چگونه به بدهی مخفی خود با شریک زندگی خود رسیدگی کنید

در قسمت این هفته از پول محرمانه، میزبان استفانی اوکانل رودریگز با زنی صحبت می کند که بدهی کارت اعتباری خود را از دوست پسرش مخفی نگه می دارد. پول-محرمانه-اپیزود-2-براد-کلونتز پول-محرمانه-اپیزود-2-براد-کلونتز اعتبار: حسن نیت

آبجو کوزل پادکست جدید پول محرمانه همه چیز در مورد گفتگوهای واقعی و آشکار پیرامون پول است تا بخشی از گناه مالی و شرمندگی بسیاری از مردم را از بین ببرند. در قسمت این هفته، میزبان استفانی اوکانل رودریگز به نگرانی های سوفیا، زنی که بدهی کارت اعتباری خود را از دوست پسرش پنهان می کند، می پردازد. (صوفیا نام واقعی او نیست.)

سوفیا مستقر در لندن از زمانی که در دانشگاه بود با بدهی کارت اعتباری دست و پنجه نرم می کرد. در ابتدا، او محدودیت اعتباری بسیار پایینی داشت – اما با کسب درآمد بیشتر در طول سال‌ها، این محدودیت اعتباری افزایش یافت، و مخارج او با آن افزایش یافت تا اینکه مقدار زیادی بدهی به او تحمیل شد. او بدهی کارت اعتباری خود را - و احساس گناه و شرمش در اطراف آن - را برای خودش نگه داشت تا اینکه او و دوست پسرش شروع به صحبت در مورد خرید خانه کردند. سرانجام، او به بدهی خود و تأثیر آن بر امتیاز اعتباری خود اعتراف کرد و آنها به توافقی رسیدند که دوست پسرش بدهی او را به طور کامل پرداخت کرد و او او را پس داد. سوفیا دریافت بازپرداخت به دوست پسرش آسان بود و در عرض چند ماه تمام مبلغ را پس داد.

اکنون، چند سال بعد، سوفیا دوباره مقدار زیادی بدهی کارت اعتباری جمع کرده است - و نگران است که در مورد آن به دوست پسرش نزدیک شود، به ویژه زمانی که او قبلاً یک بار به او در پرداخت بدهی خود کمک کرده است و او گفته است که دیگر تکرار نخواهد شد. در عوض، اگرچه آنها با هم خانه ای خریداری کرده اند، اما عادت های خرج کردن خود را برای خود نگه می دارند و به صحبت در مورد صورت حساب ها و هزینه های مشترک پایبند هستند.

در واقع قدرت زیادی وجود دارد که شخص دیگری به آنچه در حال وقوع است توجه کند.

- براد کلونتز، روانشناسی، CFP

اوکانل رودریگز برای کمک به سوفیا برای اینکه جرات پیدا کند با دوست پسرش در مورد بدهی خود صحبت کند و رابطه بهتری با صحبت کردن در مورد پول برای هر دوی آنها برقرار کند، به براد کلونتز، Psy.D.، CFP، متخصص روانشناسی مالی و برنامه ریزی مالی.

کلونتز می‌گوید: «پول اولین چیزی است که زوج‌ها درباره آن با هم دعوا می‌کنند، مخصوصاً در اوایل. هرکسی پیشینه و رابطه متفاوتی با پول دارد، اما کلید یک رابطه عادلانه مالی، برقراری ارتباط آشکار و واضح در مورد پول است – و مبارزه با میل به ارتکاب خیانت مالی با حفظ اسرار در مورد مخارج خود. کلونتز می‌گوید وقتی پول را به موضوعی منظم برای گفتگو با شریک زندگی خود تبدیل می‌کنید، هم پیوند خود را تقویت می‌کنید و هم با هر مشکلی که ممکن است از نظر مالی با آن دست و پنجه نرم کنید، حمایت می‌کنید.

به این هفته گوش کنید پول محرمانه - 'آیا خوب است که اسرار پول را از شریک زندگی خود نگه دارم؟' - برای راهنمایی های کلونتز و اوکانل رودریگز برای ترک عادت خیانت مالی، مدیریت اختلافات در مورد پول، و اصلاح رابطه رابطه خود با امور مالی، به نفع همه درگیر.

________________

رونوشت

'من با ایجاد تعادل در تلاش برای کمک کردن و کمک کردن و همچنین عدم ایجاد روابط وابسته یا فعال نکردن رفتار بد مبارزه کردم.'

واقعاً برای من و شوهرم سرزمینی ناشناخته است.

من نمی خواستم قضاوت کنم، اما همچنین نیاز داشتم که مرزهای سختی را تعیین کنم.

استفانی اوکانل رودریگز: این Money Confidential است، پادکستی از Kozel Bier درباره داستان‌های پول، مبارزات و رازهای ما. من میزبان شما هستم، استفانی اوکانل رودریگز. و امروز با شنونده‌ای صحبت می‌کنیم که آن را صوفیه صدا می‌زنیم - نه نام واقعی او.

صوفیه : من در لندن مستقر هستم، من 33 سال دارم. و وضعیتی که دارم این است که به نظر می رسد یک عادت بد بی وقفه با بدهی کارت اعتباری دارم.

استفانی اوکانل رودریگز: شنونده این هفته ممکن است در لندن مستقر باشد، اما وضعیت مالی او کاملاً جهانی است. خانواده متوسط ​​آمریکایی بیش از حد 6000 دلار بدهی کارت اعتباری

صوفیه: مشکل من با بدهی کارت اعتباری از دانشگاه شروع شد زیرا امکانات بسیار محدودی برای گذراندن آن داشتم. فقط انجام دادن کشش هر ماه سخت بود. بنابراین من یک کارت اعتباری با محدودیت 400 پوندی برداشتم تا به پایان ترم برسم. و هنگامی که شروع به کسب درآمد کردم، این همان مقداری بود که باید به راحتی از بین برود زیرا بدهی خیلی بزرگی نبود.

بنابراین، از آنجایی که محدودیت کارت های اعتباری در 12 سال گذشته افزایش یافته است، من فقط تا آن حد خرج می کنم. هرگز در مورد هیچ چیز مهمی نیست، همه چیز مانند مرگ هزاران بریدگی است. اما از آنجایی که درآمد من افزایش یافته است و محدودیت به تناسب افزایش یافته است، میزان بدهی من به تناسب افزایش نمی یابد و در نهایت به یک بدهی واقعا بزرگ تبدیل شده است.

