تعادل یا نیم تنه

من در مرکز لاستیک Costco منتظر هستم تا ماشین احمق درست شود. باتری تلفن همراهم تمام می شود. دخترم در خانه یکی از دوستانم است و چهار بار تماس می گیرد ، به طور فزاینده ای در مورد عدم دسترسی من وحشت می کند. من در سه کار مختلف از برنامه عقب مانده ام. لازم است چندین یادداشت تسلیت و تشکر بنویسم. من به دوازده نفر ایمیل دارم. من یک هفته وقت پیدا نکردم که ورزش کنم بنابراین من نیمی از کیسه غول آبنبات Fun Size را از Costco می خورم. هنگام جویدن ، چشم اندازهای یک زندگی متعادل تر به شدت در جمجمه ام می پیچند: من آرزو دارم که به ساعت مسلط شوم ، تا در مقابل مجالس دیگران آسیب پذیر نباشم ، بیشتر مسئولیت انتخاب و سرنوشت خودم را بر عهده دارم. من می خواهم احساس کنم که در حالی که هنوز جای خودانگیختگی دارم ، مسئولیت های خود را بر عهده دارم. من می خواهم وقتی یک عنصر خراب شد ، از هم نپاشم. من می خواهم رضایتمندی حاصل از مدیریت نیازهای دیگران ، تجارت و خود را داشته باشم. آیا پرسیدن زیاد است ؟!

واضح است که من به مداخله نیاز دارم. و از آنجا که من در حال تمایل به افراط و تفریط هستم ، ایده درخشان بزرگ نمایی ، سرعت کامل ، و رسیدن به تعادل زندگی را دارم. من تمام کار خود را خواهم کرد (بنابراین ثابت می کنم عدم تعادل خود را بیش از سایه ای از تردید دارم) ، و یک ماه در کتابهایی که نویدبخش درمان هستند غوطه ور می شوم. من تعادل را مانند چسباندن برای امتحانات درمان خواهم کرد. من با خرید هر انتخابی در آمازون که پیشنهادات تعادل را ارائه می دهد و به نظر می رسد انگار به انگلیسی نیمه منسجم نوشته شده است ، تصمیم گرفته است تا بهترین خردها را ارائه دهد ، مانند ناخن های طلا در غرفه ای که بیشترین کمک به نوشتن را دارد ، ساده واقعی خوانندگان من از پشته ام پایین می روم و به هفت برجسته می پردازم و با برجسته سازی در دست ، شیرجه می روم! لطفاً به من اجازه دهید تا بهترین راهکارها و تکنیک ها را در مورد توماس به اشتراک بگذارم ، در حالی که شما را در BalanceQuest راه می اندازم

روز 1

من نمی توانم فرم ارزیابی کار درمانی برای دخترم ماکسین را پیدا کنم. جایی در انبوهی از انبوه مجله ها ، نامه ها و کاغذهای تصادفی تودرتو قرار دارد که به نظر می رسد مثل تریبلز روی پیشخوان آشپزخانه تولید می کنند. من هم می دانم که در آن مدارک بیمه ، کارت پاسخ عروسی ، پاکت نامه ای برای ارسال پول برای کولر آبی کلاس و کارت مجوز رایگان به موزه ای وجود دارد که می خواهم قبل از ناپدید شدن آن را نجات دهم ، مانند اکثر موارد که وارد مدار کاغذی من می شود.

من یک صفحه از چالش زندگی خود را تغییر دهید (16 دلار ، amazon.com ) ، توسط بروک نوئل. نوئل قانون پنج دقیقه ای را ارائه می دهد: اگر کاری را می توان در عرض پنج دقیقه یا کمتر انجام داد ، اکنون آن را انجام دهید! آن را به لیست کارهای خود اضافه نکنید. برای نوشتن ، مدیریت و ادامه فکر کردن به زمان و انرژی بیشتری نیاز است تا اینکه انجام شود. از امروز من امضای هر فرم را متمرکز می کنم ، به هر دعوت پاسخ می دهم و بلافاصله برای هر سفر میدانی هزینه می کنم. کنار گذاشتن سیستم ثبت اختراع من در زمینه ترک اوراق به این معنی است که من فیش های مجوز یا نامه های حساس را بی جا نمی کنم. به این ترتیب ، نوئل بقیه سیستم باروک او را که شامل یک حلقه اتصال سه حلقه ای ، دو دفترچه یادداشت ، 100 کارت شاخص ، پنج پاکت 9 در 12 ، یک برجسته زرد ، چهار کیسه شفاف خود چسبنده و سه مورد می بخشم ، -سوراخ پانچ.

