بیشتر از بلایای زیبایی شما

برش های Superbad

بعد از یک ماراتن فیلم آدری هپبورن ، تصمیم گرفتم زمان آن فرا رسیده باشد که موهای کوتاه کوتاه داشته باشم. من همچنین تصمیم گرفتم که نیازی به مراجعه به آرایشگر ندارم. نتیجه: چتری های نیم اینچی درست قبل از تصاویر ارشد بر روی یک گاوچران بریده می شود. نه نگاه پر زرق و برق من که امیدوار بودم.
اشلی وینچل
کانزاس سیتی ، میسوری

فاجعه زمانی رخ داد که من به اندازه کافی بزرگ شده بودم و می توانم یک قیچی کار کنم و یکی از قلمه های بور را بریدم. مادرم که هفت سال در انتظار یک دختر بچه بود ، مجبور شد با بریدن طرف دیگر من را برابر کند. تا وقتی که موهای من بزرگ شد ، او مجبور بود با همه زندگی کند و فکر کند من پسر سوم او هستم.
کاترین فون هاونالتر
لافایت ، کالیفرنیا

درست بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه ، متوجه شدم که دوست پسرم به من خیانت کرده است. من از این خبر بسیار ناراحت شدم ، تصمیم گرفتم موهایم را خودم بریزم ... همان موقع و آنجا ، فقط برای اینکه احساس کنم کنترل چیزی را در دست دارم. چه اشتباهی در نهایت با موی چتری ناهموار ، لایه های تصادفی و یک آشفتگی بزرگ مواجه شدم. من مجبور شدم از نظر حرفه ای آن را برطرف کنم. بعد از آن ، من عهد کردم که دیگر اجازه ندهم مردی موهای من را خراب کند.
شوشانا پارکر
نیویورک، نیویورک

بیست سال پیش ، برای ملاقات با آرایشگری که موها را مطابق با احساسشان کوتاه می کرد ، به یک آرایشگاه مجلل رفتم. نه احساس مو در لمس ، بلکه احساسی که می خواهد بریده شود. موهای من کاملاً کوتاه و منقطع از طرف اشتباه جدا شد. دیگر هرگز چنین احساسی نداشته است.
لین فیشر
فریپورت ، فلوریدا

در دهه 1960 کلاس هفتم بودم. من یک روز تصمیم گرفتم که وقت آن رسیده است که چتری بزنم. بعد از مدرسه ، وارد حموم شدم. جلوی آینه ایستادم. در دست چپ من ، قیچی. در دست راستم موهایم کاملاً بالای ابروهایم محکم نگه داشته شده بود. بریدم ― و بعد رها کردم. من با وحشت تماشا کردم که چتری های جدیدم جوانه زده و حدود یک اینچ بالاتر از جایی که من آنها را بریده بودم ، فرود آمدند. سریع فکر کردن یک راه حل ایجاد کرد: من موهای بیشتری از بالای سرم پایین آوردم و یک ردیف جدید و بلندتر بریدم. یکبار دیگر من رها کردم ، فقط به تماشای اینکه چتری کوتاهتر از آنچه که برنامه ریزی کرده بودم ختم می شود. بار سوم جذابیت بود. یک برش ردیف دیگر. سرانجام ، موی چتری به طول دلخواهم. من هیجان زده و راحت شدم ، اما فقط برای مدت کوتاهی. خواهر بزرگتر من ، همراه با دوست پسر خود ، به خانه رسید. آنها به من نگاه كردند و از خنده غافل شدند. مدت ها قبل از اینکه کلمه comb-over را بشنوم ، من نهایت شانه-جلو را ایجاد کرده ام. چتری های من از پشت تاج سرم شروع شد.
ناتالی دویر-هالر
اری ، پنسیلوانیا

وقتی شاید هفت ساله بودم ، تصمیم گرفتم خودم را کوتاه کنم. این در اواسط دهه 1980 بود. مادرم من را به آرایشگاه برد تا سعی کند وضعیت وحشتناکی را که روی موهای بور بلندم ایجاد کرده بودم برطرف کند. تصاویر مدرسه من در آن سال همه چیز را نشان می دهد: در آنجا من با یک لباس آهسته دویدن سبز فیروزه ای و میمون ها روی آن قرار دارم. موهای من ، یک کفال چسبناک ― با یک قسمت فوق العاده در وسط.
کریستی دینکینز
هالوک ، کارولینای شمالی