استفانی اوکانل رودریگز: اما با افزایش سقف اعتباری صوفیه، هزینه‌ها و بدهی‌های او فراتر از 400 پوند اولیه یا 553 دلار آمریکا افزایش یافت. چند سال پیش، سوفیا و دوست پسرش تصمیم گرفتند با هم خانه ای بخرند، و او می دانست که زمان آن رسیده است که در مورد بدهی کارت اعتباری خود صادق باشد.

صوفیه: به این دلیل مطرح شد که ما در مورد نیاز به بررسی اعتبار برای وام مسکن صحبت می کردیم. من احساس خجالت می کردم و احساس حماقت می کردم و او قضاوت نمی کرد. پس این صحبتی نبود که چطور در این موقعیت قرار گرفتید؟ این در مورد احساسات نبود یا چگونه این اتفاق افتاد؟ بیشتر شبیه این بود، 'خوب، بیایید فقط به حرکت رو به جلو و حل مشکل فکر کنیم.'

استفانی اوکانل رودریگز: برنامه این بود که دوست پسر صوفیا موجودی کارت اعتباری را با پس اندازش پرداخت کند و سپس او به او بازپرداخت کند.

صوفیه: و خیلی زیاد بود که داشتم پس میدادم. فکر می‌کنم 600 پوند در ماه به او پس می‌داد، یعنی ظرف چند ماه. اوه، فکر می‌کنم 10 یا 12 ماه، همه چیز را به او پرداخت کرده بودم.

استفانی اوکانل رودریگز: پس از تمام آن سال‌ها تلاش برای حفظ موجودی کارت اعتباری‌اش، زمانی که زمان بازپرداخت دوست پسرش فرا رسید، سوفیا برای ادامه دادن پرداخت‌های ماهانه خود در حدود 800 دلار آمریکا و رساندن موجودی به صفر مشکلی نداشت.

صوفیه: هیچ مشکلی در بازپرداخت او پیدا نکردم. فکر می‌کنم تا حدی به این دلیل که بسیار باز بود و همچنین این‌طور بود، نه فقط شرم‌آور، بلکه بسیار اشتباه بود که آن را پس نمی‌دادم.

استفانی اوکانل رودریگز: و چه حسی از جبران کردنش داشت؟

صوفیه اوه، واقعا احساس مثبتی داشتم، مثل اینکه دارم اعتماد شما را جبران می کنم.

استفانی اوکانل رودریگز: اما داستان پول سوفیا به همین جا ختم نمی شود…

صوفیه: بنابراین به صفر برگشته بود و این حدود سه سال پیش بود، اما من دقیقاً به حد مجاز برگشتم.

اس استفانی اوکانل رودریگز: اما بعد از تجربه حمایتی که از طرف دوست پسرتان گرفتید، اولین بار که درباره بدهی خود به او گفتید، چه چیزی باعث شد فکر کنید که نمی توانید آن را برای بار دوم به اشتراک بگذارید؟

صوفیه: هوم فکر می‌کنم این احساس وجود دارد که به برخی از عناصر اعتماد خیانت کرده‌ایم که این اتفاق دیگر تکرار نخواهد شد. و من حتی احتمالاً گفتم: 'این هرگز دوباره تکرار نخواهد شد.' حداقل من در زمانی که آن را تصور می کردم، امیدوار بودم. و من فکر می کنم همچنین چیزی که باعث می شود من تمایلی نداشته باشم این است که واضح است که شما چیزهای مختلفی دارید که می خواهید در یک رابطه بیان کنید، اما می خواهید نشان دهید که شایستگی دارید.

میدونی، من روی زندگیم کنترل دارم. اما شاید باید آن را به عنوان چیزی که با آن مشکل دارم و به کمک نیاز دارم بپذیرم.

یکی از چیزهایی که می‌خواهم به آن برسم این است که وقتی صحبتی می‌کنم که با دست خالی پایین نمی‌آیم، غیر از اینکه لطفاً به من کمک کنید، برنامه‌هایی دارم که دوباره در آن موقعیت قرار نگیرم.

استفانی: چگونه آن مکالمه را تصور می کنید؟

صوفیه: اوم، احساس خجالت می‌کنم و کمی احساس می‌کنم، اما همچنین فکر می‌کنم، برای او احساس ناامیدی هم احساس می‌کنم. فکر نمی‌کنم باعث شود که او به رابطه شک کند، اما واضح است که یکی از چیزهایی که در یک رابطه می‌خواهید این است که احساس کنید آن شخص به شما احترام می‌گذارد یا شما را تحسین می‌کند.

بنابراین من از این که احتمالاً در این جنبه از مورد احترام و تحسین قرار گرفتن ضربه بزرگی ایجاد کردم، ناراحت هستم. و من این کار را نمی‌کنم، اما البته مدتی است که به نوعی دروغ زندگی می‌کنم، بنابراین بیشتر، چیزی را از دست می‌دهم که هرگز از این نظر هیچ راهی نداشتم.

استفانی اوکانل رودریگز: آیا شما و شریک زندگیتان در حال حاضر هیچ هزینه ای با یکدیگر تقسیم می کنید؟

صوفیه: آره ما یک حساب مشترک برای وام مسکن و آب و برق خود داریم و خیلی کوچک است. اوم، اگر ما یک جاروبرقی بخریم، از آن هم می آید.

استفانی اوکانل رودریگز: و آیا اغلب در مورد آن صحبت می کنید؟

صوفیه: ما دوست داریم در مورد حساب های مشترک شوخی کنیم. نمی‌دانم چرا، اما ما مدام شوخی می‌کنیم که وانمود می‌کنیم در حال انجام خریدهای شیطنت‌آمیز هستیم.

من تقریباً تصوری در ذهن ندارم که چگونه به نظر می رسد در مورد پول صحبت کنید به روشی سالم چون در حال حاضر فکر می کنم ما سیستم های زیادی داریم و در مورد نحوه تقسیم بیمه عمر یا هر چیز دیگری صحبت خواهیم کرد.

اما در واقع این ایده که صرفاً در مورد احساس خود در مورد آن صحبت کنیم یا اینکه چگونه اوقات فراغت خود را صرف کرده ایم یا برای خودمان، یا هر چیز دیگری، صحبت کنیم، بسیار خصوصی تلقی می شود. مثلاً مثلاً اگر خودش بخرد، چند لباس خوب، هر چه باشد. خواهم دید. من آنها را تحسین خواهم کرد، یا هر چیز دیگری. اما ما هرگز در مورد هزینه آنها صحبت نکردیم.