روز 7

من در یک گروه رسمی کتاب نیستم ، اما دو نفر از دوستانم (و بقیه جهان) در مورد رمان راشل کوشنر تعریف کرده اند شعله افکن ها (17 دلار ، amazon.com ) اصطلاحات من برای من جالب است که آن را بخوانم تا بتوانیم یک گپ فوق العاده روشنفکرانه داشته باشیم. سرانجام در کتابخانه به بالای لیست نگهدارنده آن می رسم. شروع به خواندن می کنم. متنفرم به طور معمول ، من از طریق این چیز ، بدخلقی قدرت می گیرم. خوب بهشت ​​، من کتابهای تجاری بیش از حد ماشین سازی Timothy Ferriss و Tony Robbins را برای این داستان به پایان رساندم! چرا نمی توانم از این رمان نامزد جایزه عبور کنم؟

تکان دهنده ، در غول درون را بیدار کنید (18 دلار ، amazon.com ) ، رابینز (که تنها چند ثانیه پیش او را رد کردم) به من کمک می کند تا ترک سیگار را قانونی کنم. او حکایتی راجع به دختر نوجوان خود و معضل او در مورد اینکه آیا باید یک کار سخت برنده را به عنوان یک مجری دیزنی لند کنار بگذارید ، به اشتراک می گذارد. مدت کوتاهی از استخدام خود می گذرد که احساس ناتمام ماندن می کند ، اما نمی خواهد از چنین کنسرت آلو دست بردارد. رابینز می نویسد ، من به او اطمینان دادم که تصمیم گیری برای زندگی مشترک با ارزشهای شما ترک نیست ، قوام احمقانه نیز یک فضیلت نیست. ترک شغل این انتقال را هدیه ای برای شخص دیگری می کند. می توانستم به رها کردن نگاه کنم شعله افکن ها به این ترتیب: من می توانم بیشتر وقت خود را به خانواده ام هدیه بدهم و خواندن چیزی را که در واقع دوست دارم به خودم هدیه دهم. فریس ، به همین ترتیب ، در کتاب قابل اجرا به طور کلی هفته کار 4 ساعته (22 دلار ، amazon.com ) ، از سیاستی برای کنار گذاشتن مواردی مانند فیلم در میانه راه پشتیبانی می کند ، اگر شما را به چنگ نیاندازد. چرا ناخوشایند به چیزی اختیاری بچسبید که به شما لذت ندهد؟ به سادگی احساس نجیب بودن یا جاری بودن می کنید یا ثابت می کنید که کم نور نیستید؟ دلایل بد

روز 11

مدرسه ما با بحران روبرو است. سازمان ساخت و ساز شهر اصرار دارد که یک کار عظیم از بین بردن آزبست را انجام دهد که برنامه رایگان مراقبت از کودکان پس از مدرسه را برای کودکان محروم جابجا می کند. یکی دیگر از اعضای PTA از من می خواهد Op-Ed رالی بنویسم ... در همان هفته ای که وظیفه بزرگی دارم. من تصمیم گرفتم که به هزینه تعهدات کاری ، به مدرسه کمک کنم. داخل من جوش می آورم: چرا من تنها کسی هستم که به این چیزها حمله می کنم؟ آیا من علامت SUCKER در پشت خود دارم؟

