طلاق در خواب بهترین کاری است که من برای ازدواج - و سلامتی من - انجام داده ام

بعد از بیش از 20 سال ازدواج ، من و شوهرم یک زندگی مشترک داشتیم طلاق هیچ چیز غیر عادی نیست ، درست است؟ خوب ، نه دقیقاً ، چون ما هنوز ازدواج کرده ایم. طلاق ما شب اتفاق می افتد ، وقتی شوهر من برای خواب توصیه شده در اتاق خواب مهمان ما غرق می شود. من جای خود را در اتاق خواب اصلی با retriever طلایی ام حفظ کرده ام (که تخت خوابش روی زمین کنار تخت من است).

این ترتیب خواب ممکن است در ابتدا دیوانه به نظر برسد ، اما اگر شما تا به حال یک شب بی خوابی به خاطر شریک زندگی شما ، این منطقی است - و سایر زوج ها روی آن قفل می کنند. طبق نظرسنجی از Slumber Cloud ، 12 درصد از زوج های آمریکایی تقاضای طلاق خواب کرده اند و 30 درصد در مورد آن بحث کرده اند.

اعتراف: علاوه بر استخدام کسی برای تمیز کردن خانه من ، طلاق در خواب شاید بهترین کاری باشد که برای ازدواج و سلامتی ام انجام داده ام.

کارهای طلاق خواب

اگرچه من توسط والدینی بزرگ شده ام که همیشه با هم می خوابیدند ، پدر و مادر پدرم متفاوت بودند. برای مدت زمانی که من آنها را می شناختم ، مأمو و واری در اتاق های خواب جداگانه ای می خوابیدند که هرکدام به دلخواه شخصی خود تزئین شده بودند. من هیچ وقت فکر نمی کردم عجیب باشد که آنها کنار هم نخوابند زیرا این طور بود.

وقتی به شوهرم ، کریس ، پیشنهاد کردم که جدا از هم بخوابیم ، عجیب به نظر نمی رسد ، مخصوصاً با توجه به آنچه در مورد اهمیت خواب در کار روزنامه نگاری ام آموخته ام. همه می دانند که خواب برای سلامتی حیاتی است ، اما تا زمانی که من شروع به دیدن مطالعاتی در رابطه با کمبود خواب و افزایش خطر ابتلا به آلزایمر نکردم ، توجه بیشتری را شروع کردم.

پدر و مادر پدر من آلزایمر داشتند ، این بدان معنا بود که پدر من در این بیماری مستقیماً زندگی می کرد. مطمئناً همین چند سال پیش ، پدرم - بی خوابی مزمن که تا به امروز از مراجعه به درمان خودداری کرده است - با آلزایمر تشخیص داده شد.

من تسلیم بی خوابی پدرم نشده بودم ، اما وقتی نزدیکتر به 40 خزیدم و از آن پل عبور کردم ، خواب راحت تری شدم. همزمان ، من و شوهرم شروع به حفظ برنامه های مختلف خواب کردیم. هر دوی ما قبل از خواب می خواندیم ، اما در حالی که من کمی بعد از ساعت 10 شب چراغ خود را دور می زدم ، شوهرم اغلب 30 تا 45 دقیقه دیگر می خواند. مشکل؟ وقتی احساس می کردم که نور او خاموش شده است ، بیدار می شوم و ذهن میمونم شروع به چرخیدن می کند ، به طوری که شب نسبتاً بی خواب می شود.

اگر نور به من نمی رسید ، خرخر کریس می شد. شبهایی وجود داشت که من آنقدر عصبانی شده بودم که او می خوابید - او شبانه هشت تا نه ساعت وارد سیستم می شود در حالی که من خوش شانسم که شش بار می گیرم ، بسیار کمتر از محبوبیت هفت ساعت خواب - که گریه می کنم. صبح که بیدار می شدم - بطور طبیعی کمی بعد از 5 صبح بیدار می شوم ، در حالی که کریس حدود 2 ساعت و نیم بعد از خواب است - از او خسته ، تحریک پذیر و عصبانی خواهم شد. بدتر؟ از آنجا که نمی خواستم مزاحم او شوم ، در تاریکی غرق می شوم و غالباً سگم را لگدمال می کنم.

شش ساعت خواب بسیار کمتر از نیاز ماست (مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها هفت تا هشت ساعت در شب را توصیه می کنند). شب هایی که حتی کمتر می شدم ، می دانستم که ازدواج من - و مغزم - به سختی دچار مشکل شده است. خوشبختانه ، کریس وقتی من پیشنهاد کردم در اتاق های مختلف بخوابیم بحث نکرد. او می داند که من برای محافظت از مغزم هر اقدامی پیشگیرانه انجام داده ام و این آخرین قطره ای بود که افتاد.

