9 نکته ای که هرگز نباید به شخصی که غمگین است بگویید - و در عوض چه باید بگویید

وقتی کسی می میرد ، اولین قدم ها کاملاً واضح است: شما یخچال خانواده را با وعده های غذایی پر می کنید ، به مراسم تشییع جنازه می روید یا در یک بازدید شرکت می کنید ، کارتهای سوگواری می فرستید یا شیوا می نشینید. اما پس از دوره اولیه ، روند کار خارج از متن می شود. ربکا سوفر ، بنیانگذار و مدیر عامل شرکت ، می گوید ما نمی خواهیم ضرر و این واقعیت را که او غمگین است به فرد یادآوری کنیم. ضرر مدرن ، یک انجمن آنلاین با ارائه منابع و مکالمات درباره ضرر و غم و اندوه. بنابراین ، در پاسخ ، ما با نوک انگشتان پا مستقیماً به آن می پردازیم ، سعی می کنیم کاملاً از آن رد شویم یا اصلاً چیزی نمی گوییم. اگرچه تقریباً به نیت جهانی است ، اما ممکن است چیزهایی آسیب رسان یا غیرمفید باشد ، زیرا ما در کمک به آنها تمرکز کرده ایم. خودمان لحظه ناراحت کننده ای را پشت سر بگذارید تا اینکه در آنجا واقعاً برای شخص داغدار باشید.

بنابراین ما از Soffer و Jenni Brennan ، استاد مرکز ملی آموزش مرگ در کالج Mount Ida در نیوتن ، ماساچوست ، خواستیم نکات خود را در مورد آنچه نباید به کسی که غمگین است نگوید.

آیتم های مرتبط

چه نگوییم: حال شما چطور است؟

وقتی شما این عبارت فرسوده را ارائه می دهید ، فرد به احتمال زیاد چیز متفاوتی را می شنود: چیزی مانند ، لطفاً به من بگویید که خوب هستی ، زیرا اگر بگویید که خوب نیستید ناراحت کننده است ، می گوید: وقتی با این س facedال روبرو می شویم ، افراد بیشتر از اینکه واقعاً احساسات خود را منتقل کنند ، پاسخ خوب یا خوب می دهند.

در عوض چه بگویم: در حال حاضر برای شما بسیار سخت است.

تصدیق کنید که آنها چه چیزی را تجربه کرده اند همین الان Soffer می گوید بسیار دردناک است. احساسات آنها را نادیده نگیرید - بگذارید این فرصت را داشته باشند که کاملاً و بدون قضاوت غمگین شوند.

چه نگوییم: آنها در مکان بهتری هستند.

در طول چنین زمان گیج کننده و شخصی ، بهتر است محتاط باشید تا اینکه تصور کنید یک سیستم اعتقادی وجود دارد که ممکن است شخص شکایت کننده در آن عضو نباشد ، می گوید برنان. به نظر می رسد این عبارت همچنین می تواند دردی را که در لحظه احساس می کند ، تأکید کند. فرد هنوز رفته است و با آنها نیست - و این چیزی است که از دست دادن سخت است.

در عوض چه بگویم: متاسفم که رنج می کشید.

مطمئناً فرد خوشحال است که [عزیزش] دیگر رنج نمی برد ، می گوید درد ، اما این درد را فرقی نمی کند. روی شخصی که در آن لحظه درد دارد ، تمرکز کنید.

چه چیزی نگویم: لطفا در صورت وجود کاری که می توانم برای شما انجام دهم به من اطلاع دهید.

هرکسی که با پیشنهادات پشتیبانی تماس می گیرد می تواند طاقت فرسا باشد. همچنین این مسئولیت را به عهده داغدیدگان می گذارد تا به کمک آنها برسند.

در عوض چه بگویم: من می آیم چند بار لباس شویی انجام می دهم ، یا برای ماه آینده ماشین رانندگی می کنم.

برنان می گوید ، مردم بیشتر تمایل دارند که حمایت را بپذیرند تا پیشنهادی خاص باشد.

