8 معضل خانوادگی ناکارآمد ، حل شده

خواهرزاده ام ، که در غرب من در غرب میانه زندگی می کند ، دوست دارد همسر پسرم را به دوش کودک خود دعوت کند. (آنها در ساحل شرقی زندگی می کنند.) با این حال ، ما می فهمیم که آمدن او برای او گران تمام می شود. آیا برای خواهرزاده ام ارسال دعوت نامه مناسب است؟ یا او باید به عروس من زنگ بزند و بگوید که دوست دارد او را آنجا داشته باشد اما با توجه به هزینه ها انتظار ندارد که او حضور داشته باشد؟ —S.S.

دعوت به یک رویداد ویژه می تواند به عزیزان دوردست یادآوری کند که آنها عضوی عزیز از گروه هستند. مادرم نمی تواند برای اولین دوش گرفتن کودک من پرواز کند. او در آن زمان در نیویورک بود ، و من در کالیفرنیا. اما او دوست داشت که دعوت شود و برای یکی از دوستانش کارت فرستاد تا در مهمانی بلند بخواند. من هنوز آن را در کتاب کودک خود فرو کرده ام.

چرا خواهرزاده شما یادداشتی را به همراه دعوتنامه تشویق نمی کند که رویکرد مشابهی را تشویق کند؟ 'ما دوست داریم که شما را داشته باشیم ، اما می فهمیم که راهی طولانی در پیش است. اگر نمی توانید این کار را انجام دهید ، لطفاً با ارسال یک آرزو یا خاطره ای که می توانیم از طرف شما به اشتراک بگذاریم ، با روحیه ما همراه شوید. ' یا زمانی را برای او در اسکایپ ترتیب دهید و بهترین آرزوها را برای او بفرستید. نکته مهم این است که عروس شما بداند که او مهم است و خواهرزاده شما در عوض عشق و حمایت خواهد کرد. علاوه بر این ، اگر از من (کودک دوست) بخواهید ، منطقی است که عروس شما بودجه سفر خود را برای پرواز به خارج از خانه پس از تولد پس انداز کند.

من اخیراً از پسرم ، عروسم و دختر شش ساله آنها خواستم که در تعطیلات یک هفته ای به من و شوهرم ملحق شوند. من گفتم که ما با خوشحالی هزینه اجاره یک خوابگاه سه خوابه را تأمین خواهیم کرد. عروس من پاسخ داد که آنها دوست دارند بیایند و او قصد دارد مادرش را نیز بیاورد ، زیرا مادرش می تواند از تعطیلات استفاده کند. مشکل: من مادرش را دعوت نکردم. (من از او مراقبت نمی کنم.) من پاسخی به عروسم فرستادم که از ارتباط نادرست عذرخواهی می کند و توضیح می دهد که همه آنها را برای خودمان می خواهیم. حالا همه از من عصبانی هستند. (آنها می خواستند که او بیاید.) من چه اشتباهی کردم؟ —M.M.

در یکی از تمرینات اخیر جامعه سازی ، از کودک کلاس 5 کلاس من پرسیده شد ، 'چه زمانی احساسات شما از احساسات گروه مهمتر است؟' آنها تشویق شدند كه در مورد شرایطی كه باید همه آنها در كنار جمعیت قرار بگیرند و مواردی كه باید در مورد نیازهای فردی خود صحبت كنند ، بیندیشند. من در شرایط چسبنده شروع به پرسیدن این س myselfال از خودم کردم (مثل وقتی که همه افراد خانواده ، اما من می خواهند دوباره فیلم لگو را ببینند). شاید شما هم بخواهید آن را امتحان کنید.

در این سناریو ، آرزوی شما برای داشتن خانواده برای خود منطقی است ، و عروس شما باید از شما می پرسید که آیا مادرش می تواند بیاید یا نه. با این اوصاف ، به وضعیت از دید عروس خود فکر کنید. شاید او احساس کند بین نیازهای رقابتی والدین و همسرانش کشیده شده است. یا شاید مادرش دوران سختی را پشت سر می گذارد و او می خواهد او را خوشحال کند. در هر صورت ، قرار دادن مادر شوهر دیگر در برنامه های تعطیلات شما احتمالاً خوشبختی بیشتر مردم را به همراه داشته است.