این بار بهترین توصیه از این قرار است درس های زندگی برای زنان: 7 ماده اساسی برای زندگی متعادل و (8 دلار ، amazon.com ) ، توسط جک کانفیلد. سوپ مرغ برای روح پسر معمولاً وقتی مشاوره خانمها از طرف مرد می آید چشمهایم را می چرخانم (واژن بگیرید و سپس صحبت خواهیم کرد) ، اما در اینجا چیزهای خوبی وجود دارد (بیشتر آنها از طرف زنان همکار است). بزرگترین غذای آماده من: انتخاب های خود را داشته باشید. Canfield می گوید ، سرزنش كردن دیگران بسیار آسان است ، اما وقتی مسئولیت تمام وقت خود را به عهده می گیرید ، قدرت ایجاد تغییر را دارید. همین که به گرایش خود به سمت شهادت اعتراف کردم ، کمتر احساس ناراحتی می کنم. دفعه بعدی که از من خواسته شود تا با یک پروژه داوطلبانه که وقت آن را ندارم ، مقابله کنم ، من از مشاوره یکی از همکاران کتاب Canfield ، کارن مک کوئیسون (yup ، نام او همین است) ، استفاده می کنم ، که همان راهی است که مادرش گفته است نه: برای من کار نخواهد کرد وقتی مادر تحت فشار قرار گرفت ، مادرش به سادگی تکرار کرد. مک کوئستین می گوید ، من و خواهرانم به مبهم بودن عبارت می خندیدیم ، اما اکنون نبوغ محض آن را درک کردم. چیزی نمی گوید جز انتقال همه چیز. در واقع.

روز 15

این روز تولد دخترم جوزی است. او می پرسد آیا می تواند کیک های کوچک را به مدرسه بیاورد؟ با تعمق در یک عصر پخت ، اضطراب من بلند می شود. (ارزش آموزشی را فراموش کنید. دلیل این که کلاس باید حداکثر 24 باشد ، به این دلیل است که تعداد زیادی لکه در قالبهای مافین دارم).

من تعجب می کنم که چقدر دوست دارم در جستجوی تعادل: کلیدهای یک زندگی پایدار (16 دلار ، amazon.com ) ، توسط Richard A. Swenson. Swenson یک مسیحی مذهبی است ، و من نیستم. اما ایمان او با جدیت و لطف به کتابش آغشته است. برخلاف بسیاری از کتاب های تعادل که می خوانم ، بدون هاکستریسم است. سوینسون حدود دو سال قبل از انتشار کتاب ، یک نوه نوزاد را از دست داد و کتاب با احساس از دست دادن لرزان می شود. که چشم انداز می دهد: چه چیزی واقعاً در این زندگی مهم است؟ چرا نسبت به چیزهایی که در نهایت قابل توجه نیستند ، تحریک می شویم؟ سوینسون به نقل از یک نویسنده و سخنران به نام پت کاتز در مورد اینکه چقدر احساس خستگی کرده است اظهار داشت: من از خودم شنیدم که می گفت: 'و من هنوز هم باید کدو تنبل را تراش دهم قبل از اینکه بخوابم ،' فرزندان خردمند حرفهای خودم را بازی کردند. ‘شما باید کدو تنبل را تراش دهید؟’ آیا همه ما این کار را نمی کنیم؟ آیا خودمان باید کاری را انجام دهیم که غیرقابل نتیجه باشد و ما به راحتی باید آن را حل کنیم؟ کاتز این نوع بار احساسی اختیاری را DB می نامد - یک بار اختیاری. او می گوید ، هر وظیفه ای که ما آن را به عنوان یک تعهد می پذیریم ، بر احساس اضافه بار ما می افزاید. هرچه تعداد DB های شما کمتر باشد ، بار شما کمتر می شود. و دقیقاً مثل آن ، من مفهوم پخت کاپ کیک را کنار گذاشتم. هک ، من اجازه رفتن به نانوایی را رها کردم. ما شکلات های کاراملی نمکی از Whole Foods را در انبار ذخیره کرده ایم. آنها را به مدرسه می فرستم. انجام شده.

روز هفدهم

امروز من مهلت دارم ، اما همچنین یک قرار ملاقات با پزشک دارم ، یک عالمه کارهایی که باید کاملاً انجام شود ، گناه دانستن اینکه به بهترین دوست خود یک تلفن مدیون هستم و چندین ایمیل اضطراری برای رسیدگی به آنها.

