چرا من و شوهرم به طور منظم 1100 مایل در سراسر کشور سفر می کنیم

اولین بار ، ما سفر را به عشق سگ انجام دادیم.

شش سال پیش ، شوهرم ، کوین ، و من (که در آن زمان هنوز ازدواج نکرده بودیم) به تازگی مخلوط بازیابی به نام لاندون را پذیرفته بودیم. با برنامه ریزی برای دیدار از خانواده کوین در آیووا و هیچ کس برای تماشای سگ ، تصمیم گرفتیم 18 ساعت را از خانه خود در بروکلین ، نیویورک رانندگی کنیم ، بنابراین می توانیم او را بیاوریم. از آن زمان ، سه یا چهار بار در سال ، ما در نیمه کشور با ماشین سفر کرده ایم. خانواده و دوستان ما فکر می کنند ما برای انجام این کار کمی آجیل هستیم. اما ما دوست داریم وقتی به مقصد رسیدیم سگ را همراه داشته باشیم و واقعاً فکر می کنم چیزهای زیادی در مورد خود سفر دوست داشته باشیم.

ما این کار را معمولاً طی دو روز انجام می دهیم ، به نوبت رانندگی می کنیم و جایی در امتداد I-80 می مانیم. دیگر نیازی به GPS نیست. این مسیر اساساً 1100 مایل در یک خط مستقیم است. اما به هر حال برای نزدیک شدن به مقصد ، GPS را روشن می گذاریم.

آغاز همیشه هیجان انگیز است. میان وعده های نخورده ، کتاب های صوتی در صف قرار می گیرند. قبل از رسیدن به انتهای بلوک خود ، لاندون از تخت خود در عقب به دامان من در صندلی مسافر مهاجرت می کند ، جایی که برای چندین ساعت در آنجا خواهد بود. هنگامی که از تونل هلند عبور کردیم و ترافیک نیوجرسی را پشت سر گذاشتیم ، احساس آزادی بر ما شسته می شود.

چیزهای زیادی برای دیدن وجود دارد. غذا به تنهایی! در جاده ، ما حساسیت های آلی خود را کنار می گذاریم. ما Dairy Queen و Jimmy John و هر چیز دیگری را که می خواهیم می خوریم. آیا می توانم کامیون غذایی J. Zapata ، روبروی یک پمپ بنزین در درامز ، پنسیلوانیا را توصیه کنم؟ (در آخرین بازدید ما ، تابلو دارای غذای MEXICAN بسیار معتبر بود ، TRUMP دیوار آن را احداث می کند.)

من 35 ساله هستم کوین 40 ساله است. اما ما با دیدن چرای گاوها هنوز احساس هیجان کودکانه ای داریم. و لندون همیشه برای تزریق شادی خوب است. وقتی اولین برف زمستانی می بارد ، سگی در آن می غلتد و خوشحال می شود چه در وسط یک چمنزار بوکولیک باشد و چه در پارکینگ واوا از خروجی 277.

مأموریت منحصر به فرد برای رسیدن از A به B مراقبه است. غیرممکن است که به آن توجه نشوید - و هر چیز کوچکی که شما را به خانه آزار می دهد رها کنید. با عبور از کنار پارک های تریلر ، ایستگاه های کامیون ، مزارع متروکه ، مزارع ذرت و مزارع گندم ، مراکز خرید و کلیساهای بزرگ ، این حس به شما دست می دهد که خودتان در طرح بزرگ چیزها بسیار ناچیز هستید.

در طی رانندگی دو روزه ، انتظارات ما تغییر می کند. تنها هدف ما در این روز ، ادامه دادن است ، برخلاف بیشتر روزها ، که پر از کارها و جلسات و لیست کارهایی است که هرگز و هرگز کامل نمی شوند.

در همه جا زندگی هایی انجام می شود که هیچ ارتباطی با ما ندارد. من عاشق تماشای آنها هستم. با دامن های بلند به زنان آمیش می رسیم و کنار جاده والیبال بازی می کنیم. یا دختران نوجوان پشت پیشخوان مک دونالد ، در عمیق شایعات عاشقانه ، غافل از اینکه من حتی هنگام عبور از آنجا برای استفاده از دستشویی ، من حتی وجود دارم.

در این درایو ها ، ما ایده هایی برای فیلمنامه ها و حل مشکلات خانوادگی خاردار ارائه داده ایم. من یک بار در حالی که کوین می خوابید یک رمان کامل طراحی کردم ، اگرچه متأسفانه این واقعیت که رانندگی می کردم نوشتن چیزی را برای من منع می کرد و بیشتر آن را فراموش کردم.

البته در هر سفر جاده ای نکات منفی نیز وجود دارد. یک بار سگ در جاده کشی چرخید و بوی آن برای هفت ساعت بعد در ما ماند. وقتی کوین رانندگی می کند و حوصله اش سر رفته است ، من اذیت می شوم و شروع به رفتار با من مثل سیری می کنم و از من می خواهم هرچه به ذهنش خطور می کند گوگل کنم: امتیازات فوتبال. نقد کتاب قیمت خرده فروشی رطوبت سازها. از طرف خود کوین ترجیح می دهد که من همیشه 15 مایل بیش از حد مجاز رانندگی نکنم.

