'تقریباً روزانه گریه می کنم': هر دو والد بیمار هستند ، دوست پسر او شغل خود را از دست داده است. او سالانه 65000 دلار از آنها پشتیبانی می کند

تقریباً هر روز از آغاز همه گیری ، تس 29 ساله اشک می ریزد - در تلاش برای پرداخت حداقل هزینه های صورتحساب خود و در عین حال تأمین هزینه های پدر و مادر بیمار و دوست پسر بیکارش را نیز انجام می دهد.

هر دو والد تس به شدت دچار نقص ایمنی شده اند - مادر او مبتلا به آرتریت روماتوئید ، یک بیماری خودایمنی است و پدرش از مرحله چهارم نارسایی کلیوی برخوردار است که هر هفته وی را سه بار دیالیز می کند. تس قبلاً از نظر مالی به آنها کمک کرده بود و طی پنج سال گذشته تقریباً 500 تا 600 دلار در ماه می فرستاد. دلیلش این است که در سال 2015 ، پدرش سکته کرد و دیگر قادر به ادامه کار خود به عنوان پیمانکار نبود و به همین دلیل این زوج مستقر در فلوریدا هرگز به طور کامل از بحران مالی 2008 که به شدت تحت تأثیر بازار املاک و مستغلات فلوریدا قرار گرفت ، بهبود پیدا نکردند.

برای سالها ، آنها از طریق ترکیبی از پرداخت معلولیت ، تأمین اجتماعی ، درآمد مادر Tess که به عنوان راننده Uber و Lyft ساخته شده و پول ارسال شده توسط Tess تأمین هزینه می کردند. او می گوید آنها خیلی فداکاری کردند تا من را به جایی که امروز هستم برسانند و باعث افتخار من است که می توانم از آنها مراقبت کنم.

AskMillie AskMillie از کجا می توانم مشاوره مالی رایگان یا کم هزینه دریافت کنم؟

وقتی گزینه های برش کوکی کافی نیست ، در اینجا راه حل های قابل اعتماد ، کم هزینه و رایگان وجود دارد.

بیشتر بخوانید اینجا داستان های بیشتری مانند این می خواهید؟ میلی حامیان راه اندازی انحصاری ، Synchrony ، میزبان ها هستند میلی داستان ها در SynchronyBank.com/Millie.

هنگام ابتلا به COVID ، آنها حتی به کمک بیشتری از تس نیاز داشتند. در واقع ، تس به مادرش التماس کرد که دیگر به عنوان راننده سهامدار سوار کار نگردد و به او گفت که سعی خواهد کرد شکاف درآمد را پر کند. وی توضیح می دهد ، اگر آنها به ویروس کرونا مبتلا شوند ، احتمالاً از آن زنده نخواهند ماند. هنوز هم ، با دانستن اینکه او مسئولیت مالی زندگی آنها را به دوش می کشد ، بر او سنگینی می کند: احساس کردم که این سنگینی سنگین را روی سینه ام گذاشته ام ، از اشک گفت. من مجبور شدم مخارج خودم را تأمین کنم و مسئولیت فوق العاده ای برای تأمین هزینه های پدر و مادرم احساس کردم.

در ابتدا این امکان برای تس وجود داشت که سالانه 65000 دلار در یک سازمان غیرانتفاعی در دنور درآمد کسب می کند. او در ماه مارس با زندگی در کنار دوست پسرش هزینه های خود را کاهش می داد و آنها با هم اجاره آپارتمان یک خوابه ماهانه 1700 دلاری را تقسیم می کردند. اما در تاریخ 28 مارس ، دوست پسر تس کار خود را در صنعت خدمات غذایی از دست داد. تا به امروز ، او به کار خود برنگشته است. لحظه ای پیش آمد که فکر کردم مجبورم همه شارژهایمان را بپردازم ، همراه با پرداخت هزینه های اضافی برای خانواده ام ، و من خیلی ترسیده بودم.

خوشبختانه دوست پسر تس صلاحیت بیکاری را داشت و علاوه بر چک های بیکاری ایالتی خود ، جمع آوری چک های اضافی هفته ای 600 دلار را که تحت قانون CARES انجام شده بود ، جمع آوری کرد. این کمک کرد تا این زن و شوهر حداقل برای مدتی سرپا بمانند (پرداخت های اضافی 600 دلار از آن زمان پایان یافته است)

اما شش هفته گذشته بسیار دشوار بوده است. پرداخت های هفتگی 600 دلار در ماه برای دوست پسر Tess در پایان ماه ژوئیه متوقف شد و پرداخت های بیکاری او به 270 دلار در هفته کاهش یافت. در ماه آگوست ، این زوج به یک آپارتمان کمی ارزان تر نقل مکان کردند - اجاره ماهانه 1،550 دلار است. ما می گویم تس ، از نظر استراتژیک مکانی را انتخاب کرده ام که بتوانم هزینه های صورتحساب را به تنهایی پرداخت کنم. در این بین ، دوست پسر او به دنبال کار از راه دور بوده است.

تس که قبلا سعی می کرد ماهیانه 300 دلار به حساب پس انداز خود وارد کند ، از این پول برای هزینه استفاده کرد. وی برای کمک به پدر و مادرش در نقل مکان به دنور از چک محرک 1200 دلاری که در ماه آوریل گرفت استفاده خواهد کرد تا بتوانند به او نزدیکتر شوند.

وقتی از او پرسیدم که در ماههای آینده بیشتر از چه می ترسد ، صدای او دوباره جلب شد. او می گوید اگر کمک مالی برای افرادی مانند شریک زندگی من تمام شود ، من نمی دانم چه کاری می توانیم انجام دهیم. من نمی توانم از عهده تمام هزینه هایمان برآیم و از والدینم مراقبت کنم.

حتی هنوز هم ، او می گوید که سپاسگزار است. او می گوید ، من می دانم که بسیاری از خانواده ها بدون گزینه هستند. شغل من امن است. حتی اگر والدین من به اینجا برسند و آنها جایی برای رفتن ندارند و بیکاری شریک زندگی من تمام می شود ، ما هنوز سقفی خواهیم داشت. خوب خواهیم شد اما او اعتراف کرد: تقریباً هر روز گریه می کنم.