به نظر می رسد این حس وجود دارد، این فقط یک گچ نیست، که صحبت کردن در مورد هزینه چیزها هنگام خرید یک خوراکی برای خود تقریباً تهاجمی است. حدس می‌زنم در لحظه‌ای که در مورد آن صحبت می‌کنید، احساسی وجود دارد، زیرا آن را توجیه می‌کنید.

استفانی اوکانل رودریگز: درست. من این ایده را دوست دارم که در مورد پول به عنوان ابزاری برای داشتن یک سبک زندگی که می خواهید صحبت کنید. آیا فکر می کنید گفتگو در مورد پول از طریق این چارچوب کاری است که می توانید انجام دهید؟

صوفیه: آره فکر کنم حق با شماست در واقع، از چیزی که شما گفتید، من تازه متوجه شدم. فکر می‌کنم ممکن است این فکر به من اضافه شود که 'اوه، به همین دلیل است که نمی‌توانیم به آن نزدیک شویم.' ایده داشتن بودجه برای چیزها محدود کننده به نظر می رسد. اما بله، شاید این ایده که چیزهایی که در سبک زندگی چیزهای خوبی هستند، مانند خوردن یک وعده غذایی خوب یا تعطیلات، هرگز بودجه ای نداشته باشد. حتی ما هر دو فرض می کنیم که هر یک از ما به اندازه کافی برای پوشش آن در اختیار داریم.

استفانی اوکانل رودریگز: من همچنین فکر می کنم جالب است که وقتی بدهی خود را به شریک زندگی خود داشتید، به خوبی پرداخت کردید. زیرا شما آن را نوعی بازسازی اعتماد تشخیص دادید، در حالی که دوباره به شرکت کارت اعتباری بدهکار هستید، شاید فقط به این دلیل باشد، زیرا عملی است، بدهی است و شاید هیچ انگیزه ای در این مورد برای شما وجود ندارد. و من تعجب می کنم که آیا مجدداً چنین چارچوبی وجود دارد که نداشتن بدهی کارت اعتباری برای شما چه احساسی دارد؟

صوفیه: اوه، شگفت انگیز خواهد بود. آره

استفانی اوکانل رودریگز: چه کاری به شما اجازه می دهد؟

صوفیه: اوم، رازی ندارم نکته اصلی همین است. پس بدیهی است که عالی خواهد بود. زیرا این امر باعث صرفه جویی در پول من می شود که احتمالاً در این مرحله قیمت یک تعطیلات متوسط ​​را هر سال افزایش می دهد.

استفانی اوکانل رودریگز: من فکر می کنم این تفاوت جالب بین، اوه، آنچه خصوصی است و آنچه شخصی است وجود دارد. فکر می‌کنم در روابطمان و به خصوص وقتی صحبت از پول به میان می‌آید، فکر می‌کنم برای ما آسان است که فکر کنیم این وظیفه ماست، اما وقتی پول را با هم تقسیم می‌کنیم، همانطور که می‌دانید، درخواست وام مسکن یا تامین مالی مجدد اعتبار شما بر شریک زندگی شما تأثیر می‌گذارد. و بالعکس.

صوفیه: آره واقعا جالبه بنابراین ببینید، بدهی شما لزوماً بر دیگران یا مخارج شما تأثیر نمی گذارد، اما رتبه اعتباری شما به دارایی مشترک تبدیل می شود. آره جالبه

استفانی اوکانل رودریگز: و در نهایت، می دانید، شما در این زندگی مشترک هستید.

صوفیه: دقیقا. بله، نه، این واقعاً به من کمک کرد تا آن را در ذهنم دوباره چارچوب بندی کنم. من فکر می کنم مهم است که احساس نابرابری نکنیم. این که هر کدام می توانند برای حمایت از دیگری و آشکارا از نظر عاطفی، بلکه از نظر مالی نیز حضور داشته باشند.

همچنین در واقع، فکر می کنم اگر شروع به صحبت در مورد بودجه برای چیزها و آنچه که مایلیم شروع به صرفه جویی در تعطیلاتی که واقعاً می خواهیم شروع کنیم، احساس خوبی داشتم و احساس بهتری داشتم. این است که یا پول داریم یا نداریم. پس چرا در مورد کارهای هیجان انگیزی که دوست داریم انجام دهیم صحبت نکنیم، بلکه در مورد هزینه آنها صحبت کنیم و در واقع حساب هایمان را باز کنیم و ببینیم، بسیار خوب، چه بازه زمانی و غیره خواهد بود. بنابراین من فکر می کنم که واقعا احساس خوبی خواهد داشت.

استفانی اوکانل رودریگز: بعد از استراحت، با دکتر براد کلونتز روانشناس مالی صحبت می کنیم که یک رابطه عادلانه مالی حتی چگونه به نظر می رسد و آیا می توانیم زمانی که هنوز اسرار پول خود را حفظ کرده ایم به آن برسیم.

دکتر براد کلونتز به عنوان روانشناس بالینی و برنامه ریز مالی خبره، شاهد دعوای بسیاری از زوج ها بر سر پول بوده است.

براد کلونتز: پول اولین چیزی است که زوج ها در مورد آن دعوا می کنند، مخصوصاً در اوایل. و دلیل آن این است که ما در خانواده های مختلف بزرگ شده ایم. ما با داستان های پولی خودمان و باورهای پولی خودمان بزرگ شده ایم. و با شریک ما متفاوت است. بنابراین مانند درگیری ها کاملا طبیعی است.

استفانی اوکانل رودریگز: یکی از چیزهایی که در مورد داستان سوفیا بسیار جالب به نظرم رسید این است که پولی که او با دوست پسرش تقسیم می کند در واقع پولی است که به نظر می رسد به خوبی مدیریت می کند. مانند پس از سال‌ها تلاش برای پرداخت بدهی کارت اعتباری‌اش، وقتی او موافقت کرد که برای او پرداخت کند، او مشکلی برای بازپرداخت او نداشت. بنابراین به نظر می رسد که او زمانی که به دوست پسرش بدهکار است با بدهی مشابهی که وقتی به شرکت کارت اعتباری بدهکار است، ندارد. بنابراین من از دکتر براد کلونتز در مورد دلیل این امر پرسیدم.