مورد علاقه من از بین همه کتاب ها ، قدرت نامزدی کامل (16 دلار ، amazon.com ) ، نوشته جیم لوهر و تونی شوارتز ، این را توضیح می دهد ما وقت نداشتن را عوض می کنیم ، وقتی چیزی که واقعاً انرژی نداریم. و انرژی را می توان مانند عضله پرورش داد. همانطور که می توانید قدرت بدنی خود را افزایش دهید ، همچنین می توانید قدرت عاطفی و ذهنی خود را افزایش دهید. لوهر و شوارتز در مورد مشتری به نام سارا می نویسند که به راحتی از توجه خواسته های میلیونی به او پرت می شود. آنها به تقویت تمرکز و کارآیی وی کمک کردند ، به او گفتند که به محض ورود به دفتر ، مجبور شد در را ببندد و برای مدت یک ساعت روی پروژه های خود کار کند - بدون ایمیل یا تماس تلفنی برگشت یا بررسی نامه های صوتی. من البته سارا هستم. با گذشت روز تقاضای بیشتری برای زمان خود دارم و صبح تازه ترین هستم. بنابراین تصمیم دارم 90 دقیقه نوشتن را انجام دهم ، قبل از اینکه به جز تهیه قهوه ، به کار دیگری بپردازم. بعداً می توانم تحقیق کنم ، تماس بگیرم و وبلاگ ها را بررسی کنم ، زمانی که نیازی به شلیک مغز هر سیلندر ندارم. و ناگهان دارم کارهای بیشتری را انجام می دهم همچنین متوجه شدم که وقتی در منطقه نوشتاری 90 دقیقه ای خودم قرار بگیرم ، خوشحالم که 45 دقیقه دیگر کار می کنم. و دقیقاً مثل آن ، تکلیف من تمام شده است. احساس اینکه از یک چیز مهم خارج از لیست خود عبور کرده ام ، نه اینکه آن را به عنوان یک سندان Wile E. Coyote-esque که تمام روز بالای سرم آویزان است ، تجربه کنم ، به من انرژی می دهد تا کارهای دیگر را در طول روز انجام دهم.

روز 21

گربه من یویو با نوعی چیز پوستی دیوانه بیمار می شود که باعث زخم های گریه و ریزش دیوانه وار او می شود. در مورد انداختن همه چیز برای بردن وی به دامپزشك و سپس یك متخصص هیچ سوالی وجود ندارد. اما من برای رسیدن به این مهلت مهلت دارم ، از جمله این دقیقاً یک مورد است. به علاوه ، من قول داده بودم که مادر را در قرار او برای یافتن لباس عروس همراهی کنم. (او دو ماه دیگر ازدواج می کند.) چه باید کرد؟

من از راه حل ساده پیشنهادی سوزی ولش در سال استفاده می کنم 10-10-10 (15 دلار ، amazon.com ) توصیه اصلی فوق العاده است: هر وقت با تصمیم سختی روبرو شدید ، پاسخ خود را پیدا کنید با در نظر گرفتن عواقب هر گزینه احتمالی در 10 دقیقه آینده ، 10 ماه آینده و 10 سال آینده. در مورد من: آیا باید روی ساده واقعی داستان یا با مادر من برو؟ در 10 دقیقه آینده ، اگر من به مادرم زنگ بزنم ، احساس وحشت می کنم ... و بعد از اینکه وقت کار دارم راحت می شوم. اما در 10 ماه آینده تصویر متفاوت به نظر می رسد. من از دست دادن یک نوع لذت در زندگی برای مادر ، احساس بدی می کنم. مادر من یک خریدار بزرگ نیست. او هرگز چیزهای فانتزی نمی خرد. او می خواهد با من پیوند برقرار کند ، و من می خواهم به او نشان دهم که من از ازدواج او حمایت می کنم حتی اگر دلم برای پدرم ، شوهرش که یک دهه پیش درگذشت ، تنگ شده ام. و وقتی در 10 سال آینده فکر می کنم تصمیم گیری می شود: مادر من 83 ساله خواهد شد. من صدها داستان می نویسم ، اما او فقط دو عروسی داشته است. انتخاب واضح است: من به سمت ساکس می روم. بعد از آن ، مادرم با اشک گفتن تماس می گیرد تا از آمدن من تشکر کند. ما یک لباس زیبا پیدا کردیم و او از اینکه یک بعد از ظهر خنده دار را با من سپری کرد بسیار خوشحال شد. من با اشتیاق می دانم که درست را انتخاب کردم.

