اگر در حال نوشتن نذورات عروسی خود هستید ، این نقل قول ها و شعرهای عاشقانه به احساسات در کلمات کمک می کند

گاهی اوقات ما تلاش می کنیم احساس خود را به زبان بیاوریم - اما اکنون که روز عروسی شما گوشه گوشه است ، فشار رو به افزایش است. شما همسر آینده خود را آنقدر دوست داشتید که کاری است که بدون فکر انجام می دهید. چگونه می توانید آن را توصیف کنید و به آنها و همه دوستانتان قبل از مبادله قول با یکدیگر ، از احساس خود آگاه شوید؟ وام گرفتن از نویسندگان درخشان می تواند کمک کند. از این لیست نقل های عاشقانه برای الهام بخشیدن به مضمون یا به عنوان بهترین گزینه برای عروسی که نذر می کنید استفاده کنید. یک نقل قول مناسب - یا فقط یک ایده زیبا که طنین انداز است - اغلب آن چیزی است که شما برای نوشتن نذرهای به یاد ماندنی و صمیمانه نیاز دارید.

1. بیهوده من مبارزه کردم. این کار انجام نخواهد شد احساسات من سرکوب نخواهد شد شما باید اجازه دهید تا به شما بگویم که چقدر مشتاقانه شما را تحسین و دوست دارم.
-جین آستن، غرور و تعصب

2. من و شما ، گویی به ما آموخته اند كه در بهشت ​​بوسه بزنیم و با هم به زمین بفرستیم ، تا ببینیم آیا می دانیم به ما چه آموخته ایم.
- بوریس پاسترناک ، دکتر ژیواگو

3. روح ما از هرچه ساخته شده باشد ، روح من و او یکسان است.
- امیلی برونته ، ارتفاعات Wuthering

4- آیا هنوز ستاره های در حال سقوط را به یاد می آورید
مثل اسبهای سریع در آسمانها مسابقه می دهند
و ناگهان از موانع پرید
از آرزوهای ما - آیا شما به یاد می آورید؟ و ما
خیلی زیاد کرد! زیرا تعداد بی شماری وجود داشت
از ستارگان: هر بار که به بالای سطح خود نگاه می کردیم
متحیر شده از سرعت بازی جسورانه آنها ،
در حالی که در قلب خود احساس امنیت و امنیت می کردیم
تماشای این بدنهای درخشان از هم پاشیده شده ،
با دانستن اینکه ما از سقوط آنها جان سالم به در بردیم
- راینر ماریا ریلکه ، ستاره های در حال سقوط

5. وقتی عاشق می شوید ، یک جنون موقتی است. مانند زلزله فوران می کند و سپس فروکش می کند. و وقتی فروکش کرد ، باید تصمیم بگیرید. شما باید بفهمید که آیا ریشه های شما آنقدر در هم گره خورده اند که تصور اینکه شما باید هرگز از هم جدا شوید ، تصور نمی شود. چون عشق همین است. عشق نفس نفس نیست ، هیجان نیست ، میل به جفت گرفتن در هر ثانیه از روز نیست. این بیدار خوابیدن در شب نیست که تصور کنید او در حال بوسیدن هر قسمت از بدن شما است. نه ... سرخ نشو من به شما حقایقی را می گویم. زیرا این فقط عاشق بودن است. که هرکدام از ما می توانیم خود را متقاعد کنیم که هستیم. خود عشق همان چیزی است که باقی مانده است ، وقتی عاشق شدن سوخته است. خیلی هیجان انگیز به نظر نمی رسد ، اینطور است؟ اما آن است!
- لوئیس دو برنیرس ، کاپیتان کورلی ماندولین

6. من تو را دوست دارم بدون اینکه بدانم چگونه ، یا کی ، یا از کجا ،
من شما را بدون مشکل و غرور مستقیم دوست دارم:
من تو را اینگونه دوست دارم ، زیرا راه دیگری برای دوست داشتن نمی دانم ،
مگر به این شکلی که من نیستم و تو نیستی ،
آنقدر نزدیک است که دست تو روی سینه من است ،
آنقدر نزدیک که چشمانت با رویاهای من بسته می شود.
- پابلو نرودا ، غزل XVII ، صد غروب عشق