براد کلونتز: هر چه چیزهای انتزاعی تر شوند، کمتر برجسته هستند، اهمیت کمتری دارند، کمتر به آن توجه می کنیم. مثلاً اگر کسی را در آن شرکت کارت اعتباری می‌شناخت و احساس می‌کرد، 'اوه، مرد، من به این شخص پول بدهکارم' و این ناراحتی روانی ایجاد می‌کرد و او انگیزه می‌گرفت که از آن مراقبت کند.

و من فکر می کنم این تفاوت است. من فکر می کنم که آن شرکت کارت اعتباری فقط یک چیز انتزاعی است. هیچ رابطه انسانی با آن وجود ندارد. و بنابراین خیلی آسان است که فقط مثل آه، آه، من نیازی به توجه به آن ندارم. اما وقتی نوبت به دوست پسرم می رسد، خدای من. او این پول را به من قرض داد. او احساسات منفی نسبت به من خواهد داشت. بنابراین او برای مراقبت از آن بسیار انگیزه دارد.

براد کلونتز: مثل زمانی که او در رابطه با شخص دیگری در رابطه با پول کار می کند، او تمایل دارد کارها را به روشی درست انجام دهد یا حداقل به روشی که در انزوا این کار را انجام می دهد احساس خوبی نسبت به آن دارد، این جایی است که این کار برای او لغزنده است.

در واقع قدرت زیادی وجود دارد که شخص دیگری به نوعی به آنچه در حال رخ دادن است توجه کند و شما تا حدودی در رابطه با صحبت کردن در مورد آن شخص پاسخگو باشید.

بنابراین، ابزار فوق العاده قدرتمندی که من در رابطه با همسرم نیز از آن استفاده کردم، محدودیت هزینه است و برای ما صد دلار است. اوم، و ما می‌توانیم این شماره را تغییر دهیم، اما اگر بخواهم چیزی بیش از صد دلار بخرم، فقط با او در مورد آن چت می‌کنم.

و پدرانه نیست. اینطور نیست که او آنجا باشد و نه بگوید، می دانید، اما چیزی که خیلی جذاب است این است که من به آن فکر می کنم. و بنابراین من می گویم، خوب، پس این بالاتر از آن نقطه ماشه است. بنابراین من با او بحث خواهم کرد. و آنچه بسیار جذاب است این است که من به بحث در مورد آن با او فکر می کنم، در واقع دارم در مورد آن با خودم بحث می کنم.

شما مانند 'اوه، من آن را می خواهم.' و اینگونه است که ما سیم کشی می کنیم. درست. و یک بازاریاب خوب، یک تبلیغ‌کننده خوب دقیقاً می‌داند که چگونه می‌تواند شما را تحریک کند تا این کار را انجام دهید. خرید فوری . بنابراین هر چیزی که زمانی را بین آن انگیزه و آن عمل قرار دهد، برای سلامت مالی شما طلای خالص است. و بنابراین این چیزی است که من فکر می کنم اغلب در روابط اتفاق می افتد این است که شما یک شریک مسئولیت پذیر دارید.

شما به آن فکر می کنید، به آن نگاه می کنید و رفتار خود را تغییر می دهید. و بنابراین فکر می کنم این یکی از دلایلی است که باعث می شود وقتی دیگران کارهای ما را می بینند بهتر عمل می کنیم.

استفانی اوکانل رودریگز: اما سوفیا این بار نتوانسته است از پاسخگویی دوست پسرش برای کمک به او در خرج کردن یا پرداخت بدهی خود استفاده کند، زیرا او از این موضوع اطلاعی ندارد. و از دکتر براد کلونتز پرسیدم که آیا مخفی نگه داشتن این نوع پول مشکلی ندارد.

براد کلونتز: بنابراین این چیزی است که ما در مطالعات شناسایی کرده ایم که آن را خیانت مالی می نامیم. و این اساساً جایی است که شما در مورد پول به کسی دروغ می گویید. حال، مشکلی که در این زمینه وجود دارد، آیا یک فرض اساسی وجود دارد مبنی بر اینکه شما با راستگویی موافقت کرده اید، درست است؟ منظورم این است که اگر فقط چیزی را خصوصی نگه می دارید و هر دو با آن خوب هستید. فقط، می دانید، شما بچه ها اینجا زندگی خصوصی دارید.

اگر دوست پسر فکر کند که او صادق است یا در مورد جزئیات زندگی مالی خود صحبت می کند، اگر فکر کند که این توافق آنهاست، مشکل پیش می آید. آن وقت است که می تواند تهدیدی برای رابطه باشد. و آن وقت است که می تواند واقعاً ترسناک باشد. نظرسنجی‌های زیادی نیز در این مورد انجام شده است، و من فکر می‌کنم حدود 50 درصد از آمریکایی‌ها اعتراف می‌کنند که به همسر یا شریک زندگی خود در مورد هزینه‌هایی مانند دروغگویی عمدی یا پنهان کردن فعالانه اطلاعات، دروغ گفته‌اند.

و اغلب به منظور پوشاندن شرم و احساس بد در مورد چیزها است یا من نمی خواهم توسط شریک زندگی شما مورد قضاوت قرار بگیرم، یا حتی ممکن است شما یک شریک کنترل کننده در مورد پول داشته باشید. و تو می گویی، ببین، من نمی خواهم تحت کنترل باشم. بنابراین دلایل زیادی وجود دارد که چرا مردم این کار را انجام می دهند، اما او به این فکر می کند که آنها صادق هستند و بعداً متوجه می شود که این رازی وجود دارد که می تواند به رابطه آنها آسیب برساند.

استفانی اوکانل رودریگز: یکی از چیزهایی که من در مورد زوج ها زیاد می شنوم این است که خوب، بدهی من است. مشکل منه این مسئولیت من است. و من شخصاً فکر می‌کنم که این کمی اشتباه است، به خصوص زمانی که مطمئناً در یک ازدواج هستید، اما حتی یک شراکت طولانی‌مدت، می‌دانید، ما قبلاً دیده‌ایم که چگونه اعتبار یک نفر می‌تواند بر توانایی شما برای زندگی با کسی تأثیر بگذارد. درست. بنابراین، انواع قوانین، نقل قول، نقل قول، آنچه باید افشا کنید یا مسئولیت شما چیست یا نه چیست؟

براد کلونتز: چیزی که خیلی جذاب است این است که شرط می بندم، اگر در یک رابطه طولانی مدت هستید یا اگر در یک تاریخ در طول مسیر ازدواج کرده اید، نمی دانم.