گذشته گذشته است. این شما هستید که تصمیم می گیرد چگونه به جلو حرکت کند. من پیشنهاد می کنم که با عروس خود تماس بگیرید و تأیید کنید که احساسات همه آسیب دیده است و همه شما می توانید از ارتباط بهتر بهره مند شوید. بگویید ، 'هنگامی که ما سفر بعدی خود را با هم برنامه ریزی می کنیم ، بگذارید مطمئن شوید که چه کسی می آید و بهترین راه برای اسکان گروه.' اگر هنوز هم می توانید مادر عروس خود را دعوت کنید ، ممکن است بخواهید این کار را انجام دهید. یا می توانید پیشنهاد دهید او را در رویدادی دیگر بگنجانید. البته آخرین گزینه شما امتناع از به اشتراک گذاشتن است ، اما ممکن است نتیجه این باشد که شما عزیزان خود را کمتر ببینید و من بدترین نتیجه را تا حد زیادی در نظر می گیرم.

من یک پسر 12 ساله دارم که در طیف اوتیسم است. هر وقت با خواهر و برادر و خانواده هایشان جمع می شوم ، مانند او نامرئی است. نه برادرم و نه همسرش با او صحبت نمی کنند. (او بسیار کلامی است.) خواهرم گاهی اوقات از حال او س askال خواهد کرد ، اما به نظر می رسد که تمرکز همیشه روی فرزندان آنها و کارهای شگفت انگیزی است که آنها انجام می دهند. من از رفتن به میهمانی های خانوادگی می ترسم ، زیرا احساس می کنم او کوچک شده است. من در این باره به مادرم چیزی گفته ام ، و او می گوید آن را نادیده بگیر ، که هیچ کس معنی بدی ندارد. اما ضرر آور است. گوشزدی چیزی؟ —م م

متاسفم به نظر می رسد چنین وضعیت دردناکی ، حتی اگر من موافقم که هیچ کس سعی در صدمه زدن به شما ندارد. اما پس از آن ، هیچ کس سعی نمی کند ، دوره. سود شک را کمی بیشتر گسترش دهید و تصور کنید که خانواده شما بیش از اینکه مایل به تلاش نباشید ، از رابطه با پسرتان عصبی هستند. افرادی که فقط با کودکانی که عصبی هستند ارتباط برقرار می کنند می توانند نگران این باشند که با شخصی که نیست کار اشتباهی انجام می دهند. کمکشون کن. ممکن است بگویید: 'من می دانم که پسرم متفاوت است ، اما او واقعاً دوست دارد صحبت کند و من دوست دارم شما بیشتر او را بشناسم. اگر سعی کنید برای من معنی زیادی دارد. ' برخی از مباحث مورد علاقه را پیشنهاد دهید. یا آنها را دعوت کنید تا در گفتگو با پسرتان به شما بپیوندند تا آنها یاد بگیرند که چگونه در مورد این رابطه ناآشنا مذاکره کنند. برای خواهر و برادرها و بچه هایشان روشن کنید که ضروری است که شامل او شود - و تلاش آنها کاملاً بر عهده خودشان است - اما شما در کنار آنها هستید و خوشحال می شوید که دستی می دهید.

از زمانی که برادر شوهر من دوست دختر جدیدی پیدا کرد ، او را به هر رویداد خانوادگی می آورد. اغلب او از میزبان س askال نمی کند و به او اطلاع نمی دهد. ما مایل هستیم در موارد خاص او را شامل شویم ، اما دوست داریم که هر از گاهی تنها بیاید. آیا راهی برای انتقال محترمانه این آرزو وجود دارد؟ —K.P.

جواب کوتاه، نه است. اگر در مورد چرخ فلک چرخان استندهای یک شب صحبت می کردید ، این یک چیز است. اما به استثنای برادر همسر مهم دیگری فقط او را بیگانه می کند.

به نظر می رسد که شما (و احتمالاً سایر اقوام) مشتاقانه تعریف پارامترهای 'خانواده' را به گونه ای توصیف می کنید که شامل دوست دختر برادر همسر شما نشود. ممکن است او را یک گفتگوی بیننده قلمداد کنید. اما به یاد داشته باشید: این ممکن است هنگامی که شما و شوهرتان خواستگاری خود را شروع کرده اید ، تصور شده باشید.

همان سخاوت را در مورد دوست دختر دوست داشته باشید که برای خود آرزو می کردید. مانند شما ، ممکن است دوست دختر برادر همسر شما دور هم جمع شود و تلاش شما برای شناختن او بهتر از بستن اوست. علاوه بر این ، اگر بیش از حد سعی کنید او را رها کنید ، ممکن است برادر همسر خود را نیز از دست دهید.