چه نگویم: شما همیشه می توانید

اگر شخصی شریک زندگی یا کودکی خود را از دست داد ، و ممکن است به او بگویید که همیشه می تواند دوباره ازدواج کند یا فرزند دیگری داشته باشد ، فکر می کند که به او کمک می کنید تا پوشش نقره ای را ببیند. اما برای داغدیدگان می تواند به نظر برسد که شما پیشنهاد می کنید عزیزی قابل تعویض است. این یکی از بزرگترین ترسها را به وجود می آورد: اینکه آنها به نوعی آن شخص را فراموش خواهند کرد و در آینده به همان اندازه در زندگی آنها مهم نخواهند بود ، می گوید:

در عوض چه بگویم: از عزیز خود برایم بگویید.

Soffer می گوید ، هنگام مقابله با درد از دست دادن کنونی ، دشوار است بتوان به آینده ای پر از ناشناخته نگاه کرد. با پرسیدن س questionsالات خاص و شنونده فعال ، به تمرکز بر روی خاطرات کمک کنید.

چه چیزی نگویم: من احساس شما را می دانم.

اگرچه همه افراد در بعضی از زمانها دچار از دست دادن می شوند ، اما این یک تجربه کاملاً شخصی است. شما هرگز واقعاً قادر نیستید بدانید که چگونه شخصی ضرر را تجربه می کند ، و ادعا می کنید که این کار را انجام می دهید.

در عوض چه بگویم: احساس شما را تصور می کنم.

برنان همیشه توصیه می کند به جای اینکه به جای او صحبت کند ، به او فرصت دهید احساس خود را تشخیص دهد.

چه چیزی نباید گفت: این همه در نهایت اتفاق می افتد

هر کس به عنوان بخشی از زندگی مرگ و از دست دادن را تجربه می کند ، اما این دیدگاه ممکن است ضرر واقعی را در آن لحظه به حداقل برساند. برنان می گوید ، این عبارت اغلب هنگامی که افراد والدین خود را از دست می دهند ، دور می زند.

در عوض چه بگویم: شما واقعاً باید آنها را از دست بدهید.

از دست دادن یکی از عزیزان احتمالاً منشأ درد است - به جای اینکه آن را به عنوان یک جنبه غیرقابل بحث زندگی کنار بگذارید ، روی آن تمرکز کنید.

چه نگویم: او اینگونه می خواست

تا زمانی که فرد برای مراسم خاکسپاری خود برنامه ریزی نکرده باشد ، هیچ راهی برای دانستن ترجیحات وی وجود ندارد. صحبت برای مرحوم ممکن است دعواهای غیرضروری را بین دوستان و بستگان دعوت کند ، که همه روابط و دیدگاه های مختلفی نسبت به آنچه مرحوم مناسب می داند دارند.

در عوض چه بگویم: من مایلم از آنها به این ترتیب احترام بگذارم.

یادبودهای خود را به پایگاه دانش واقعی خود گره بزنید. بر روی خاطرات و اطلاعات خود در مورد شخص مورد نظر ضربه بزنید ، و تصدیق کنید که این نماد رابطه ای است که شما دو نفر به جای کل فرد ، به اشتراک گذاشته اید.

چه نگویم: شما بهتر از آنچه انتظار داشتم با این مسئله برخورد می کنید.

برنان می گوید ، آنها ممکن است فقط چهره ای شاد داشته باشند. تعجب شما ممکن است این ایده را تقویت کند که او نباید از دست دادن یکی از عزیزان خود رنج ببرد.

در عوض چه بگویم: شاید احساس خوبی نداشته باشید ، اما مشکلی نیست.

به فرد اجازه دهید آزادی کاملی داشته باشد تا احساس خود را احساس کند - حتی اگر از زمان مرگ عزیز گذشته باشد ، تصدیق اینکه هر لحظه بدون او دشوار است ، آرامش آور است.

چه نگویم: اصلاً هیچی.

Soffer می گوید شما تعجب خواهید کرد که بسیاری از افراد هرگز دست به دست نمی شوند زیرا بسیار ناراحت کننده هستند.

در عوض چه باید گفت: چه زمانی را به یاد می آورید؟

یکی از مفیدترین کارهایی که می توانید برای یک فرد داغدار انجام دهید ، به اشتراک گذاشتن خاطره ای از عزیزش است - حتی اگر احساس می کنید در حلقه داخلی نیستید. Soffer می گوید ، شما به آنها دیدگاهی در مورد آن شخص می دهید كه در غیر این صورت هرگز فرصتی پیدا نمی كنند.