فرض کنید تاریخ شماره 10. اوم، همه دوست دارند با من بحث کنند در مورد کدام تاریخ است، اما ممکن است در یک زمان چیزی بگویید، اوه، پس، می دانید، آیا می خواهید چه چیزی داشته باشید، می خواهید داشته باشید. بچه ها روزی یا، اوم، خودت را در کجا زندگی می کنی؟ یا تصور می کنید چه شغلی را دنبال می کنید؟

بنابراین یک بحث در مورد، اوم، می دانید، آیا ما در مورد برخی از این مسائل اصلی در مورد جایی که می خواهیم زندگی کنیم، تطابق داریم؟ چه نوع ایمانی می خواهیم خانواده داشته باشیم؟ اکنون برخی از فرآیندهای مرتب سازی وجود دارد که جالب اینجاست که ما هرگز این کار را با پول انجام نمی دهیم.

چگونه می خواهید پول را مدیریت کنید؟ آیا می خواهید حساب های مشترک داشته باشید یا حساب های جداگانه؟

مثلاً اهداف مالی شما چیست؟ می دانی، برای تو چه شکلی بود که با پول بزرگ شدی؟ چه احساسی نسبت به آن داشتید، وضعیت اجتماعی-اقتصادی و دوران کودکی‌تان، می‌دانید، مادرتان چه چیزی به شما یاد داده است؟ بابات چی بهت یاد داد؟

بزرگترین ترس مالی شما چیست؟ این مکالمه‌ای است که وقتی با زوج‌هایی که بر سر پول اختلاف دارند کار می‌کنم که 20 سال است ازدواج کرده‌اند. برمی گردم و می گویم بیا آن گفتگو را انجام دهیم.

واقعاً هیچ راه درست یا غلطی برای انجام آن وجود ندارد. آیا باید پول خود را جداگانه انجام دهید؟ آیا باید این کار را با هم انجام دهید؟ اینها همه چیزهایی است که مردم می توانند درباره آن مذاکره و صحبت کنند، اما شما باید گفتگو کنید.

استفانی اوکانل رودریگز: خنده دار است زیرا از یک طرف شما این زوج را دارید که 20 سال است ازدواج کرده اند و این گفتگو را در دفتر شما با شما انجام می دهند، اما همچنین نمی خواهید همان کسی باشید که در اولین قرار ملاقات می گوید، خوب، چه خبر است. امتیاز اعتباری شما و چقدر پول در می آورید؟ و من تعجب می کنم، چگونه می دانید که چه زمانی آن مکالمه را مطرح کنید و چگونه آن را مطرح می کنید؟

براد کلونتز: این یک چالش است، درست است؟ دلیلی وجود دارد که چرا مردم از آن اجتناب می کنند. مثل این است که می ترسم مرا قضاوت کنی.

من نمی خواهم فکر کنید که من فقط به خاطر پول شما در آن هستم. این فقط غرق از همه این چیزهای چسبنده است که آن را واقعاً بسیار چالش برانگیز می کند. اما من فکر می کنم گفتگوی خوبی است. و دوباره، شاید تاریخ دهم نباشد، شاید تاریخ بیستم باشد.

و اگر در حال ازدواج هستید، زندگی مالی شما به هم گره خورده است. اگر متاهل هستید، مثل اینکه فکر می‌کنید حساب‌های جداگانه‌ای دارید، ممکن است فکر کنید همه چیزهای دیگر در جریان است، اما، اما دولت کاملاً متفاوت به آن نگاه می‌کند. شما هستید، حتی اگر مشترک یا جداگانه پرونده کنید، حتی مهم نیست، شما یک خانواده دارید. و این نگاه دولت به آن است. و اگر من را باور ندارید، با کسی که طلاق گرفته صحبت کنید و ببینید در زندگی مالی آنها چه اتفاقی افتاده است، زیرا این واقعیت است. امتیاز اعتباری شریک زندگی شما تأثیر عمیقی بر زندگی شما خواهد داشت.

استفانی اوکانل رودریگز: و آیا آن مکالمه شامل اعداد خاصی می شود؟ مثلاً، آیا مواردی وجود دارد که مکالمات نباید شامل آن شوند یا باید شامل شوند؟

براد کلونتز: من فکر می کنم واضح است که این موضوع به صورت موردی است و برخی افراد واقعاً راحت خواهند بود که فقط به شما بگویند که امتیاز اعتباری آنها چقدر است، زیرا آنها به آن افتخار می کنند. درست. و سپس برخی از مردم تمایلی ندارند زیرا به آن افتخار نمی کنند. بنابراین جزئیات مهم هستند و باید در جدول زمانی خود شما آشکار شوند. و همچنین فقط در مورد اینکه چه احساسی در مورد آن دارید صحبت کنید؟ مثل، من فکر می کنم این یک مکالمه عالی است.

من همین روزها داشتم این مقاله را می خواندم و در آن نوشته شده بود که زوج ها باید در مورد امتیازات اعتباری خود صحبت کنند. منظورم این است که چه حسی برای شما دارد؟ منظورم این است که آنها همه این دلایل را به من دادند که چرا این مهم است. بنابراین این راهی است که شما ممکن است بخواهید، می توانید گفتگو را شروع کنید.

استفانی اوکانل رودریگز: من آن را دوست دارم. این برای من بسیار طبیعی است. می دانم که همیشه به دنبال آن چیزهای طبیعی برای صحبت در مورد پول هستم. و من همیشه از این مثال استفاده می کنم که وقتی شوهرم اکنون از من درخواست می کند، گفتم، برایم مهم نیست کجا برویم، تا زمانی که جایی ارزان است، زیرا من بودجه زیادی دارم و خیلی ساده بود، اما فقط تنظیم شده است. سابقه ای برای این واقعیت است که این یک بخش اصلی گفتگو است. یکی از چیزهایی که وقتی داشتم به داستان او گوش می‌دادم تعجب می‌کردم این بود که بگویم نقش‌ها برعکس شده بودند.

