کدام کتاب شما را به یاد خانه می اندازد؟

وقتی بچه بودیم ، من و خواهر و برادرهایم به پدرم گوش می دادیم که خواننده J.R.R. تالکین & apos؛ ها هابیت ، مشتاقانه منتظر بود که بفهمد آیا قهرمان اصلی ، بیلبو بگینز ، از لانه اژدها فرار می کند یا خیر. این کتاب عشق مادام العمر من را به خیال پردازی و ماجراهای حماسی برانگیخت و برای همیشه باعث می شود به پدرم فکر کنم.
- ارسال شده توسط کری


من در تمام دوران بزرگسالی ام در ایالات متحده زندگی کرده ام ، اما خاطرات جوانی ام را در شیلی با خود به همراه دارم. در خاطرات ایزابل آلنده ، کشور اختراع شده من ، توصیف او از زندگی در شیلی و همچنین بینش وی در مورد ویژگی های مردم شیلی - از ترس آنها از تمسخر گرفته تا مهربانی و احساس مهمان نوازی - به من کمک می کند تا با وطنم ارتباط برقرار کنم.
- ارسال شده توسط پریسیلا


در پایان یک ترم تحصیل در خارج از کشور در انگلستان ، من آنجا را انتخاب کردم رودخانه ای از آن عبور می کند ، توسط Norman Maclean ، یک رمان در مورد روابط پیچیده دو برادر و پدر وزیر آنها در اوایل قرن 20. پس از خواندن توصیفات زیبای Maclean از غرب مونتانا (نزدیک جایی که من بزرگ شدم) و پرواز با ماهیگیری ، سرگرمی محبوب منطقه ، آماده بازگشت به خانه بودم.
- ارسال شده توسط جنیفر


نویسنده کلاید اجرتون کار فوق العاده ای در تصرف کارولینای شمالی در شهر کوچک ، با همه گرما ، شوخ طبعی و عجیب بودن در رمان خود انجام می دهد قدم زدن در سرتاسر مصر . هر شخصیت به نوعی به یکی از اقوام من شباهت دارد و بانوی برجسته داستان ، یک شهروند سالخورده که با یتیمی نوجوان آشفته دوست می شود ، حتی همان همسر قدیمی من (خانم ماتی) را به اشتراک می گذارد.
- ارسال شده توسط مسیحی


در کتاب کودکان کنت گراهام باد در بیدها ، فصلی که مول با خانه قبلی خود روبرو می شود و قلبش از همه بوهای آشنا می شکند ، همیشه در من طنین انداز شده است. هر بار که آن را می خوانم ، به یاد خانه کودکی ام و رایحه های شگفت انگیز آن می افتم: کف چوبی ، چمن های تازه تراشیده شده و لیمو.
- ارسال شده توسط جولی


من در خانه های مادر بزرگ شدم و در سراسر کشور جهش کردم ، اما اولین کتابی که خوانده ام این بوده است هایدی . من نه ساله بودم و آرزوی زندگی ، سرزمین و خانه ای مثل او را داشتم. من اغلب به آن کتاب فکر کرده ام ، اینکه چه حسی هنگام خواندن به من دست می دهد و چه احساسی پس از خواندن دارم. کتاب ها می توانند آرزوهای شگفت انگیزی را برای ما رقم بزنند و یک کتاب مکان های زیادی را به شما می رساند.
- ارسال شده توسط دبرا

در دوران نوجوانی مطالب زیادی می خواندم استفان کینگ ، و وقتی به قسمتهای ترسناک می رسیدم از اتاقم بیرون می آمدم و در لانه ای که بقیه اعضای خانواده ام معمولاً تلویزیون تماشا می کردند می خواندم. بنابراین هر چیزی از استیون کینگ مرا به یاد خانه می اندازد.
- ارسال شده توسط جوآن


قطبی سریع . هر سال مادرم آن را برای برادر ، خواهر و من در شب کریسمس می خواند. اکنون که بزرگ شدم ، کتاب را خریدم تا برای دخترم بخوانم تا بتوانیم این سنت را ادامه دهیم.
- ارسال شده توسط جنیفر

بپیوند به باشگاه کتاب بدون تعهد !

برای پیشنهادات جالب کتاب ، به realsimple.com/bookreviews بروید.