یک شب ، در یک طوفان برفی ، فقط قبل از شکستن برف پاک کنهای جلو اتومبیل خود را تا آنجا به نیوآرک ، نیوجرسی رساندیم. اما این در واقع نوعی سرگرم کننده بود. وقتی توییت کردم که گاراژ بی عیب و نقصی که در آن قرار داشتیم به یاد یکی از آن ها افتادم ماجراهای در نگهداری از کودکان ، ابرقهرمان / شهردار کوری بوکر با شماره تلفن همراه خود و پیشنهادی برای کمک به او پاسخ داد.

اکثر هتل های دوستدار سگ در ایالت بین المللی در بهترین حالت قشر مطلوبی ندارند. اما من هنوز مورد علاقه های خود را دارم. پشت ایستگاه کامیون در پنسیلوانیا یکی قرار دارد که یک بار مخفی ایرلندی در آن دارد. مسافرخانه La Quinta در تولدو ، اوهایو ، یک مدرسه در بیرون مدرسه دارد ، جایی که سگ می دود در حالی که ما در گودال قهوه می نوشیم. به هر کجا که فرود بیاییم ، به طور کلی در می یابیم که مشکلات کمی در یک اتاق وجود دارد که با پیتزا تحویل حل نمی شود.

در طی رانندگی دو روزه ، انتظارات زیاد معمول ما تغییر می کند. تنها هدف ما در این روز ، ادامه دادن است ، برخلاف بیشتر روزها ، که پر از کارها و جلسات و لیست کارهایی است که هرگز و هرگز کامل نمی شوند. در جاده ، هیچ عجله ای وجود ندارد. می توانیم نفس بکشیم. ما از چیزهای کوچک قدردانی می کنیم. برای اینکه ما را از خندیدن دو برابر کند ، نیازی به شوخ طبعی نیست. (من به شما نگاه می کنم ، برای گذرگاه Fangboner در روگذر در Fremont ، اوهایو امضا کنید.)

اعتراف می کنم که مهم نیست که سفر چقدر خوب پیش می رود ، جایی در اطراف تابلوی WELCOME TO INDIANA ، من شروع به از دست دادن آن می کنم. در حالی که به قسمت پنجم سریال گوش می دهید مردان در بلیزر پادکست ، من به خودم یادآوری می کنم که می توانستیم در مدت سه ساعت مستقیماً از LaGuardia به Des Moines International پرواز کنیم. اما خیلی بد مایل های ما بیشتر از جلوتر فاصله دارند. تنها کاری که باید انجام شود ادامه دادن است.

اگر پرواز می کردیم ، عکس های سگ خود را در مقابل خانه کودکی مایکل جکسون در گری ، ایندیانا یا آبشارهای نیاگارا در دست خود نداشتیم ، جایی که یک بار با ماشین به آیووا رفتیم نه از نیویورک بلکه از ماین. ما هرگز این همه غروب خورشید با شکوه اوهایو را نمی دیدیم.

دیدگاه شما در جاده تغییر می کند و چه زمانی این اتفاق می افتد؟ چهار ساعت رانندگی برای دیدن خانواده ام در بوستون احساس یک ابدیت می کند. اما وقتی چهار ساعت با مقصد Des Moines فاصله داریم ، احساس می کنیم که عملا آنجا هستیم. بعد از اینکه ورق های متل بسیار سفت و نازک هستند و ممکن است کاغذ ساختمانی باشند ، تخت اتاق مهمان مادر شوهرم مانند ابر احساس می شود.

هنگامی که سفر را به دفعات معمول ما طی کردید (در آخرین شمارش حدود 20 بار) ، احساس می کنید مسیرهایی را رد کرده اید. متوجه می شوید که قطعاتی از خود را در سراسر این کشور به جا گذاشته اید. در مکانی غیر از توصیف ، چیزی به شما یادآوری می کند: من قبلاً اینجا بوده ام. از Quality Inn در مایلزبورگ ، پنسیلوانیا استفاده کنید. این جایی است که ، یک سال و نیم پیش ، وقتی شوهر و سگم خواب بودند ، تصمیم گرفتم که من واقعاً می خواهم روزی بچه دار شوم. دوباره ماه گذشته ، این را به یاد آوردم. کوین و لاندون بیرون از پارک کردن در پارکینگ برفی درست آن سوی پنجره بودند. من داخل خانه بودم ، سه ماهه باردار ، منتظر رسیدن پیتزا بودم.

درباره نویسنده

ج. کورتنی سالیوان این مقاله را نوشت نیویورک تایمز رمان های پرفروش شروع ، ماین ، و نامزدی ها . جدیدترین رمان او ، مقدسین برای همه موارد ، در ماه مه منتشر شد.