روز 24

روز شنبه ما پیاده روی خانوادگی را از طریق پل بروکلین در نظر گرفته ایم. اما ماکسی از حالت ناگهانی اعلام کرد که یک گزارش کتاب در مورد مستعمره جورجیا دارد ، اوه ، دوشنبه. و او به یک کتاب احتیاج دارد. و کتابخانه روزهای یکشنبه تعطیل است.

من مجبور به استفاده از کارایی های ترکیبی ، استفاده از عبارت Swenson هستم که به نوعی شبیه چند وظیفه ای است. خوب. قسمت سخت تر این است که پل را رها کند ، حرکتی که من بی صبرانه منتظر آن بودم و احمقانه نیست. من از این فرصت برای استقرار یک نکته دیگر Canfield استفاده می کنم: عادی ها را تقدیس کنید. من آگاهانه تلاش می کنم تا چیزهای مقدس را در زندگی روزمره پیدا کنم. (كانفیلد به نقل از یك ذن می گوید: چگونگی انجام هر كاری این است كه چگونه همه كارها را انجام می دهی.) من و ماکسی از طریق پارک به سمت كتابخانه می رویم. ما دست به دست هم می دهیم. او مرا می خنداند. ما وظایف خود را انجام می دهیم ، و من تمرکز كامل خود را به او می دهم ، بدون حواس پرتی دستگاه های الکترونیكی یا حتی پدر و خواهرش. برای برنامه ریزی زمان با کیفیت نیازی به شکار از طریق تقویم شلوغ ما نیست. ما داریم زندگی می کنیم

روز 30

من بهتر کار می کنم ، اما آنقدر متعادل نیستم که امیدوارم. و کتاب فریس با توصیه هایش در مورد هرگز خواندن روزنامه ، استخدام دستیار مجازی در کشورهای در حال توسعه و عدم پرسش از وضعیت مردم ، از ترس اینکه ممکن است پاسخ دهند ، حال من را بدتر کرده است.

پادزهر فریس قطعه Canfield است. (این جمله ای نیست که من فکر کنم می توانم بنویسم.) Canfield پیشنهاد می کند هر شب شما ثبت یک پیروزی ، لیستی از همه آنچه که در آن روز انجام داده اید ، از جمله کارهای کوچک مهربانی و انتخاب های خوب. متوجه شدم که من در طول روز لطف های کوچک زیادی انجام می دهم (از دبیرستان ها و دوستان دوستانی که می خواهند روزنامه نگار باشند از طریق ایمیل برای بچه ها اسموتی های تازه درست کنید به جای اینکه به آنها بگویید بعد از مدرسه ماست بگیرند). این موارد به موقع جمع می شوند و تأیید آنها باعث می شود که من نتوانم همه کارها را انجام دهم. Canfield پیشنهاد می کند حداقل یک بار در هفته لاگ را بخوانید تا تشخیص دهید که زندگی شما موفقیت آمیز بوده است و نقاط قوتی که در حال حاضر دارید می توانند شما را در ایجاد زندگی مورد نظرتان حمایت کنند. آمین

غذای آماده من برای BalanceQuest 2014 چیست؟ من اعتقاد ندارم که تعادل کامل امکان پذیر باشد. اما من نسبت به آن احساس بهتری نسبت به گذشته دارم. من برخی از ترفندهای عالی را برای بهبود شعب بازی کردنم ، صرف وقت کم برای جستجوی دیگران و یا لگد زدن به شکست های خودم یاد گرفته ام و می فهمم چه چیزهایی ارزش نگهداری دارد و چه چیزهایی را باید تهدید کرد. یوهان ولفگانگ فون گوته یک بار نوشت ، ما همیشه وقت کافی داریم وقتی می دانیم چگونه آن را به خوبی به کار بگیریم. اون شخص اشتباه بود هرگز وقت کافی نیست. و او همچنین مرده است ، که شواهد بیشتری نشان می دهد هرگز وقت کافی نیست. با توجه به اینکه قرار است همه ما مانند ولفگانگ به سرانجام برسانیم ، چقدر اثبات بیشتری لازم داریم که آنچه واقعاً مهم است را در اولویت اولویت خود قرار دهیم؟