چرا من هرگز نمی خواهم خانه بخرم

وقتی به مردم می گویم که هرگز نمی خواهم صاحب خانه شوم، با ناباوری و مونولوگی درباره رویای آمریکایی مواجه می شوم. اما فکر نمی‌کنم با چشم پوشی از این فرصت سرمایه‌گذاری به ظاهر سالم، از نظر مالی غیرمسئول باشم.

اوایل ماه گذشته، من و دوستان صاحب خانه- یک مستاجر - هر دو به دلیل سنگینی برف روی سقف‌های ما، در اتاق‌های نشیمن ما نشتی داشتند. اما فقط یکی از ما وحشت داشت. دوستان من روز را با استرس سپری کردند و به شدت در تلاش بودند تا سقف‌هایی را پیدا کنند که متناسب با بودجه آنها باشد و بتواند مشکل را به موقع برطرف کند. در همین حین من و شوهرم تمام روز را به تماشا گذراندیم فیلم لگو با فرزندانمان به این دلیل که تنها کاری که برای رفع مشکل باید انجام می‌دادیم این بود که با تعمیر و نگهداری تماس بگیرید، یک یا دو سطل را جابه‌جا کنید و فقط منتظر بمانیم تا تعمیرکاران بیایند. زیبایی اجاره همین است: آرامش.

حتی زمانی که این اطلاعات را در نظر می‌گیرم، اعلامیه‌های من به دیگران در مورد اینکه چگونه هرگز نمی‌خواهم صاحب خانه شوم، معمولاً با پاسخ مشابهی مواجه می‌شود: ناباوری، و به دنبال آن یک مونولوگ درباره رویای آمریکایی (رویایی که ظاهراً از دست می‌دهم). بدترین پاسخ‌ها همچنین شامل اظهاراتی در مورد بی‌مسئولیت مالی فرضی من است، زیرا فرصت سرمایه‌گذاری مناسبی را که مالکیت خانه است، نادیده می‌گیرم.

اما فکر نمی کنم چیزی را از دست بدهم. در واقع، من فقط به دست می‌آورم. در اینجا دلیل آن است.

آیتم های مرتبط

اجاره برای من ارزان تر است.

یکی از رایج‌ترین دفاع‌ها به نفع مالکیت خانه، پس‌انداز است، و من آن را دریافت می‌کنم. در بسیاری از شرایط، وام مسکن ارزان تر از پرداخت اجاره ماهانه است. منصفانه بگویم، من صاحب خانه های زیادی را می شناسم که بسیار کمتر از 1000 دلاری که من در ماه برای اجاره آپارتمان خود می پردازم، پرداخت می کنند. با این حال، چیزی که جمعیت «اما ارزان‌تر است» به ندرت به آن اشاره می‌کنند، مالیات بر دارایی، بیمه صاحب خانه، افزایش هزینه‌های آب و برق و تعمیر و نگهداری است که به راحتی می‌تواند 1000 دلار اضافی در ماه را علاوه بر پرداخت وام مسکن «اما ارزان‌تر» پرتاب کند.

و به همین جا ختم نمی شود. من به اندازه کافی تماشا کرده ام برادران ملک، آن را دوست داشته باشید یا آن را فهرست کنید، شکارچیان خانه، و فیکسر بالا بدانید که مالکیت خانه آنقدر که یک هزینه است سرمایه گذاری نیست. به دور از خرید یکباره است - و مطمئناً به بیش از یک بار در ماه پرداخت وام مسکن نیاز دارد. از آنجایی که به احتمال زیاد شما بخواهید در نهایت هنگام داشتن یک خانه چیزی را تغییر دهید، باید هزینه های آتی بازسازی را در نظر بگیرید که بسته به چیزی که در حال بازسازی هستید می تواند از 20000 تا 76000 دلار متغیر باشد. به گزارش realtor.com به علاوه، آمریکایی ها سالانه نزدیک به 10000 دلار برای تعمیر و نگهداری خانه خرج می کنند. طبق یک مطالعه در سال 2019 بسیاری از این هزینه‌ها در نهایت به صورت برنامه‌ریزی نشده یا رفع اضطراری می‌شوند و بودجه دقیق هزینه‌های ماهانه را دشوارتر می‌کنند.

علاوه بر پس انداز پول به عنوان یک اجاره کننده، من به سادگی عاشق آرامشی هستم که به من می دهد. خوابم را با نگرانی در مورد اینکه چه هزینه‌های غیرمنتظره‌ای ممکن است ایجاد شود و اینکه آیا می‌توانم آن را برطرف کنم و همچنان به بودجه‌ام پایبند باشم، از دست نمی‌دهم. اجاره، برای من، نوع متفاوتی از آزادی مالی را فراهم می کند که مالکیت خانه نمی تواند به من بدهد.

این همیشه بهترین سرمایه گذاری نیست.

