5 سوال مهم کار ، پاسخ داده شده است

آیا باید به رئیس خود هدیه تعطیلات بدهید؟ و آیا واقعاً لذت بردن از مهمانی شرکت مهم است؟

فقط اگر رئیس شما چیز کوچکی باشد که از ته دل به او هدیه دهید - مثلاً یک لیوان ، یک زیور آلات یا کلوچه های خانگی که یک ضربه ویژه از آن بیرون خواهد زد. نکته اصلی صداقت است؛ اگر مغز خود را جمع می کنید و سعی می کنید به یک هدیه فکر کنید زیرا احساس تکلیف می کنید ، از آن صرف نظر کنید. درباره مهمانی شرکت: اوقات خوبی داشته باشید ، اما به محض این که شروع به سر و صدا کنید ، به سلزر بروید. مردم می گویند قضاوت نمی کنند ، اما قضاوت می کنند. همه صحبت می کنند ، و همه قضاوت می کنند.

چطور می توانید بدون اینکه پا روی انگشتان پا بگذارید ، به دنبال کار در شرکت خود بروید؟

اگر در یک شرکت بزرگ کار می کنید و به یک ارسال داخلی پاسخ می دهید ، معمولاً نیازی نیست که به رئیس خود بگویید. اگر همه چیز پیشرفت کند ، HR به شما اطلاع می دهد که وقت آن فرا رسیده است که چیزی را بگویید و می تواند در بیان پیام شما کمک کند. اگرچه بهترین سناریو داشتن نوعی رابطه با رئیس خود است که بتوانید در مورد اهداف شغلی خود شفاف باشید ، بنابراین شما دو نفر می توانید در مورد اینکه آیا و به دیوار برخورد کرده اید بحث کنید. اگر در موقعیت پایه باشید این اتفاق می افتد. اما اگر در یک نقش ارشد بازی می کنید ، روسا بیشتر به عنوان بخشی از تیم خود در شما سرمایه گذاری می کنند. در این صورت ، محتاط باشید. فرقی نمی کند چه چیزی باشد ، همانطور که هنگام مصاحبه در هر جایی انجام می دهید عقل سلیم و احترام خود را نشان دهید: جلسات قبل از کار ، بعد از کار یا در هنگام ناهار را برنامه ریزی کنید و تشخیص دهید که اگر لباس زیبایی داشته باشید ، رئیس شما احتمالاً می داند چه اتفاقی می افتد.

بهترین روش برای خارج شدن از گفتگو با همكاری كه مرتباً از دیگران شکایت می كند به شما مراجعه می كند؟

من همیشه احساس کرده ام که یک همکار باید بتواند یک بار به یک همکار دیگر برود تا احساسات خود را بیان کند. اما اگر این به یک عادت تبدیل شد ، صریح باشید: ترجیح می دهم این نوع مکالمه ها را نداشته باشیم. این مرا در موقعیت عجیبی قرار می دهد و من اغلب با شما موافق نیستم. تا جایی که صریح باشید می توانید با یک یادداشت خوب به پایان برسید: من همیشه اینجا هستم تا استراتژی کنم و درباره مسائل صحبت کنم ، اما در مورد افراد دیگر صحبت نکنم.

وقتی کار جدیدی را شروع می کنید به چه کسی می توانید در یک محیط شرکتی اعتماد کنید؟

من در شش ماه اول به کسی اعتماد ندارم. شما واقعاً باید ببینید که افراد در شرایط استرس زا کار می کنند تا یاد بگیرند که چه کسانی هستند و این مدتی طول می کشد. قرار است همکارانی باشند که وحشت کرده و افراد دیگر را به زیر اتوبوس بیندازند. فقط برای مدتی مشاهده کنید.

به نحوه ارتباط افراد توجه کنید. این می تواند چیزهای زیادی به شما بگوید. و مراقب غرایز خود باشید. به نظر من اکثر کارمندان به غرایز خود آنچنان که باید اعتماد ندارند. همچنین ، به نظرات ناخواسته اعتماد زیادی نکنید. کسانی که نظر دیگران را بدون اینکه از آنها خواسته شود ارائه می دهند معمولاً برنامه خاص خود را دارند.

آیا باید در مصاحبه خروج یا ژاکت قند صادق باشید تا هیچ پل نسوزید؟

اولویت شما باید ترک لطف باشد. بنابراین اگر فرصتی وجود دارد که شروع به تخلیه یا عصبانی شدن می کنید ، بهتر است خود را وسوسه نکنید. اما اگر چیزی ارائه می دهید که واقعاً به نفع شرکت باشد - نگرانی شما از سرنوشت یک پروژه ، مثلاً یا مشاهده ساختار تیم - و می توانید آن را به روشی حرفه ای تعیین کنید ، پیش بروید و به اشتراک بگذارید. بینش هایی از این دست می تواند ارزشمند باشد. نکته اصلی حذف احساس از بحث است که گفتن آن آسان تر از انجام آن است.