بلایای طبیعی

یک تابستان یک مار اسب از روی خط موهایم گاز گرفت. حدود 20 دقیقه بعد ، برادرم اشاره کرد که من یک جوش نسبتاً بزرگی روی پیشانی ام دارم ، بنابراین مقداری کرم کورتیزون روی آن قرار دادم. بعد از ظهر همان روز ، با وجود کرم ، نیمی از پیشانی ام را گرفته بود و داشت به سمت چشم راست من می رفت. تا غروب ، چشمم متورم شده بود و چهار روز بدبخت ماند. علاوه بر این ، پس از ورم کاهش یافت ، من با یک چشم سیاه دوست داشتنی روبرو شدم. چهار سال بعد ، من هنوز چیزی را دارم که ترس کاملا منطقی از اسب های اسب می دانم.
جولیا هفنر
والسیتو ، کلرادو


چهره سازی

آرایش قدیمی مدتی بود که کشوی آرایش خود را تمیز نکرده بودم و در حالی که یک روز صبح آرایش کردم ، رژ لب را در سایه ای زیبا انتخاب کردم. کاملا خوب به نظر می رسید ، اما متأسفانه به نظر می رسد فریبنده است. وقتی آن را پوشیدم ، لبهایم قرمز روشن شد و احساس گرما کرد ، با یک گزگز دردناک. بگذارید فقط بگوییم که اکنون کشوی آرایش خود را مرتب تمیز می کنم.
استفانی برویر
دنویل ، کنتاکی

در سن 13 سالگی خیلی دوست داشتم آرایش چشم داشته باشم ، اما مادرم جواب منفی داد. بنابراین وقتی به مدرسه رسیدم ، با قلم جوهر چشمهایم را خط کشیدم. این افتضاح بود و دوستانم روز را با خندیدن به من گذراندند. من هرگز دوباره آن را امتحان کردم.
لیلا پیرسی
ممفیس ، تنسی

برای رنگ آمیزی برای

بزرگترین فاجعه زیبایی من سال گذشته اتفاق افتاد. من 42 ساله و بور هستم ، اما تصمیم گرفتم که موهایم را کم رنگ کنم ... چیزی واقعا متفاوت. خوب ، آرایشگر من تصمیم گرفت که او می خواهد کمی تاریک شود ، و وقتی همه چیز تمام شد ، من در طول شاخ و برگ درختان پاییز مانند یک درخت بلوط بنفش به نظر می رسیدم. حالا هر وقت در پاییز کنار درخت افرا رانندگی می کنم ، به موهایم فکر می کنم.
شارلین دروش
ردینگ شمالی ، ماساچوست

آنها می گویند بورها بیشتر لذت می برند. خوب ، نه همیشه در حالی که در دانشگاه بودم ، به لطف یک آرایشگر بسیار بد ، یک شب از سبزه به بور رفتم. برای خنثی کردن آنچه او انجام داده بود ، به آرایشگاه دیگری رفتم. مواد شیمیایی که وی استفاده کرد ، بور من را به قرمز تبدیل کرد. بله سبزه ، بور ، سپس قرمز ، همه در یک آخر هفته!
روبرتا لاک وود
کلمبیا ، میسوری

هفته ها قبل از ورود به سال اول تحصیل در دانشگاه ، تصمیم گرفتم که باید موهایم را تیره کنم. من از یک حنا سیاه استفاده کردم که واکنش خاصی با موهای سرتاسر خانه ام داشت و آن را سبز کرد. حتی یک چمن سبز تازه ... انگار موهای من براق از قالب رشد کرده است. سپس یک کلاه قلم را با دندانهایم بیرون آوردم و یک نیمه ماه کامل را از آنها جدا کردم و مجبور شدم دانشگاه را به عنوان یک شاخک دندان دار تراشه شروع کنم.
میخالن جیامپائولی
ایالت واشنگتن.