و شما شریکی هستید که کسی به سراغ شما می آید و موجودی کارت اعتباری زیادی را فاش می کند، هر نوع بدهی. چگونه می توانید به آن پاسخ دهید؟

براد کلونتز: درک اینکه مردم احساس شرم و خجالت می کنند واقعاً مفید است. و بنابراین، اگر با کسی قرار می گذارید و اوم، او اساساً آنقدر به شما اعتماد دارد که این را به شما بگوید، فکر می کنم این چیزی است که باید به نوعی گوش هایتان را به خود جلب کنید، خوب، من باید شنونده خوبی باشم. و این یک موضوع حساس است.

یک آمریکایی به طور متوسط ​​حدود 90000 دلار بدهی شخصی دارد. پس لطفا تعجب نکنید اگر با کسی قرار می گذارید و او مقداری بدهی را فاش می کند.

و سپس ثانیاً، می تواند نشانگر الگویی باشد که نگران کننده است. شما در مورد شکستن معامله صحبت کردید، آیا این یکی از چیزهایی است که من می‌خواهم به آن فکر کنم که به نوعی شریک آینده را بررسی می‌کند و، حدس بزنید، این همان کاری است که ما در قرار ملاقات انجام می‌دهیم، درست است؟ ما در حال بررسی یک شریک آینده در مورد نگرش‌ها، ترجیحات مذهبی و کلی چیزها هستیم.

اما ممکن است بخواهم به این موضوع نگاه کنم: 'آیا این کسی است که در جوانی به مشکل خورده است و نمی دانسته است چه کار می کند، یا این شبیه یک نوع سوء مدیریت مالی است که در حال انجام است. برای 10 سال؟ و این همان چیزی است که شروع به ایجاد نگرانی های بیشتری برای من می کند.

استفانی اوکانل رودریگز: یکی از چیزهایی که وقتی با صوفیا صحبت می کردم این بود که از او پرسیدم، می دانید، آیا شما و دوست پسرتان در مورد پول صحبت می کنید؟ و او گفت اگر در مورد صورتحساب ها صحبت می کنیم، می توانیم در مورد چگونگی انجام این کار صحبت کنیم. ما می توانیم در مورد شاید تامین مالی مجدد وام مسکن خود صحبت کنیم. ما می توانیم در مورد اطمینان از داشتن پوشش بیمه کافی صحبت کنیم، همه صحبت های واقعاً مهم، اما بحثی در مورد این موضوع وجود نداشت که هدف پول چیست؟ ما می خواهیم پول برای ما چیست؟

و بنابراین من به نوعی تعجب می‌کنم که چرا فکر می‌کنید این محدوده کامل را در مورد اینکه پول برای چه چیزی است و اهداف پیرامون پول مشترک دارید. همچنین به طور خاص چرا اینقدر مهم است.

براد کلونتز: اوه مرد خیلی خوشحالم که آن را مطرح کردید زیرا ما فقط یک مطالعه انجام دادیم که سعی داشتیم مردم را تشویق کنیم تا بیشتر پس انداز کنند. و ما نیمی از افراد را در یک کلاس در مورد سواد مالی قرار دادیم و نیمی دیگر، من از آنها خواسته بودم اساسا تابلوهای چشم انداز بسازند. می دانید، من از آنها خواستم که در مورد اینکه چرا شما پس انداز می کنید و آنچه را که ما شاهد افزایش 73 درصدی پس انداز در آن گروهی بودیم که اشتیاق هدف داشتند، بسیار هیجان زده شوند. و آنها بلافاصله شروع به صرفه جویی 73 درصدی کردند، که فقط یک آجیل است. و دلیلش این است که آنها اهدافی داشتند. آنها در مورد یک هدف وضوح داشتند. آنها اشتیاق زیادی به هدف داشتند.

ما از مفاهیم انتزاعی الهام نمی گیریم. بنابراین مفهوم مانند یک حساب پس انداز آنقدر کسل کننده است که من حتی با بیان آن با صدای بلند مشکل دارم، اوم، یک بودجه - اوه خدایا. در مورد بودجه صحبت نکنیم.

شما باید احساسات را به روشی مثبت بچسبانید. این روشی است که مغز شما کار می کند. بنابراین این احساسات را به سمت اهداف مالی خود هدایت کنید.

و اگر شما واقعاً در مورد آن هدف واضح هستید، مثلاً اگر من برای پسرم صندوق دانشگاهی داشته باشم و اسم پسرم اتان است و آن را صندوق کالج ایتان می نامم و ماهی صد دلار یا 200 دلار می گذارم. یک ماه به آن صندوق، احتمال 0% وجود دارد که از آن صندوق سرقت کنم و یک قایق باس بخرم.

در حالی که اگر این یک حساب پس انداز بود، من فقط ممکن است این کار را انجام دهم، زیرا خیلی خوب، من باس را می خواهم. من عاشق ماهیگیری هستم من آن قایق باس زیبا یا هر چیز دیگری را می خواهم. بنابراین، اگر می‌توانید آن حساب‌ها را نام ببرید، و، اما برای من، هدف‌ها از همین جا سرچشمه می‌گیرند و بسیار پرشور و واضح می‌شوند.

اگر با لایک شروع کنید، واقعاً می خواهید پول خود را برای چه چیزی خرج کنید، چه چیزی برای شما مهم است؟ و هنگامی که این کار را با شریک زندگی خود انجام می دهید، مانند آنچه برای ما مهم است، فوق العاده قدرتمند است. و اگر آن‌ها را هدف قرار دهید و سپس اول آن چیزها را بپردازید، سپس بقیه پول را، فقط با هر کاری که می‌خواهید انجام می‌دهید، می‌دانید، و به این ترتیب آن پول را بودجه می‌دهید، اما ابتدا برای چیزهایی که واقعاً برایتان مهم است به خودتان بپردازید.

استفانی اوکانل رودریگز: چیزی که برای ما اهمیت دارد این است که مکان متفاوتی برای شروع گفتگو در مورد پول با شریک زندگیتان باشد، پس در این لحظه به چه چیزی نیاز داریم؟ و اینطور نیست که آنچه ما نیاز داریم مهم نیست. البته این مهم است، اما من آن قالب مجدد را دوست دارم و به نقطه نظرات شما در مورد احساسات و قدرت فکر می کنم، چه می خواهم؟ آیا چیزی می تواند قدرتمندتر باشد؟

براد کلونتز: کاملا. و می دانید، هیچ چیز بدتر از این نیست، هی، ما به بودجه نیاز داریم. پس بیا اینجا بشینیم و من به تمام شادی هایی که باید از زندگی خود حذف کنیم نگاه خواهم کرد. و بگذارید با شما شروع کنم. خیلی خوب. پس این همه پولت را کجا خرج می کنی؟ منظورم این است که، اوه، چه تجربه احساسی وحشتناکی است.