من واقعاً از آشپزی لذت می برم. خانواده ام از غذای من لذت می برند و شوهرم بابت این موضوع به دوستان و خانواده خود رجز می گوید. همانطور که گفته شد ، در سه سالی که ما ازدواج کرده ایم ، مادرشوهرم هرگز غذای من را نچشیده است. او خارج از شهر زندگی می کند ، بنابراین وقتی به وی می رود ، اجازه دادم مورد علاقه های قدیمی شوهرم و ما را بپزد. روزهایی که او آشپزی نمی کند ، من شام را آماده می کنم و او می گوید یا گرسنه نیست یا بعداً غذا خواهد خورد. هر بازدید اتفاق می افتد. من و شوهرم در این باره شوخی می کنیم ، اما من تعجب می کنم: آیا این خوب است که از مادرشوهرم بپرسم چرا او هرگز غذای من را نمی خورد؟ یا باید با گفتن چیزی آرامش را حفظ کنم؟ ما یک رابطه نسبتاً نزدیک داریم که می توانیم صریح و صادق باشیم. —D.I.

من روانشناس نیستم ، اما این نوعی مزخرف فرویدی است. به نظر می رسد که او آگاهانه یا غیراخلاقی ، با غصب نقش شما در تغذیه پسرش ، مشکلی دارد. من نمی توانستم لمس کنم که با یک کفگیر 10 فوت برای پایان غافلگیرانه سوال شما - شما و مادرشوهرتان واقعاً نزدیک هستید! اگر رابطه شما واقعاً باز و صادقانه است ، چیزی بگویید. شفافیت کامل را امتحان کنید ('آیا من درست متوجه شده ام که شما هرگز از غذایی که تهیه می کنم هرگز نمی خورید؟ چرا چنین است؟') ، یک نظر کمتر مستقیم ('شما به نظر نمی رسد وعده های غذایی را که می پزم ، می خورید و من نگران هستید که آیا شما یک مسئله رژیم غذایی دارید که من در مورد آن نمی دانم) ، یا حتی کمی شوخ طبعی دارید ('شما می دانید که من نمی خواهم شما را مسموم کنم ، درست است؟'). شاید او بخواهد شما متوجه شوید و خیال شما را راحت کند و از شما سال شود. و شاید شما بتوانید با احتیاط ترین عبارات ، برای او توضیح دهید که چه چیزهایی در معرض خطر است: 'من دوست دارم به پسرت غذا بدهم ، و می دانم که تو هم چنین می کنی. این موارد مشترک ماست. اما اگر اجازه دهید من هم به شما غذا بدهم ، این معنی بسیار زیاد خواهد بود. '

شوهر من تنها فرزند است. مادرشوهر من به طور فزاینده ای نیازمند شده است ، دائماً برای شوهرم پیام کوتاه می فرستد ، خودش را درگیر برنامه های ما می کند و بهانه هایی برای شوهرم می گیرد که هفته ای چندین بار از زمانی که شوهرش بیش از یک سال از دنیا می رود متوقف شود. مادرشوهر من زنی توانمند و حرفه ای است که متأسفانه اقوام یا دوستان نزدیک دیگری برای تکیه دادن ندارد. من می دانم که او تنهاست ، و من از شوهرم در کنار او بودن حمایت می کنم ، اما او غرق شده است. و استرس خانواده ما را تحت تأثیر قرار می دهد. چگونه می توانم به همسرم کمک کنم مرزها را تعیین کند؟ - A.E.

برای 'مادر شوهر سرزده' جستجو کنید و هزاران بازدید خواهید داشت (وقتی که من آن را googled کردم 472،000). این یک مشکل قدیمی است که در اتاقهای بی شماری مسخره شده است. احتمالاً در نقاشی های غار به تصویر کشیده شده است. خوشبختانه برای همه افراد درگیر ، شما مانند یک شریک دلسوز و حمایت کننده به نظر می رسید ، که شما را هماهنگ و هماهنگ جلوتر از بازی قرار می دهد. به شوهرتان پیشنهاد دهید که از کوچک شروع کند. اگر او او را ناراحت کند (هشدار بازگشت به عکس) ، احتمالاً با دو برابر کردن توجه خود جبران می کند. او می تواند بگوید: 'من سخت می توانم تعادل بین نیازهای کار و خانواده ام را حفظ کنم.' این ممکن است کمک کند اگر ما یکدیگر را به صورت برنامه ریزی شده تری ببینیم. چرا شما یکشنبه ها برای شام نمی آیید؟ شما به جای اینکه در مواقع بد هفته به من گیر بیاورید ، توجه کامل من را خواهید داشت. ' او همچنین ممکن است در پایان روز کاری خود به یکباره به همه متن های او پاسخ دهد. اگر شوهر شما نیازهای عملی دارد - مشاوره فنی یا حیاط - پیشنهاد می کند کسی را برای مراقبت از آنها استخدام کند. اگر مادرشوهر شما وقت زیادی روی دستان خود دارد ، او را تشویق کنید که به یک کلاس یوگا یا یک بازی بریج بپیوندد. ایده این است که مادر را از پسر جدا کنیم و او را مجبور کنیم روابط جدید برقرار کند. شوهر شما نمی تواند شریک اصلی مادر او باشد. او از قبل مال شما است.