بزرگترین اشتباه من به یک معادله ریاضی ساده برمی گردد: باب بور بطری پلاتینیوم زرق و برق دار به علاوه شنا کردن در استخر تمام روز برابر با موجود باتلاقی است.
جسیکا نابوزنی
هانتینگدون ، پنسیلوانیا

خواهرم قصد داشت به من کمک کند تا هایلایت های بلوند را به موهای قهوه ای موس من اضافه کنم. به دلیل محاسبه غلط در زمان استفاده از سفید کننده ، ریشه های قهوه ای با انتهای قرمز هویج پیدا کردم. ناگهان موسی خیلی بد به نظر نمی رسید.
تینا اوکلند
شرمن اوکس ، کالیفرنیا


از A تا Z

کل دهه بین سالهای 1986 و 1996! برای من دوران خیلی زیاد بود. موی چتری بسیار بلند ، پرم بسیار تنگ ، آرایش بسیار سنگین. این روزها ، از آنجا که من یک کودک سه ساله و یک پنج ساله دارم ، تنها دستورالعمل من به آرایشگرم این است که آن را برای یک دم اسبی کوتاه نکنید. آرایش من بیشتر روزها شامل مرطوب کننده و ریمل است.
آلیشا دنتون لوفتین
تولسا ، اوکلاهما

دبیرستان. چهار سال بد مو ، بریس ، نوسانات شدید وزن و آکنه. می توانم بگویم که از آن جان سالم به در بردم ، گرچه آسیب ندید. تصمیماتی وجود دارد که تا به امروز من را آزار می دهد ، مانند لبخند زدن در هر عکس در طول سالهای دهان فلزی ، اجازه دادن به مادرم برای من پرمویی خانه و پوشیدن شلوار جین محکم تا مچ پا. خوشبختانه دندانهایم صاف شده ، موهایم بسیار چاپلوس تر شده و سبک شخصی من بهتر است. به نظر می رسد از آن بلایای اولیه یاد گرفته ام. هنوز امیدی به من وجود دارد.
ارین پریس-هینتز
Plover ، ویسکانسین

من به عنوان یک تنیس باز در دبیرستان ، همیشه با خطوط برنزه ای که مچ پا را از مچ پا بریده بود ، مبارزه می کردم. من تصمیم گرفتم که قرار نیست پاهای سفید و تکان دهنده ای رقص Spring Fling من را خراب کند. من یک آرایشگر خود خریدم و آن را روی پاهایم گذاشتم ، به این امید که با برنز خوب پاهایم مطابقت داشته باشد. بی تاب بعد از اینکه اولین برنامه فقط کمی تغییر ایجاد کرد ، چند کت دیگر را لرزاندم و به تخت خوابیدم. صبح ، از دیدن دو فوت نارنجی نئونی که از زیر پوشش بیرون می آمدند وحشت کردم. برای بدتر کردن این ، من برنزه را بین انگشتانم پهن نکرده بودم ، بنابراین دو هفته خوب پاهای Creamsicle به رنگ نارنجی و سفید داشتم. نیازی به گفتن نیست که دیگر هرگز اجازه نمی دهم یک برنزه تنیس مرا آزار دهد.
جنا چونگ
کلمبیا ، مریلند


سیگنال های مخلوط

بدترین فاجعه زیبایی من برداشتن قوطی اسپری اشتباه بود. زیر دستشویی من یک کابینت وجود دارد که قوطی های مختلف آئروسل را برای حفظ نظافت سرویس بهداشتی من در خود جای داده است. این مجموعه شامل اسپری موی من و یک قوطی است که محتوای بوی نامطبوع آن حشرات را دفع می کند. آیا می توانید حدس بزنید که چند دقیقه قبل از رسیدن تاریخم از کدام اسپری استفاده کردم؟ نکته: سگ من کک داشت ... نه من.
دوری نیمان
دوبوک ، آیووا

موج بگیر

من ساعتهای بی شماری را در دهه 80 صرف کردم تا موهایم را تا حد ممکن بزرگ کنم. هر هشت هفته یک پرده مجعد تنگ و موج دار می گیرم تا اطمینان حاصل کنم که هرگز خالی از آب در نمی آید. دو اینچ به قد من اضافه شد. من به تصاویر نگاه می کنم و فکر می کنم ، اوه من! به کسی نگو ، اما من مخفیانه دلم برای موهای بزرگم تنگ شده است. من هنوز امیدوارم که این باعث بازگشت شود.
لورا هولشر
وینسنس ، ایندیانا

در 14 سالگی ثابت. در مرحله ناخوشایند بسیار پیشرفته و به شدت خودآگاه ، پس از رسیدن به خانه نگاهی به خودم انداختم و تمام آینه ها را با کاغذ پوشاندم. بعداً ، وقتی وارد دستشویی شدم ، مادرم همه کاغذها را برداشته بود به جز یکی ، جایی که او نوشته بود ، تو زیبا هستی. ممنونم مامان
لورن مک کلین
اوکلاهما سیتی ، اوکلاهما