اما آیا طلاق خواب راه حلی منطقی برای رفع مشکلات خواب من بود؟ من از نیت واتسون ، MD ، استاد مغز و اعصاب و مدیر مشترک مرکز خواب پزشکی ایالات متحده در دانشگاه واشنگتن در سیاتل و عضو هیئت مدیره آزمایشگاه های SleepScore ، پرسیدم که چگونه کارشناسان به طلاق خواب نزدیک می شوند؟

مهم است که دلایل طلاق خواب را در نظر بگیرید ، زیرا بسیاری از مسائل ممکن است نشان دهنده یک اختلال خواب باشد که با تشخیص و درمان مناسب قابل حل است. به عنوان مثال ، یک شریک بستر خروپف ممکن است دارای آپنه انسدادی در خواب باشد ، بیماری که می تواند با CPAP درمان شود تا خروپف یا سندرم پای بی قرار را برطرف کند ، که داروها می توانند آن را درمان کنند.

توصیه او؟ من به زوجین توصیه می کنم دلایل چالش های خواب مشترک را کشف کنند ، زیرا راه حل هایی وجود دارد که می تواند از وقوع طلاق در خواب جلوگیری کند. مطمئناً ، شرکای تختخواب مانند من و کریس می توانند برنامه های مختلفی برای خواب داشته باشند ، بنابراین شما همیشه می توانید سعی کنید رفتارها را تغییر دهید. واتسون می گوید ، اگر خواب همچنان به مشكل منجر شود ، باید طلاق خواب در نظر گرفته شود.

خواب غافلگیرانه

حدود دو سال است که من و کریس در پناهگاه های خواب خود مستقر شده ایم و من در بهشت ​​خواب هستم. من گاهی اوقات دشمن خودم هستم ، زیرا این امر افکار مربوط به کار و سایر نگرانی ها را پاک نکرده است ، اما به من کنترل بیشتری بر خواب می دهد و عصبانیتی را که نسبت به همسرم احساس می کردم از بین می برد. بعلاوه ، صبح می توانم چراغ ها را روشن کنم ، که معامله ای بزرگتر از آن است که به نظر می رسد.

مطمئناً ، داشتن دو اتاق به معنای مراقبت از یک تخت اضافی است ، اما چون ما قبلاً لباسشویی خود را انجام می دهیم ، اکنون نیز ملحفه های خودمان را اداره می کنیم. طلاق خواب به دلیل فضای اضافی - و اتاق خواب اضافی - در خانه ما کار می کند. اگر در یک فضای کوچک بدون فضای خواب اضافی زندگی کنید سخت خواهد بود.

مربوط: این راحت ترین ورق ها هستند

بزرگترین نگرانی ممکن است صمیمیت باشد ، و این ممکن است یکی از زمینه های زندگی مشترک ما باشد که مورد توجه واقع شده است ، چیزی که کریس اعتراف کرده است که آن را از دست داده است. این لزوماً جنسیت نیست که تغییر نکرده است ، اما لحظات کوچک زوج های مهربان هنگام خواب با یکدیگر عوض می شوند. وقتی آخر هفته ها او را به تختخوابم دعوت می کنم (فکر می کنم پس از آن بهتر می توانم با از دست دادن خواب کنار بیایم) ، او تقریباً همیشه از این کار امتناع می ورزد ، این به من می گوید او یا نمی خواهد مرا نگه دارد یا دوست دارد برنامه های جداگانه به همان اندازه که من دارم.

نگران هستید که چگونه طلاق خواب ممکن است بر روابط شما تأثیر بگذارد؟ بدیهی است که شما باید با شریک زندگی خود گپ بزنید تا ببینید آیا این مورد نیاز شما را برآورده می کند یا خیر ، اما بدانید که خواستن آن به معنای بهم خوردن رابطه شما نیست.

واتسون می گوید ، زوجین باید درک کنند که هدف از طلاق خواب پیگیری سلامت خواب است و نه توضیحی در مورد روابط کلی آنها. زوجین می توانند روابط طولانی ، شاد و سالم داشته باشند ، حتی اگر در پایان روز چراغ ها را با هم خاموش نکنند.

در حالی که من هرگز نخواهم فهمید چرا پدربزرگ و مادربزرگم طلاق خواب گرفته اند یا دقیقاً چقدر خوشبخت بوده اند ، اما می توانم این را به شما بگویم: آنها قبل از فوت تقریباً 50 سال ازدواج کرده بودند.