازگارتر هستند و شما می دانید، 'اوه، چه اتفاقی برای من خواهد افتاد'.
من حدس میزنم یک بیماری همهگیر جهانی مرا از این واکنش درمان کرد. میدونی ممکنه اتفاقات بدی بیفته
استفانی اوکانل رودریگز: من می خواهم به عنوان کتاب شما دست بزنم، که این است کارهای احمقانه ای که افراد باهوش با پول خود انجام می دهند . آیا چیزی از آن کتاب وجود دارد که واقعاً به ذهن این شنونده می رسد تا به آن فکر کند؟
جیل شلزینگر: می خواستم فصلی در مورد بازنشستگی بنویسم. و باید بگویم که بازنشستگی، اوه، همیشه یک فصل خسته کننده در هر کتاب است. مثل این است که اوه، من فقط به آنها می گویم که 401k خود را ذخیره و استفاده کنند. بنابراین رفتم و با تعدادی از برنامه ریزان مالی که از زمانی که در تمرین بودم می شناختم صحبت کردم.
و من گفتم بزرگترین اشتباهی که مردم در مورد بازنشستگی مرتکب می شوند چیست؟ چیزی که واقعاً مورد توجه قرار گرفت این بود که مردم خیلی زود بازنشسته شدند. یا در سالهای اولیه بازنشستگی خود پول زیادی خرج کنند.
بنابراین دلیل اینکه چرا همیشه به عنوان یک چیز جالب توجه من را جلب می کند این است. وقتی کسی در سن 62 سالگی بازنشسته میشود، وقتی نمیتوانید به مدت سه سال مدیکر دریافت کنید، نگرانکننده است، وقتی کسی میگوید، خدای من، من به تازگی در یک بیماری همهگیر زندگی کردهام و قرار نیست منتظر چیزی باشم. بد اتفاق بیفتد قرار است هفت سال به دنیا سفر کنم و بخش بزرگی از پس اندازم را به باد بدهم. چون چه کسی میداند که بعداً چه اتفاقی میافتد، اما هفت سال بعد دوباره برمیگردند و دیگر پولی باقی نمیماند.
بنابراین اینها چیزهایی هستند که برای من شگفت انگیز و جالب بودند.
میدانم که اغلب از من و شما سؤالاتی میپرسند، میدانید که قانون کلی چیست و قانون سرانگشتی این است که هیچ قاعدهای وجود ندارد.
می دانید، قانون کلی برای سلامتی شما چیست؟ اوه، کمتر بخور، بیشتر ورزش کن، می دانی، سالم باش. زیاد مشروب نخورید سیگار نکش این همه درست است. و سپس، می دانید، شما این تک شاخ عجیب و غریب را دارید که مانند، اوه، خوب، من 72 سال است که سیگار می کشم و 88 ساله هستم و حالم خوب است. بنابراین من فکر می کنم نکته مهم این است که هر فرد در شرایط متفاوتی متولد می شود.
و شما باید برخی از آن را تصدیق کنید. من خوش شانس هستم که با هر مزیتی متولد شدم.
و بنابراین من می توانم کارهای زیادی را در زندگی خود انجام دهم. و میدانستم که یک شبکه ایمنی دارم که اگر خراب کنم خانوادهام در کنار من خواهند بود، و این خوب خواهد بود. و من در اوایل کارم پول زیادی به دست آوردم که وقتی تاجر بودم آن را دور زدم. و این به من اجازه داد تا چند سال دور و برم بگردم و بفهمم که میخواهم چه کار کنم.