یک کلمه: پرم وقتی از سالن به خانه آمدم ، کودکم گریه کرد و شوهرم روزها به من زنگ زد هارپو. سالن به من هشدار داد که در آینده باید از پرم ها دور شوم. بیست سال بعد ، دیگر هرگز این کار را نکرده ام.
پتی داو
اوکلند ، اورگان

زمانی که کلاس سوم را می خواندم ، مادرم به من هدیه می داد. من فکر می کردم که می خواهم زیباترین دختر کلاس خودم باشم ، گویی که با جادو موهای بلند بلوندم را به موج های طلایی دوست داشتنی و پرنعمت تبدیل می کند ، مانند دختر بچه ای که روی جعبه تصویر شده است. چیزی که من گرفتم یک افرو زرد بود. چتری های من مثل پشم استیل و تقریباً یک اینچ طول داشت. پرم باعث شد تا شبیه آن یوتیلی کوچک باشم.
سینتیا گیلاس-شیف
سنت چارلز ، ایلینوی

بزرگترین فاجعه زیبایی من اخیراً اتفاق افتاده است. من در عروسی کوچک خواهرم ایستاده بودم. صبح عروسی ، به یک سالن رفتیم تا ناخن ها و موهایمان را درست کنیم. وقتی آرایشگر تمام شد موهای خواهرم عالی به نظر می رسید. موهای من ، یک فاجعه بود. ما آنقدر مشغول صحبت بودیم که من توجه نکرده بودم. وقتی آرایشگر تمام شد ، من مانند یک عضو بازیگر Hairspray به نظر می رسیدم. تریسی ترنبلاد بسیار افتخار می کرد. موهای قهوه ای من تا چانه از بالا بزرگ بود ، به پشت پهلو می زد ، از پشت برمی گشت و کاملاً با اسپری مو سفت بود. وحشت کردم از طریق آن حتی نمی توانم برس یا شانه بدست آورم. ما برای لباس عروسی مستقیم به کلیسا می رفتیم ، بنابراین اصلاح موهای من گزینه ای نبود. نمی دانستم بخندم یا گریه کنم. خندیدم سریع به یک فروشگاه محلی شتافتم (حتی از ورود به خانه خجالت کشیدم) و سنجاق های بابی ، بارت و سربند خریدم. من در نهایت یک سربند مشکی پوشیدم تا کارهایی را که باید انجام دهم بالا ببرم.
دبی باریس
Commerce Township ، میشیگان

در اوایل دهه 80 ، زمانی که پرم محبوب بود ، اما توصیه های خوب و محصولات محبوب نبود ، مادربزرگم من را به یک سالن مجلل در نیویورک شهر برای یک پرم برد. بیرون رفتم و شبیه روسان روزانا دانا از آنجا شدم شنبه شب زنده
سندی براون
ایستون ، مریلند

یک آهن چین دار آیا لازم است بیشتر بگویم؟
آوریل شدن
پئوریا ، آریزونا

من می خواستم موهای بلند و موی بسیار مهیبی داشته باشم ، مثل دختران پوشیده بورلی هیلز ، 90210. خوب ، موهای آسیایی و پرم کاملاً مخلوط نمی شوند. من شبیه فرزند عشق هوارد استرن و شر (حدود 1989) بودم.
تیفانی چو
سانفرانسیسکو کالیفرنیا

بزرگترین فاجعه زیبایی من 37 سال پیش ، در صبح عروسی من اتفاق افتاد. یک طوفان شدید شب قبل برق را قطع کرده بود. من از تاریکی ، بدون آب و حتی بدتر از آن ، بدون سشوار یا غلطک برقی بیدار شدم. عروسی ساعت 10:30 صبح بود که برق روشن شد ، با نفس راحتی نفس گرفتم زیر دوش ، موهایم را شستم و خشک کردم و سریع غلتک های برقی ام را گذاشتم. من با لباس زیبا و آرایش انجام شده ، غلتک ها را به آرامی باز کردم ، از اینکه موهایم برای این روز خاص بسیار مناسب است هیجان زده شدم. بعد از تهیه اولیه تا درست شدن ، اسپری موی خواهرم را از اتاق خواب او قرض گرفتم. بعد از اینکه مثل دیوانه اسپری کردم تا مطمئن شوم که کار بی نقص من انجام نمی شود ، فهمیدم که خواهرم یک بطری اسپری مو را با آب پر کرده است.
لورا کریتر
سانیبل ، فلوریدا