7. من هرگز لحظه ای شک نکردم. دوستت دارم. من کاملا به تو ایمان دارم تو عزیزترین من هستی دلیل من برای زندگی.
- ایان مک ایوان ، کفاره

8. وقتی پیر شدیم و این رگهای شادی آور
آیا کانال های یخ زده به یک جریان خاموش ،
و از بین سوختن بقایای آنها
هیچ ضعیف ترین جرقه ای برای اخراج ما ، حتی در خواب ،
این آرامش ما باشد: که گفته نشده است
هنگامی که ما جوان و گرم و در اوج خود بودیم ،
روی کاناپه ما دراز کشیده ایم ،
خوابیدن زمان برگشتن.
ای شیرین ، ای سنگین وزن ، ای عشق من ،
وقتی صبح نیزه او را به زمین زد ،
و ما باید برخیزیم و خود را مسلح کنیم و سرزنش کنیم
نور روز گستاخانه با دستی ثابت ،
اگر دانش بدانند از تخفیف برخوردار نمی شوید
ما از غرق شدن برخاسته ایم اما ساعتی پیش.
ادنا سنت وینسنت میلایی ، وقتی پیر هستیم و این رگهای شادمانه

9. این باعث شده است که شما را بهتر دوست داشته باشم ... من را عاقل تر ، راحت تر و روشن تر کرده است. من قبلاً چیزهای زیادی می خواستم و از اینکه آنها را ندارم عصبانی می شدم. از نظر تئوری راضی بودم. خودم را چاپلوس کردم که خواسته هایم را محدود کرده ام. اما من مورد تحریک قرار گرفتم. من قبلاً از گرسنگی ، اشتیاق متنفر و نفرت انگیز مرضی برخوردار بودم. اکنون من واقعاً راضی هستم ، زیرا نمی توانم به چیز بهتری فکر کنم.
- هانری جیمز ، پرتره یک بانو

10. چگونه دوستت دارم؟ بگذارید راه ها را بشمارم. من عاشق تو هستم تا عمق و عرض و بلندی که روح من می تواند به آن برسد ، وقتی احساس غربت از انتهای وجود و فضل ایده را می کنی.
- الیزابت بارت براونینگ ، چگونه دوستت دارم؟ (غزل 43)

11. عشق
آلو رسیده است
در حال رشد روی یک درخت بنفش.
یک بار آن را بچشید
و طلسم افسون آن
هرگز اجازه نمی دهد شما باشید.
- لنگستون هیوز ، ترانه ای عاشقانه برای لوسیندا

12. وقتی فهمیدید که می خواهید بقیه عمر خود را با کسی سپری کنید ، می خواهید بقیه عمر شما در اسرع وقت شروع شود.
oraنورا افرون ، وقتی هری با سالی ملاقات کرد

13. این همه چیزی است که امروز باید بیاورم -
این ، و قلب من در کنار آن -
این ، و قلب من ، و همه زمینه ها -
و همه علفزارها
مطمئن باشید که حساب می کنید - آیا باید فراموش کنم
برخی می تواند مجموع را بگوید -
این ، و قلب من ، و همه زنبورها
که در شبدر ساکن است.
- امیلی دیکینسون ، این همه چیزی است که امروز باید بیاورم

14. نه می توانم بگذارم مرا بسوزانید و نه می توانم در برابر شما مقاومت کنم. هیچ انسانی صرف نمی تواند در آتش بایستد و مصرف نشود.
-مانند. بایت ، مالکیت

15. آسمان روشن شد
با شکوه ماه
خیلی قدرتمند
به زمین افتادم
عشق تو
من را مطمئن کرده است
من آماده ترک هستم
این زندگی دنیوی
و تسلیم شدن
به عظمت
از وجود شما
- مولوی ، شکست خورده از عشق

16. شما از طریق پنجره ای نور خورشید هستید ، که من گرم می شوم و در آن ایستاده ام. عزیزم.
- جسی برتون ، مینیاتوریست

۱ might- شاید شما عشق اول من نبودید ، اما عشقی بودید که تمام عشق های دیگر را بی اهمیت می کرد
- روپی کور ، شیر و عسل