و بنابراین شرایط من این است، اما آیا به کسی توصیه میکنم که یک شغل پرسود بهعنوان یک برنامهریز مالی معتبر و مشاور سرمایهگذاری، داشتن یک شرکت، کسب درآمد بسیار زیاد را رها کند و آن را به دنیای ناشناخته روزنامهنگاری تجاری رها کند. کسری از پولی که به دست می آوردم؟
منظورم این است که توصیه وحشتناکی است. درست؟ اما در شرایطی که داشتم میتوانستم آن را از بین ببرم. و بنابراین، من فکر میکنم بزرگترین نکته این است که هر یک از ما یک داستان مالی داریم که برای خودمان تعریف میکنیم. و واقعاً خوب است که بتوانم به طور عینی بفهمم که گزینه های من چیست؟ اینجا چیکار کنم؟ چگونه می توانم زندگی خود را بهبود بخشم؟
و کجا می خواهم بروم؟ اگر هدف شما این است، من می خواهم بودجه بازنشستگی خود را به طور کامل تامین کنم. من می خواهم به طور کامل هزینه تحصیل سه فرزندم را در دانشگاه تامین کنم. ممکن است برای مدتی مجبور شده باشید در شغلی کار کنید که آنقدرها دوست ندارید. و سپس شاید اگر سه نفر از فرزندان شما نیازی به رفتن به مدارس خصوصی بسیار شیک ندارند و آنها به مدارس دولتی می روند، یا به نوعی متوجه شده اند که چگونه بورسیه های فوق العاده دریافت کنند، شاید شما بتوانید زودتر بازنشسته شوید ، اما هر یک از این سناریوها از شما می خواهد که در واقع شماره یک را درک کنید، چه می خواهید انجام دهید؟ و چه چیزی ممکن است؟
استفانی اوکانل رودریگز: میدانید، من فکر میکنم این زمینه واقعاً مهم است، زیرا یکی از موضوعاتی که در بسیاری از گفتگوهای من مطرح میشود این است که بسیاری از مردم در حال درونی کردن جایی که از نظر مالی هستند به عنوان یک شکست شخصی هستند.
مردم خیلی شرم را با خود حمل می کنند. حتی مانع از آن می شود که بتوانند با امور مالی خود درگیر شوند یا صورت حساب ها را باز کنند. و من فکر نمی کنم این به ما خدمت کند.
جیل شلزینگر: من واقعاً فکر می کنم که این کار وحشتناکی است که ما با خودمان انجام می دهیم.
خواهرزاده من معلم مدرسه است و ما همیشه این گفتگو را داشتیم. می دانید، او معلم مدرسه ای در شهر نیویورک است. عاشقشه. او خیلی به این موضوع علاقه دارد، اما آیا قرار است یک روزنامه نگار گازیلیونر شود؟ نه، او نیست. او یک حقوق بازنشستگی عالی خواهد داشت. داره پول پس انداز میکنه او خیلی کمتر از توانش زندگی می کند. او برای هشت سال اول زندگی حرفه ای خود یک آپارتمان مشترک دارد.
بنابراین، من واقعاً می خواهم مردم را تشویق کنم که سعی کنند این کار را انجام ندهند. من می دانم که چگونه می دانید، کمی از طبیعت انسان در اینجا وجود دارد، درست است؟
حسادت وجود دارد، ترس و حرص وجود دارد، اما همه این چیزها - اگر بتوانید تا آنجا که ممکن است آن را از پنجره بیرون بیندازید.
اگه میتونی خودتو بهتر کنی شما می توانید با آنچه دارید بهترین کار را انجام دهید. شما می توانید با شغلی که دارید بهترین کار را انجام دهید. بیشتر افرادی که با آنها صحبت کردم در واقع هدف ندارند، من می خواهم یک روزنامه نگار روزنامه شوم. بیشتر مردم اینطور هستند که من فقط می خواهم زندگیم را بگذرانم و زندگی خوبی داشته باشم و، می دانید، با شریک زندگی ام معاشرت کنم و شاید بچه هایی داشته باشم، شاید چند حیوان چهارپا در خانه ام داشته باشم و خوشحال باشم. و تعادل داشته باشند. و این نوع به آن قسمت قبلی گفتگوی ما برمی گردد، که شاید درس این همه گیری باشد، می دانید، زندگی شکننده است.