و به همین دلیل است که مردم این کار را نمی کنند. مثل اینکه آنها مطالعاتی انجام داده اند که در آن افرادی مانند همه چیزهایی را که در هفته گذشته صرف کرده اید یادداشت کرده اند و در 24 ساعت آینده، شما افسرده خواهید شد.

استفانی اوکانل رودریگز: صحبت از هزینه عاطفی، آخرین چیزی که در گفتگوی من با سوفیا مطرح شد، این بود که چگونه تفاوت در پول در یک رابطه - بنابراین تفاوت در درآمد، تفاوت در پس‌انداز، تفاوت در مسئولیت‌های مدیریت - می‌تواند بر پویایی قدرت یک رابطه تأثیر بگذارد. ارتباط.

و در حالی که او از نظر فکری می‌داند که لازم نیست هر دو شریک رابطه‌شان دقیقاً به همان اندازه درآمد داشته باشند. این ایده نابرابر بودن بارها و بارها و بارها مطرح شد، و من تعجب می کنم که چگونه زوج ها می توانند هم این احساسات و هم واقعیت های قرار گرفتن در موقعیت های مختلف مالی و عدم تبدیل شدن به نماینده قدرت را دنبال کنند.

براد کلونتز: در حال حاضر، این یک موضوع بسیار پیچیده است. به این راحتی نیست. فکر می‌کنم وقتی زوج‌ها با هم شروع می‌کنند و هیچ چیز با هم ندارند، خیلی راحت‌تر است، و هر چه بیشتر می‌بینی پیچیده‌تر می‌شود. شما در حرفه خود هستید و زندگی و درآمد خود را دارید. و زمانی که شکافی بین کسی که بیشتر می‌سازد، کسی کمتر می‌سازد وجود دارد، توشه‌های زیادی همراه با این وجود دارد و اتفاقاً جنسیت بارگیری می‌شود.

من فقط می خواهم آن تجربه را عادی کنم. اکنون، زوج‌هایی که می‌بینم واقعاً به خوبی آن را مدیریت می‌کنند، کسانی هستند که واقعاً به آن به عنوان یک واحد خانه نگاه می‌کنند. اوم، پس شما به آنچه برای اداره یک خانواده نیاز است نگاه می کنید، می دانید، درآمد، رسیدگی به قبوض، می دانید، همه آن جنبه های مختلف و زوج هایی که فکر می کنم بهترین کار را انجام می دهند کسانی هستند که به خود به عنوان یک تیم نگاه می کنند. .

و بنابراین ما مسئولیت ها را تقسیم می کنیم. اکنون، شاید بخواهید مقداری از آن پول را بردارید و حساب‌های جداگانه‌ای انجام دهید تا بتوانید با خیال راحت خودتان را سرگرم کنید. اما من فکر می کنم خیلی مهم است که این چیزها را چکش کنیم.

مثلاً، فلسفه شما در مورد پول چیست؟ فلسفه شما در مورد پول چیست؟ بگذارید این مسئله را روشن کنم. پس آیا خیالتان راحت است که اگر من بیشتر بسازم قدرت و کنترل بیشتری دارم؟ آیا این همان نوع رابطه ای است که شما می خواهید؟ هر کس بیشتر بسازد همان رئیس است، آیا این همان چیزی است که شما می خواهید؟ چون حدس بزن چیه؟ شما ممکن است پنج سال بعد بیشتر نتوانید درآمد داشته باشید. پس آیا این راه است، آیا می خواهید این کار را انجام دهید؟

و بنابراین، من فکر می‌کنم داشتن آن فلسفه واقعاً بسیار مهم است و صحبت کردن در مورد آن بسیار مهم است، زیرا راه‌های زیادی برای مدیریت آن وجود دارد، اما شما باید به نوعی فلسفه‌ای مشترک پیرامون آن داشته باشید.

استفانی اوکانل رودریگز: ما از قبل می دانیم که پول پیچیده است و از قبل می دانیم که روابط پیچیده هستند، بنابراین شاید نباید خیلی تعجب کنیم که ترکیب این دو می تواند برای پیمایش دشوار و ناراحت کننده باشد. اما فقط به این دلیل که یک مکالمه ناراحت کننده است به این معنی نیست که ارزش آن را ندارد. بنابراین از دکتر براد کلونتز پرسیدم که چه اقدامات بعدی را برای صوفیه پیشنهاد می کند.

براد کلونتز: من فکر می‌کنم تمیز بودن در سطحی احتمالاً مفید خواهد بود. همه چیز به این بستگی دارد که چگونه آن را قاب می کنید. حدس من این است که او قصد فریب او را نداشته است. او قصد انجام این کار را نداشت. و حدس من این است که به نوعی گلوله برفی است، می دانید، مثل اینکه او این حساب را داشت و مثل این است که، می دانید، 10 دلار بدهی در آنجا وجود دارد، و ناگهان او به آن نگاه می کند، و می گوید: 'اوه من خدایا، من این را دارم و او نمی داند. درست. و بنابراین اکنون او نسبت به این موضوع احساس بدی دارد و از این بابت احساس ناراحتی می کند. و او احتمالاً نگران چیزی است که او قرار است بگوید. بنابراین در پاک شدن خطراتی وجود دارد.