مالکیت خانه اغلب به عنوان مطمئن ترین سرمایه گذاری می توانید بسازید. با این حال، ممکن است بهترین یا هوشمندانه ترین سرمایه گذاری نباشد. به گزارش زیلو، متوسط ​​بازده آن سرمایه‌گذاری تنها حدود 8 درصد است – و این پس از هفت تا 12 سال زندگی در خانه است. با توجه به هزینه های بسته شدن، بیمه و غیره، تا زمانی که حدود دو تا سه سال در آنجا زندگی نکنید، حتی به احتمال زیاد در سرمایه گذاری خود شکست نمی خورید.

در حالی که پیش‌بینی نمی‌کنم به این زودی محله‌ام را ترک کنم، در چند سال آینده اتفاقات زیادی برای یک خانواده رخ می‌دهد. من دوست دارم بدانم که آزادی حرکت آزادانه بدون نگرانی در مورد به حداکثر رساندن سرمایه خود را دارم. بعلاوه، از دیدگاه من، وقتی خانه ای محل سکونت اصلی شماست و در آنجا خاطره می سازید، آنقدر سرمایه گذاری منطقی نیست که یک خرید احساسی است – خریدی که به راحتی می تواند تصمیمات شما را در مورد خریدهای مربوط به خانه تغییر دهد.

و البته، آن خانه واقعاً به وعده 'سرمایه گذاری' خود عمل نمی کند تا زمانی که شما فروش نداشته باشید و درآمد کسب کنید. تا آن زمان، داشتن یک خانه فقط هزینه ای است که می تواند تأثیر منفی بر شما بگذارد نسبت بدهی به درآمد

اجاره به سادگی دعوت می کند.

از جایی که من ایستاده ام، آزادی و گزینه های بی حد و حصر مالکیت خانه اغلب به سبک زندگی منتهی می شود - بازسازی، هزینه مبلمان، و به طور کلی شیوه زندگی مجلل تر از آنچه که برای اهداف شخصی من مفید است تا همه چیز را تا حد امکان سبک و ساده نگه دارم. . در حالی که من کاملاً عاشق تزئین خانه ام هستم، اما مدیریت آن بسیار آسان تر است وقتی که فقط باید روی یک منطقه کوچک و مشخص تمرکز کنم. به علاوه، دانستن اینکه این فضا برای پر کردن با چیزهای غیرضروری «مال من» نیست، باعث می‌شود که خریدهای بداهه من در HomeGoods در محدوده معقولی باشد.

بعلاوه، ناتوانی در خراب کردن دیوارها در اولین لحظه که چیزی ناخوشایند چشمم را جلب می کند، مرا مجبور می کند که به جای اینکه وقتم را با وسواس در مورد نقص های کوچک خانه سپری کنم، از آنچه دارم لذت ببرم. برای من، زندگی در اجاره‌ای با گزینه‌های محدود، فضای ذهنی ارزشمندی را آزاد می‌کند که بسیار بهتر به تمام جنبه‌های مهم دیگر زندگی من اختصاص داده می‌شود - نه به قرار ملاقات‌ها و هزینه‌های مربوط به خانه. اجاره دادن زندگی در آرامش را برای من بسیار آسان می کند.

راه های دیگری برای ثروتمند شدن وجود دارد.

اهمیت ساختن ثروت به خصوص برای من به عنوان یک زن سیاه پوست ، برای من گم نشده است. اما داشتن یک خانه پایان همه چیز نیست، بلکه ایجاد یک چیز مثبت است دارایی خالص شخصی . مالکیت خانه از دیرباز یکی از راه های کلیدی برای کسب ثروت نسلی بوده است. با این حال، خطوط قرمز، نابرابری در پرداخت، و سایر مسائل مربوط به دسترسی ایجاد می کنند مالکیت خانه به خصوص برای افراد رنگین پوست دشوار است . به همین دلیل تمام تلاشم را می کنم نه تنها برای سرمایه گذاری (خارج از بازار املاک و مستغلات) بلکه به پورتفولیوی من را متنوع کنم - برای اطمینان از اینکه خانواده من هیچ دستاوردی را که می توانست از مالکیت خانه به دست آورد، از دست ندهند. بیمه نامه های عمر، ETF ها، IRA ها، 401(k)s و بیشتر مواردی هستند که من برای سرمایه گذاری و ایجاد ثروت نسلی استفاده می کنم.

اگرچه مالکیت خانه برای من مناسب نیست، اما به میزان آزادی، مزایای بالقوه مالیاتی و حتی افتخاری که می تواند ارائه دهد، اذعان دارم. توانایی خرید خانه می تواند بخش بزرگی از داستان موفقیت یک فرد در صورت انتخاب آن باشد. اما با هر ذره موفقیت، مسئولیت‌های جدیدی به همراه می‌آید – و برای من، مسئولیت مالکیت خانه یکی از مواردی است که نمی‌خواهم. این به سادگی بارهای جدیدی ایجاد می کند و بر توانایی من برای زندگی مسالمت آمیز تأثیر می گذارد. و اگر چیزی به قیمت آرامش من تمام شود؟ بعدش خیلی گرونه

نادیده گرفتن مالکیت خانه مرا از رویای بزرگ آمریکایی محروم نمی کند. این به من کمک می کند تا در نسخه خودم مشترک شوم، زیرا در آینده خود همانطور که صلاح می دانم سرمایه گذاری می کنم.