ما شکننده هستیم و آیا راهی وجود دارد که بتوانم بین زندگی ای که می خواهم زندگی کنم تعادل بهتری برقرار کنم تا به نفع یک نوع تعقیب اکتسابی و مبتنی بر کار، دیوانه وار، متمایل نشود و فقط بگویم. ، واقعاً می خواهم چه کاری انجام دهم و برای رسیدن به آن اهداف تلاش کنم؟
استفانی اوکانل رودریگز: پس چگونه لوئیز یا هرکس دیگری می تواند برای آن نوع زندگی متعادل در دوران بازنشستگی آماده شود؟ سه نفر بزرگ جیل را به یاد بیاورید—1. یک صندوق پس انداز اضطراری، که با نزدیک شدن به سن بازنشستگی، ممکن است بخواهید آن را افزایش دهید تا یک تا دو سال هزینه را شامل شود. 2. بدهی مصرف کننده مانند کارت های اعتباری، وام خودرو و بدهی دانشجویی را پرداخت کنید. و 3. حساب های بازنشستگی خود را تا جایی که می توانید به حداکثر برسانید—در صورتی که سن شما بالای 50 سال باشد، از مزایای کمک هزینه اضافی کمک بگیرید.
افزایش کار از راه دور و ترکیبی در نتیجه همهگیری ممکن است به لوئیز و سایر کارگران مسنتر کمک کند تا مدت بیشتری در نیروی کار باقی بمانند. اگر او بتواند کاری بیابد که به او اجازه دهد تا سن بازنشستگی کامل در کار بماند، می تواند مزایای تامین اجتماعی خود را به حداکثر برساند. به علاوه، با کار کردن حداقل تا 65 سالگی، میتواند شکاف در پوشش سلامت را تا زمانی که واجد شرایط Medicare شود، پر کند.
در نهایت، ملاقات با یک متخصص مالی مانند یک برنامهریز مالی خبره که مطابق با استانداردهای امانتداری است، میتواند به لوسی و هرکس دیگری که برای بازنشستگی آماده میشود کمک کند تا دامنه کامل برنامههای مالی خود را در نظر بگیرند - نه فقط پساندازها، سرمایهگذاریها و هزینههایشان، بلکه بیمهشان را نیز در نظر بگیرند. اسناد پوشش، مراقبت های بهداشتی و برنامه ریزی املاک. دادن نقشه راهی برای درک عینی گزینه هایش و ایجاد یک برنامه سفارشی برای رساندن او به جایی که می خواهد در چارچوب واقعیت منحصر به فرد بازنشستگی اش.
این پول محرمانه از Kozel Bier بوده است. اگر داستان پولی یا سؤالی برای به اشتراک گذاشتن دارید، میتوانید برای من ایمیلی به آدرس money dot محرمانه در real simple dot com ارسال کنید. همچنین می توانید برای ما یک پست صوتی به شماره (929) 352-4106 بگذارید.
هفته آینده برگردید، زمانی که با یک استاد دانشگاه 39 ساله صحبت خواهیم کرد که علیرغم دریافت حقوق عالی، احساس می کند هنوز در چرخه ای از حقوق و دستمزد به چک گیر کرده است.
مطمئن شوید که Money Confidential را در پادکست های اپل، Spotify یا هر کجا که گوش می دهید دنبال کنید تا یک قسمت را از دست ندهید. و ما از بازخورد شما خوشحال خواهیم شد. اگر از نمایش لذت می برید برای ما نظر بدهید، ما واقعا از آن قدردانی خواهیم کرد. همچنین می توانید ما را به صورت آنلاین در realsimple.com/MoneyConfidentialPodcast پیدا کنید.
Kozel Bier در شهر نیویورک مستقر است. Money Confidential توسط میکی اوکانر، هدر مورگان شات و من، استفانی اوکانل رودریگز اوکانل رودریگز تهیه شده است. با تشکر از تیم تولید ما در Pod People: Rachael King، Matt Sav، Danielle Roth، Chris Browning و Trae [قافیه با ری] Budde [boo*dee].