بعد از یک روز طولانی تدریس در مدرسه و آمدن به خانه سه کودک کوچک ، صورتم را شستم و یک پنبه را در آنچه گمان می کردم قابض است خیس کردم. بعد از پاک کردن صورتم ، احساس سوزن سوزن شدن اندکی کردم که به احساس سوزش تبدیل شد. من پاک کننده لاک ناخن را گرفته بودم.
جیل هاینز
Nacogdoches ، تگزاس

نوجوانی در دهه 1980. خط چشم و ریمل مژه و ابرو به رنگ سبز آبی. نیازی به گفتن نیست که از سایه چشم براق روی لبهایم استفاده می کنم.
کندل باکستر
والپارایسو ، ایندیانا

زیبا متفکر

وقتی خودم را به اندازه کافی دوست نداشتم و از درون احساس زیبایی نمی کردم. اکنون این یک فاجعه بزرگ زیبایی است.
پولی مای فیلیپس
سانتا کروز ، کالیفرنیا

بزرگترین فاجعه زیبایی من گوش دادن به افرادی بود که باعث می شدند در دوران نوجوانی احساس زشتی و بی اهمیت بودن بکنم. حالا من پذیرفته ام که ممکن است تصویر ایده آل یک زن زیبا نباشم ، اما شکل ظاهری خودم را دوست دارم.
هدر جو وینگیت
فیلادلفیا، پنسیلوانیا

بزرگترین فاجعه زیبایی من این بود که تا 20 سالگی متوجه شدم که زیبایی نسبی است. اگر بی نظیر هستید اما سعی می کنید با ایده آل های معمول زیبایی مطابقت داشته باشید ، کارساز نیست. اما همین که سبک خود را پیدا کردید ... و برای هر بدن یکی وجود دارد ... شکوفا می شوید.
سوزان دریتلین
فیلادلفیا ، نیویورک

وقتی دبیرستان دوم شدم ، فهمیدم که خیلی به آرایش اعتماد کردم. من جرات نمی کنم بدون آرایش از خانه بیرون بروم. بدون آن احساس زشتی کردم. وقتی فهمیدم چقدر قلاب شده ام ، تصمیم گرفتم جلوی این کار را بگیرم. در ابتدا سخت بود ، اما من از آن زمان به زیبایی طبیعی خود اطمینان پیدا کردم.
تریسیا براون
اندرسون ، ایندیانا

بزرگترین فاجعه زیبایی من به مدت 10 سال به طور مداوم اتفاق افتاد: من با عزت نفس پایین ، یک مشکل توهم آمیز از تصویر بدن ، و خودآگاهی شدید روبرو شدم. من لباسی را انتخاب کردم که به طور پنهانی بزرگ باشد ، در پشت یک مدل موی نامطبوع پنهان شدم ، و برای اضافه کردن آن ، یک نگرش برای من مهم نیست که همه آن را بپوشانم. از زمان کالج ، من در مورد آنچه واقعاً به نظر می رسم و چگونگی چاپلوسی چهره (مشاعره های کوچک ، نیم تنه بلند ، پاهای لجن دار) دست پیدا کردم. من هنوز هم مشکلاتی دارم ... چه کسی نمی تواند؟ ― اما من الان می دانم که ، همانطور که مادرم همیشه می گفت ، یک دختر بسیار زیبا هستم.
هیلاری بروستر
وین ، پنسیلوانیا

زیبایی هرگز فاجعه نیست.
شانون بنت
ویلیاماسپورت ، تنسی

8 تا 28 سالگی. سپس به زیبایی درونی خود پی بردم. چه حیرت انگیز است وقتی متوجه می شوید شخصیت شما بر یک جوش غالب است.
ربکا هاپ
بارابو ، ویسکانسین

با اعتماد به نفس قدم بزنید و همیشه زیبا به نظر خواهید رسید. راه حل زیبایی: به آینه نگاه کنید ، از در بیرون بروید و از روز لذت ببرید.
کیتلین مک کنزی
Steamboat Springs، کلرادو