می‌دانی و باز هم، من او را نمی‌شناسم، اما، می‌دانی، شرکای آن‌جا هستند تا به هم کمک کنند، درست کنند و از یکدیگر حمایت کنند. و بنابراین وقتی آنها با هم این کار را انجام می دهند، پول را به خوبی مدیریت می کند. و بنابراین شاید این فرصتی برای او باشد که حتی بگوید، 'هی، ببین، من به کمک شما نیاز دارم.' مثل اینکه فهمیدم وقتی به تنهایی این کار را انجام می‌دهم، واقعاً در مورد آن صحبت نکرده‌ایم، اما وقتی به تنهایی این کار را انجام می‌دهم، بیشتر یک شیب لغزنده است. و من واقعاً از این که آن را با هم انجام دهیم بیشتر سود می برم. بنابراین، اگر او به طور تصادفی به این موضوع برخورد کند و احساس کند که شما عامل آن بوده اید، این خطر وجود دارد، مثلاً سؤال بعدی این است، خوب، چه چیز دیگری را پنهان می کنید؟

و بنابراین می تواند به نوعی پایه اعتماد را از بین ببرد. و باز هم نمی دانم طرز فکر او چیست. مانند، من نمی دانم. شاید او حساب هایی داشته باشد که او از آنها خبر ندارد، من نمی دانم. من نمی دانم ترتیب آنها چیست، اما این فرصتی است برای صحبت در مورد 'هی ببین، ما با هم بودیم.' من می خواهم رابطه خود را به سطح بالاتری ببرم. من می خواهم در مورد پول صحبت کنم. من می خواهم در مورد انجام کارمان صحبت کنم و همه با هم در این مورد وارد شویم. و این در واقع می تواند احساس بسیار خوبی داشته باشد. این فقط به نحوه قاب بندی آن بستگی دارد.

استفانی اوکانل رودریگز: این خنده دار است زیرا وقتی از او پرسیدم که چه احساسی خواهد داشت، اگر به حمایت او نیاز داشت، احساس شگفت انگیزی در مورد اینکه بتواند آن را فراهم کند، احساس می کرد، اما بعد از آن نمی توانست این را برای خودش ببیند، که ممکن است او نیز همین احساس را نسبت به او داشته باشد. او، حتی اگر او این کار را در گذشته انجام داده است. و من دوست دارم آنچه شما در مورد آن بود. می دانید، بدیهی است که زمانی که امور مالی او به نوعی به اشتراک گذاشته می شود یا به نحوی عمومی است که تحت کنترل است.

پس چرا این اولین قدم نباشد؟

براد کلونتز: و من فکر می کنم قبل از اینکه در مورد آن صحبت کند، حتی می تواند در مورد ترس های خود صحبت کند. می خواهم در مورد این پول با شما صحبت کنم. و من خیلی می ترسم که، می دانی، هر چه هست، مرا ترک کنی. واقعا از دست من ناراحت میشی و فقط می خواهم بدانی که من چنین قصدی نداشتم. منظورم این است که فقط در مورد آن ترس ها صحبت کنم، زیرا چه کاری برای من انجام می دهد، اگر از همسرم بشنوم، 'هی، می خواهم در مورد چیزی صحبت کنم، اما واقعا نگران هستم که شما واقعاً ناراحت شوید. با من.

من فوراً به نوعی لایک کردم، بسیار خوب. خب، من نمی‌خواهم آن آدمی باشم که نمی‌خواهم دوستش داشته باشم، بدترین ترس‌هایش را نشان دهد. و بنابراین، صحبت کردن در مورد ترس‌های او راه دیگری برای گفتن است، که به آرامی آن را مطرح می‌کند، ممکن است او را تشویق کند که نسبت به این موقعیت دلسوزتر شود. زیرا از آنچه من از داستان او درک می کنم، منظورم این است که او به طور قانونی از این موضوع احساس بدی دارد و می خواهد اوضاع را درست کند.

استفانی اوکانل رودریگز: پس آیا خوب است اسرار پول را از شریک زندگی خود نگه دارید؟

مانند سایر اشکال خیانت، خیانت مالی عملی است که قوانین، انتظارات و مرزهای یک رابطه را نقض می کند. اما از آنجایی که اکثر زوج‌ها برای تعریف آن قوانین، انتظارات و مرزهای مربوط به پول وقت نمی‌گذارند، تشخیص اینکه آیا و چه زمانی آن‌ها را زیر پا می‌گذارید، دشوار است. بنابراین این یک مکان خوب برای شروع است.

انتظارات را تعریف کنید. این موارد می تواند شامل مواردی مانند میزان مشارکت هر شریک در هزینه های مشترک یا پس انداز باشد. یا هر کدام از انواع وظایف مالی شما مسئول آن خواهید بود. و هر چند وقت یکبار اهداف مخارج و پس انداز خود را به عنوان یک تیم بررسی می کنید.

قوانین و مرزهای مشترک خود را مشخص کنید. این موارد می‌تواند شامل مواردی مانند محدودیت‌های مخارج، میزان هزینه‌ای که می‌خواهید یا نمی‌خواهید بدون اینکه ابتدا با یکدیگر بررسی کنید، باشد. یا اینکه چه تصمیمات مالی و اشتباهاتی را با یکدیگر در میان می گذارید و چند وقت یکبار.

و در نهایت، اهداف خود را مشخص کنید، چه فردی و چه مشترک - نه تنها می توانند به شما کمک کنند تا در قبال آنچه برای رسیدن به آن تلاش می کنید پاسخگو باشید، بلکه می توانند به شکل دادن به فلسفه پول کمک کنند که شما را به عنوان یک زوج از طریق تغییرات اجتناب ناپذیر در پویایی درآمد راهنمایی می کند. ، پویایی خرج کردن و بالا و پایین رفتن پول همه زوج ها در طول یک رابطه تجربه می کنند - ما واقعاً می خواهیم پول خود را صرف چه چیزی کنیم؟ چه چیزی برای ما اهمیت دارد؟ و برای اولویت بندی آن چه کنیم؟

این پول محرمانه از Kozel Bier بوده است. اگر مانند سوفیا، راز پولی دارید که برای به اشتراک گذاشتن آن در تلاش بوده اید، می توانید به آدرس money dot confidential در real simple dot com ایمیلی برای من ارسال کنید. همچنین می توانید برای ما یک پست صوتی به شماره (929) 352-4106 بگذارید.

Money Confidential توسط Mickey O'Connor، Heather Morgan Shott، Me, Stefanie O'Connell Rodriguez تهیه شده است. با تشکر از تیم تولید ما در Pod People: Rachael King، Matt Sav، Danielle Roth، Chris Browning و Trae Budde.

اگر آنچه را می شنوید دوست دارید، لطفاً نظر خود را در مورد پادکست های اپل برای ما بگذارید یا به دوستان خود در مورد Money Confidential بگویید. کوزل بیر در شهر نیویورک مستقر است. می توانید ما را به صورت آنلاین در realsimple.com پیدا کنید و با جستجوی Kozel Bier در www.magazine.store در نشریه چاپی ما مشترک شوید.

از اینکه به ما پیوستید متشکریم و هفته آینده شما را خواهیم دید.