من و شوهرم انتظار داریم. این اولین فرزند ما و همچنین پدر و مادر شوهر من است. نوه اول ، و ما بسیار هیجان زده هستیم. متأسفانه ، خواهر بزرگتر شوهر من و همسرش نتوانسته اند باردار شوند و اکنون در لیست فرزندخواندگی قرار دارند. از آنجا که به آنها گفتیم که باردار هستیم ، آنها اظهارات بسیار گستاخانه ای راجع به هر دو نفر انجام داده اند ، از جمله اینکه قرار نیست در مقابل آنها به مردم بگوییم که باردار هستیم زیرا این احساسات آنها را آزار می دهد. من و شوهرم درک می کنیم که این وضعیت برای آنها دشوار است و به آنها فضای کافی برای مقابله با آنها را داده ایم. با این حال ، اظهارنظرهای تلخ - و گاهی نادیده گرفتن آشکار عملکردهای خانوادگی - باعث آزار من شده است. احساس می کنم که نمی توانم از داشتن فرزند اولم هیجان زده باشم یا درمورد این موضوع از ترس اینکه آنها دلخور شوند ، در مورد آن بحث کنم. باید چکار کنم؟ —م اس

شما بچه دار می شوید! شما باید هیجان زده شوید ، و شما نیز هستید ، بنابراین بگذارید شادی فراوان شما به خواهر شوهر ناخوشایند شما ترحم کند. (این یک قانون اساسی خوب در بسیاری از شرایط دشوار است: فرد خوشحال باید کارهای سخت تری را انجام دهد.) در حالت ایده آل ، زن و شوهر در مجالس خانوادگی کمی لطف جمع می کنند. اما اگر آنها قادر به ادامه کار نیستند ، شما باید همچنان هیجان خود را کم کنید. بارداری یک یادآوری بصری کاملاً حساس برای والدین احتمالی است که با ناباروری دست و پنجه نرم می کنند. بدون شک آنها احساس می کنند شما وقتی قدم در اتاق می گذارید خود را به رخ دیگران می کشید و بی توجهی به شما ممکن است بهترین گزینه آنها در حالت خام باشد. بنابراین مرتباً آنها را شل کنید و ملاقات با پدر و مادر شوهر خود را به تنهایی در نظر بگیرید تا بتوانید با هم آشکارا شاد شوید. و انگشتان خود را عبور دهید تا فرزندخواندگی از آن عبور کند. همین که آن پسر عموهای کوچک با هم بدوند ، همه چیز دوباره خوب خواهد شد.

مادرم و دو خواهرش همه از دنیا رفته اند. مادرم اخیراً درگذشت. او برای سه پسر عموی من که در این نزدیکی زندگی می کنند ، هدیه گذاشت. من و پسر عموهایم همانطور که بزرگ شدیم نزدیک نبودیم. من تماس گرفته ام و از طریق پست الکترونیکی گفته ام که دوست دارم آنها را ببینم. به نظر نمی رسد که من این هدایا را به عنوان 'جایزه' برای نمایش در اختیار دارم. 18 ماه بود که موفقیتی نداشت. من فقط می توانستم وسایل را از طریق پست ارسال کنم ، اما احساس نمی کنم این امر باعث احترام خواسته های مادرم می شود. این از نظر احساسی مشکل است. چگونه می توانم آن را انجام دهم؟ —L.J.

غم و اندوه به اندازه کافی سخت است که تحمل شود ، اما همچنین تمایل به تقویت جغرافیایی دارد. شاید شما به فاصله بین شما و پسر عموهایتان عادت کرده باشید. اما اکنون ، در پی ضرر ، این دردناک است و این به دلیل عدم پاسخگویی به تلاش های شما تشدید می شود. دوباره دست به کار شوید و مستقیم باشید: 'من دوست دارم شما را ببینم. اکنون که این سه خواهر درگذشتند ، مهم است که ارتباط برقرار شود. همچنین ، مادرم چند چیز را برای شما گذاشت که من مایلم حضوری به شما بدهم. ' اگر آنها هنوز پاسخ نمی دهند؟ موارد را از طریق نامه پاپ کنید و فعلاً با آن کار کنید. شاید هدایا باعث اتصال مجدد شود.

آیا می خواهید از آداب و معاشرت خود س Questionال کنید؟ معیارهای اجتماعی خود را در realsimple.com/modernmanners ارسال کنید. نامه های انتخاب شده در وب سایت نمایش داده می شوند.